من Ùˆ ژاک پره‌وÙر در دو سوی لیوان
بی‌سوادی‌ی مرا می‌بخشایید اما یکی می‌تواند بیاید به من بگوید ماجرای ژاک پره‌ور چیست؟!
ماجرای من Ùˆ ژاک از سال‌ها پیش آغاز می‌شود. به بهانه‌ای رÙته بودم به مجله‌ی کارنامه تا Ù…Øمد Ù…Øمدعلی را ببینم. موقع خداØاÙظی او لط٠کرد Ùˆ Ú¯Ùت Ú©Ù‡ مرا می‌رساند. من Ùˆ او Ùˆ دو سه Ù†Ùر دیگر در ماشین‌اش چپیدیم (یادم نمی‌آید دیگران Ú©Ù‡ بودند؛ شاید یکی‌شان مریم رییس‌دانا بود، اما مطمئن نیستم) Ùˆ بØث‌های روشن‌Ùکرانه Ùˆ روشن‌گرانه‌ی مختلÙ‌ای شروع شد. برای منظور Ùعلی‌ی ما دانستن این‌که راجع به Ú†Ù‡ چیزهایی صØبت شد چندان مهم یا Øتی جالب نیست، جالب‌اش تنها وقتی بود Ú©Ù‡ او برگشت سوی من (البته مطمئن‌ام جوری برنگشت Ú©Ù‡ قوانین راه‌نمایی Ùˆ رانندگی را زیر چرخ بگذارد) Ùˆ پرسید: «از ژاک پره‌ور Ú†ÛŒ خوندی؟»
طبیعی است که پاسخ من چیزی بود شبیه به: «ها؟ کی؟!»
با وجود تکرار مجدد اسم‌اش Ù†Ùهمیدم از Ú©Ù‡ دارند صØبت می‌کند به این دلیل ÙˆØ§Ø¶Ø Ú©Ù‡ چیزی از او نخوانده بودم.
نکته‌ی بامزه این‌که بقیه‌ی ماشین‌نشین‌ها وضعیت‌شان Øسابی با من Ùرق می‌کرد. بگذریم از آن‌ها Ú©Ù‡ چیزها از او خوانده بودند، بعضی‌ها Øتی در کار ترجمه/بازسازی/مرمت اشعار او بودند. همین شد Ú©Ù‡ Ùهمیدم از «Øلقه» به دور بودن ممکن است تاثیرات مخربی بر روانی‌ی Ú¯Ùتمان روشن‌Ùکری‌مان داشته باشد!
دیگر به میدان ونک -مقصد من- رسیده بودیم Ùˆ نتوانستم بیش‌تر ته Ùˆ توی ژاک Ùˆ هواداران‌اش را در بیاورم. اما ژاک مرا تنها نگذاشت. هر چند وقت یک‌بار به صورتی ظهور می‌کند. آخرین بارش همین چند دقیقه‌ی پیش بود Ú©Ù‡ داشتم مطلب‌ای از خواب‌گرد در مذمت Ùرج‌الله سلØشور می‌خواندم Ú©Ù‡ دیدم یکی آن پایین کامنت گذاشته: «سلام سید، مرا دریاب Ú©Ù‡ به روزم با ترجمه‌ی شعری از ژاک پره‌ور!» (لابد عمل‌ای در در Øال Ùˆ اØوال «قشنگ‌ام، ملوس‌ام، منو دریاب Ú©Ù‡ به روزم!».)
البته مطمئن‌ام Ú©Ù‡ پره‌ور شاعر خوبی بوده است (شرمنده، سی سال‌ای می‌شود Ú©Ù‡ جان‌اش را داده به شما) اما مطمئن‌ام تنها شاعر Ù…Ø·Ø±Ø Ù¾Ù†Ø¬Ø§Ù‡ سال اخیر در Ú©Ù„ دنیا نبوده است (آها!‌ آن دیگری هم البته نرودا است!)
یکی می‌تواند مرا Øالی کند چرا ژاک این‌همه در Ú¯Ùتار روشن‌Ùکرانه‌ی ایرانیان یاد می‌شود؟
11 thoughts on “من Ùˆ ژاک پره‌وÙر در دو سوی لیوان”
منم بیلمیرم!
-خواستم بگم رو من Øساب Ù†Ú©Ù†ÛŒ!!-
:دی
به راØیل: خوبه! پس تا این‌جای کار Û±Û°Û° درصد آدم‌ها نمی‌دانند Ú©Ù‡ ژاک کیست.
در Øلقه بودن پیش نیازهایی دارد قربان. یکیش هم ژاک پرور. البته‌ی Øلقه‌ی مورد نظر Ú©Ù…ÛŒ قدیمی به نظر Ù…ÛŒ رسد. Øالا دور، دور چارلز بوکÙسکی است قربان. از بوکوÙسکی Ú†ÛŒ خوندی؟
ژاک پره ور Ùرانسوی است.Ùرانسوی ها دوستش دارند. روشنÙکری ایرانی هم تمام Ùˆ کمال یک روشن Ùکری Ùرانسوی است(Ùˆ نه آنگلوساکسون). بعدترها ØŒ جوان ترها به Ùیلسو٠ها گیر داده اند، ÙÙˆÚ©Ùˆ Ùˆ بودریار Ùˆ دریدا Ùˆ بارت. قدیمی ترها شاعر مسلک بودند Ùˆ ادبیاتی، گیرشان به مالرو بود Ùˆ پره ور Ùˆ …
كي؟؟؟
به شیروا: بله، در Øلقه‌بودن شرایطی لازم دارم. مشکل این است Ú©Ù‡ گاهی این شرایط نه نشانه‌ی صلاØیت Ú©Ù‡ نشانه‌ی مقید-بودن به آداب Ùˆ رسوم است. البته شاید به‌تر باشد Ú©Ù‡ آدم صلاØیت عضویت در بعضی Øلقه‌ها را نداشته باشد. در مورد بوکوÙسکی تنها «موسیقی‌ی آب گرم»اش را خوانده‌ام. متاسÙانه او هم ده دوازده سالی است Ú©Ù‡ عمرش را داده به شما. مد تازه‌تر نداریم؟!
به سارا: ممنون سارا از توضیØ‌ات. بله، ژاک پره‌ور Ùرانسوی است، روشن‌Ùکری‌ی ایرانی هم Ùرانسوی است. بعدتر هم جوان‌ترها نه به ÙلسÙÙ‡ Ú©Ù‡ به ادبیات ÙیلسوÙانه رو کردند. اما Øالا من یک سوال‌ای از تو داشتم: جای‌گاه پره‌ور در شعر Ùرانسه کجاست؟ چقدر بالاست؟ هنوز هم خوانده می‌شود؟ جای‌گاه‌اش شبیه به شاملو یا اخوان یا سهراب یا Ùروغ زبان٠Ùارسی هست؟ می‌خواهم بدانم آیا Ù†Ùوذش بیان‌گر عظمت‌اش است یا بیش‌تر از سر اتÙاق است (Ú©Ù‡ مثلا یک مترجم Ùرانسه به Ùارسی از این اثر خوش‌اش آمده Ùˆ نه از مثلا آن دیگری Ùˆ بعد همین شده است راه‌ آسÙالت‌شده‌ای برای دیگران).
به بوگی:‌ (;
آقای شاعری Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ Ú¯ÛŒ – Ú©Ù‡ Ùکر Ù…ÛŒ کنم Ùیلمساز هم باشه – توی Ùرانسه هم معروÙÙ‡. اشعارش رو توی دانشگاه ها تدریس Ù…ÛŒ کنن Ùˆ Ùرانسه ÛŒ غلطی رو Ú©Ù‡ استÙاده Ù…ÛŒ کنه دوست دارن. کتاب paroles اش یه زمانی پرÙروش ترین کتاب شعر Ùرانسه بوده. Øتی جوونای نسل من هنوز طر٠اش Ù…ÛŒ رن. چون مال یه دوره ÛŒ Ú†Ù¾ بازی Ùˆ Ù†ÙÛŒ بورژوازی Ùˆ Ùرانسه مال همه است Ú©Ù‡ شعاراش Ùˆ آرمان هاش رو هنوز به شدت دنبال Ù…ÛŒ کنن. دلیل دوست داشتن اش تو Ùرانسه جدای از ادبیات اش تعلق اش به دوران طلایی آزادی-برابری-برادریه.
داستان ایران خودت Ù…ÛŒ دونی Ú©Ù‡ چطوریه. بی دلیل تقلید از کسی Ùˆ چیزی بدون اینکه داستان خلقت اش رو بدونیم Ùˆ ریشه هاش یا Øتی خودش رو درک کنیم. خیلی ها شجاعت تو رو ندارن بگن Ú©Ù‡ من این یارو رو اصلا نمی شناسم! قضیه بیشتر رو Ú©Ù… Ú©Ù†ÛŒ Ùˆ روشن Ùکر بازیه. گرچه قویا یه درصد آدمای خاص از نویسندگان Ùˆ مخصوصا مترجمان رو از دیگران جدا Ù…ÛŒ دونم.
جالبه -با این Øساب من کلا از پشت کوه امده ام 🙁
Ùقط نمیÙهمم لیوان آن وسط Ú†Ù‡ کار میکند ØŸ
به بهاره: ممنون از توضیØات‌ات. بله! قبول دارم Ú©Ù‡ عده‌ای هستند Ú©Ù‡ واقعا می‌دانند Ú†Ù‡ می‌گویند. مشکل این است Ú©Ù‡ من خیلی‌های دیگر را هم نمی‌شناسم. وقتی آمدم این‌جا تقریبا هیچ نویسنده‌ی آشنایی وجود نداشت Ú©Ù‡ بر صدر ویترین‌ کتاب‌Ùروشی‌ها بنشیند. کاÙکا Ùˆ سارتر Ùˆ بوکوÙسکی Ùˆ مارکز در لابلای Ù‚Ùسه‌های بزرگ کتاب‌ها ناپدید بودند.
به روجا: ژاک پره‌ور شاعر، لیوان هم شاعرانه، مگر می‌شود کلمه‌ی باقی‌مانده شاعرانه نباشد؟
منظورتان” دوسوت ” یا” من ” ØŸ