جان نمی‌دهم تا تو ناسزا بگویی: خطابه‌ای به همه‌ی دختران بی‌ادب و پسران دهن‌لق
[پیش از هر چیزی از Ù„ØÙ† اندکی تند این نوشته عذرخواهی می‌کنم. این نوشته مخاطب عام ندارد.]
طر٠از ناکجاآباد آمده Ùˆ شروع کرده به توهین به دیگر کامنت‌گذاران؛ Øالا هم Ú©Ù‡ من کامنت‌اش را پاک کرده‌ام شاکی شده است Ùˆ هذیان می‌گوید.
به نظرم خیلی خوب است که این نکته‌ی بدیهی را همین الان بلند برای خوانندگان گذری و ماموران مزدورشده‌ی خوانندگان گذری و غیره و غیره اعلام کنم (۱):
من برای هر گونه بØث‌ای اØترام قایل‌ام، اما Ùرم بØØ« هم برای‌ام مهم است. ØرÙ‌های‌تان صد در صد هم درست باشد، یا اصلا با من هم‌عقیده باشید، اما در کامنت‌تان یک کلمه‌ی توهین‌برانگیز وجود داشته باشد شانس Øذ٠کامنت‌تان زیاد می‌شود. اگر این ناسزا به من باشد، شانس Øذ٠کامنت‌تان ده برابر می‌شود. اگر ناسزا به یکی از خواننده‌های دیگر این وبلاگ باشد، شانس Øذ٠کامنت‌تان صد برابر می‌شود (Û²).
نکته‌ی کم‌تر بدیهی هم این‌که من اصلا اعتقاد بی قید Ùˆ شرطی به «جان می‌دهم تا توی غریبه ØرÙ‌ات را بزنی» ندارم.
اول این‌که جان من Ùˆ عزیزان‌ام به طور خاص مهم‌تر از بخارهای مغزی‌ی آدم‌های پریشان اØوال است؛ دوم هم این‌که زیر پا گذاشتن دموکراسی Ùˆ نادیده‌گرÙتن شامورتی‌بازی‌های Ú©Ù‡ با Ùریاد «ای هوار! دموکراسی نقض شد!» هم‌راه است جزو تابوهای خیلی بزرگ زندگی‌ام نیست. Øالا یک زمان به این بØØ« دموکراسی Ùˆ آزادی‌ی بیان باز خواهیم گشت، اما Ùعلا بدانیم Ú©Ù‡ از نظرم آزادی‌ی بیان Ùˆ عقیده با این‌که بسیار باارزش است، اما وقتی به متا-تابویی سرکوب‌گر تبدیل شد دیگر خیلی هم بدیهی نیست هم‌چنان نام‌اش آزادی‌ی بیان باشد. Øتی اگر اصرار بورزیم Ú©Ù‡ بیان‌کردن همیشه Ùˆ در همه‌ی Øالت‌ها Ùˆ صورت‌های‌اش نمودی از اصل کلی‌ی آزادی‌ی بیان است دیگر از نظرم بدیهی نیست Ú©Ù‡ در هر شرایطی اØترام به آزادی‌ی بیان دیگران دستور اخلاقی/مدنی‌ی باارزش Ùˆ مقدسی Ù…Øسوب شود. اگر شمای نوعی آرام Ùˆ شمرده Øر٠می‌زنید ولی من بلند بلند سرتان داد می‌زنم Ùˆ به ناسزای‌تان می‌گیرم، از Ù…Øدوده‌ی آزادی‌ی بیان یا دست‌کم از Ù…Øدوده‌ی «تو جان بده تا من Øر٠بزنم!» من یکی Ú©Ù‡ دیگر خارج شده‌اید (Û³).
امیدوارم یکی دو پاراگرا٠پیشین دیدگاه مرا نسبت به کامنت‌های‌ام مشخص کند: از دریاÙت کامنت‌های Ù…Øترمانه خوش‌نود می‌شود، از خواندن کامنت‌های هوش‌مندانه لذت می‌برم Ùˆ کامنت‌های غیرمØترمانه را هم به اØتمال زیاد پاک خواهم کرد. Ùˆ در نهایت یک نکته را Ùراموش نکنید: تعهد اصلی‌ی من به خودم است نه به دیگران!
(۱): و نه برای خوانندگان قدیمی‌ی این‌جا و کامنت‌گذاران عزیزم که خود شیوه‌ی مرا خوب می‌دانند.
(Û²): اگر توهین به کسانی باشد Ú©Ù‡ از آن‌ها خوش‌ام نمی‌آید (مثلا رییس جمهور ایران یا امریکا Ùˆ …)‌ تا وقتی اØساس نکنم ممکن است از نظر سیاسی برای کس‌ای خطری ایجاد شود هیچ مشکل‌ای ندارد.
(۳): پیش‌ترها بامدادی درباره‌ی خشونت کلامی نوشته بود. خواندن نوشته او خالی از لط٠نیست.