از احوال بی‌قراری

از احوال بی‌قراری

شب است، کسل‌ام؛ روز بود و کسل بودم، حوصله ندارم امروز، حوصله نداشتم دی‌روز،‌ و نخواهم داشت حوصله‌ای فردا روز. بس بی‌قرارم.

Comments are closed.