I have a dream or two, but who cares
در شهری که در آن نزیسته‌ام،
اگر خواب‌های‌ام را با دیگران به اشتراک نمی‌گذاشتم
وقت مردن‌ام Ù…ÛŒâ€ŒÚ¯ÙØªÙ†Ø¯ Ú©Ù‡ Ùلانی خواب‌های‌اش را با خود به گور برد.
Ùˆ هنگامی Ú©Ù‡ ØØ±Ù‌ نمی‌زدم،
و سکوت می‌کردم
می‌پرسیدند Ú©Ù‡ ØØ±Ù ØØ³Ø§Ø¨â€ŒØ§Ù… آخر Ú†Ù‡ بوده است.
در آن سرزمین‌ای که در قصه‌ها هم نخوانده‌ام،
و در شعرها هم نشنیده‌ام،
وقتی سرم را کج نمی‌کردم که زیر گوش‌ای نجوا کنم
و روزی بی‌خبر به تنهایی ره‌سپار جاده‌ی بی‌انتها می‌شدم،
گوش‌ای بد شاکی می‌شد که نجواهای من پس کو!
در این شهر که می‌زییَم، اما
خواب ببینم یا نبینم
ØØ±Ù بزنم یا نزنم
نجوا کنم یا نکنم
دنیا همان خواهد بود که همیشه بوده است: پر از سکوت ممتد آدم‌ها!
—
ØØ§Ù„ Ú©Ù‡ گذشت
اما نگویید Ú©Ù‡ تا به ØØ§Ù„
نداشته‌اید رویایی که
بخواهید نجوای‌اش کنید
زیر گوش‌ای
و ندیده‌اید خواب‌ای را
Ú©Ù‡ بخواهید بلند ÙØ±ÛŒØ§Ø¯Ø´ زنید
در میدان‌ای!
9 thoughts on “I have a dream or two, but who cares”
ياد شعر مولوي Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù… كه:
من گنگ خاب ديده و عالم تمام كر
من عاجزم ز Ú¯ÙØªÙ† Ùˆ خلق از شنيدنش
اين بيشتر بازگو كننده دوره ماست
خوب است …اما یک جورهایی مثل کور لنگ است .Ùکر میکردم میتوانستید هر قطعه را در یک خط بنویسید . شبیه نوشته های شما نیست .. بیشتر شبیه شبیه نوشته کسیست Ú©Ù‡ تازه میخواهد شعر بگوید .
به بوگی: ممنون از یادآوری. (: خوش‌بختانه مولوی خیلی قشنگ‌تر از من ØØ±Ù‌های‌اش را بیان می‌کرده ولی Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ من مولوی نیستم!
به دلÙین: ممنون از نظرتان. این نوشته‌ی من هر Ú†Ù‡ باشد آن‌چیزی نیست Ú©Ù‡ از نظر شما شعر شناخته می‌شود. در نتیجه با چنان چارچوبی دیدن طبیعتا آن را مثل کور لنگ می‌کند. شاید به‌تر باشد آن را به صورت متن‌ای دید Ú©Ù‡ تقطیع‌اش به تاکید عناصر معنایی‌ی آن Ú©Ù…Ú© می‌کند Ùˆ نه به تشدید عناصر آوایی‌اش. به هر ØØ§Ù„ پیش‌نهاد می‌کنم شما شعرهای خود را با ساختاری Ú©Ù‡ بلدید بسرویید.
راستی یک نکته‌ای … Ù„Ø·ÙØ§ به یکی از ترکیب‌های اسم/آدرس ای‌میل/آدرس سایت پای‌بند باشید Ùˆ همیشه از آن Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ کنید. اگر این کار را نکنید، هر Ø¯ÙØ¹Ù‡ به طور جداگانه باید کامنت‌های‌تان تایید شوند. تصمیم‌گیری بر این‌که آیا این کس‌ای Ú©Ù‡ این Ø¯ÙØ¹Ù‡ با اسم «دلÙین» کامنت گذاشته یا نه همان شخص قبلی است یا دیگری نیاز به خواندن متن کامنت Ùˆ Ø¯Ø±ÛŒØ§ÙØª ØØ§Ù„ Ùˆ هوای کامنت‌گذار دارد، Ùˆ خب می‌دانید،‌ Ú©Ù…ÛŒ سخت است.
مرده شور این شهر رو ببرن با آدمهاش.
دوست داشتم اینو!
Ùˆ مي گذرند روزهايي كه بايد بگذرند Ùˆ مي مانند چيزهايي كه بايد بمانند Ùˆ دگرگون مي شوند چيزهايي كه بايد دگرگون شوند Ùˆ در گذر اين سكوت ممتد ØŒØØ±ÙˆÙ ها جا مي مانند Ùˆ اØÙˆØ§Ù„ دگرگون مي شود.
در مورد ÙØ±Ù…ت Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ ÙØ¹Ù„ا نمیتوانم کاری بکنم .
وب لاگ مال شماست Ú†Ù‡ کار دارید >ØŸ دیگران از جمله من Ù†Ø§Ø±Ø§ØØª بشوم یا نه Ú†Ù‡ ÙØ±Ù‚ÛŒ به ØØ§Ù„ شما میکند ØŸ
– در مورد شعر دقیقا منظورم عناصر آوایی بود – Ùکر میکنم آواز های Ù…ØÙ„ÛŒ یک ملودی را تکرار میکنند ولی شعر های ناب آهنگ خاص تک -شاید Ù…Ù†ØØµØ± Ø¨ÙØ±Ø¯ – Ùˆ روان Ùˆ نا تکرار شدنی ! اما تا ØØ¯ÛŒ قابل تقلید . به هر ØØ§Ù„ متن به قول شما منظور دیگری داشت .
به آرش: البته من دقیقا چنین چیزی را Ù†Ú¯ÙØªÙ…‌ها!!!
به راØÛŒÙ„: (:
به تبسم: ØØ±Ù‌ها جا می‌مانند.
به دلÙین: گویا خوب ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ù†Ø¯Ø§Ø¯Ù…. اگر شما شخص A باشید Ùˆ شخص Bای بیاید Ùˆ به نام دلÙین کامنت بگذارد، می‌تواند از جانب شما به دیگران توهین کند Ùˆ بعد ممکن است شمای ØÙ‚یقی دوباره مثل قبل Ù†Ø§Ø±Ø§ØØª شوید (برای یادآوری‌ی مجدد: علارغم اصرار بسیار زیاد شما، تاکنون هیچ شخص‌ای در این وبلاگ به جای دیگری کامنت نگذاشته است.)
به هر ØØ§Ù„ من هیچ دلÙین دیگری را با مشخصات غیرواقعی از این پس تایید نخواهم کرد.
البته اين شعر چيز ديگه اي رو مي Ú¯Ù‡. اما اين شعر هم قشنگ بود Ùˆ ØØ§Ù„ Ùˆ روز خيلي از آدمها