انتظار نابجا

انتظار نابجا

طرف می‌گفت نباید انتظار داشته باشیم آدم‌ها مطابق ایده‌آل‌های ما رفتار کنند. جامعه‌ی آرمانی‌ای که دغدغه‌ی همه‌ی مردم عشق‌ورزی و انسان‌دوستی و کسب معرفت است، جز در خیال نمی‌گنجد.
و ادامه داد به همین دلیل انتظار این‌که اولویت نقل و حدیثِ شورت نمایان بریتنی اسپیرز و اعتیاد لنزی لوهان پایین‌تر از جنایات علیه بشر در غزه باشد بی‌هوده است و جز توقع نابجا طبقه‌بندی می‌شود.
بعد با غیظ بر زمین تف کرد و رفت.

32 thoughts on “انتظار نابجا

  1. دوست داشتم که می دانستم در تمام دنیا و دقیقا در تمام دنیا به جز ایران
    این همه مطلب در مورد این کثافت کاریهای اسرائیل چیزی نوشته شده؟
    از زمانی که این همه مطلب شر شده با موضوع غزه و اسرائیل در گودر دیدم به ایرانی بودن خودم افتخار کردم.
    کاری به حر ف های سردمداران نامشروع کشور خودم ندارم که حقوق بشر را به تمام معنا به گند کشیده اند.
    اما از کشور هایی که با این اقدام وحشیانه هیچ گونه مخالفتی نکردند متعجبم.
    کشور هایی که برای حیوانات هم حقوقی در حد انسان ها وضع کرده اند اما مردم غزه را حتی از حیوان هم پست تر به حساب آورده اند.
    باور کنید ما با دیدی که مردم دنیا نسبت به ایران دارند خیلی فراتر از آنها اعتراض کردیم.
    خیلی بیشتر از سهم خودمان.

  2. هیچ وقت مرز بین حق و باطل اینقدر روشن نبوده و هیچ وقت بشر اینقدر نابینا نبوده.

    مهم نیست چه اتفاقی داره می افته. مهم اینه که چطور این اتفاق برای مردم تعریف می شه. مثلا ببینید که سی ان ان چطور ماجرا رو تعریف می کنه:
    http://www.cnn.com/video/#/video/world/2008/12/27/hancocks.gaza.attack.cnn

    البته همه رسانه های غربی اینطور نیستن. مخصوصا رسانه های چپ اروپایی:
    http://www.guardian.co.uk/world/2008/dec/27/israelandthepalestinians-terrorism

  3. من بسیار مخلص شما هستم و قصد ملانقطی بازی ندارم، ولی سابق بر این ما با غیظ بر زمین تف می کردیم و می رفتیم.

  4. به رامین: حساب سیاست‌مداران که جداست. اما من انتظار واکنش بیش‌تری از دوستان‌ام داشتم که البته انتظار نابجایی بود.

    به الکی خوش: راست‌اش برای من حق و باطل در این قضیه خیلی هم روشن نیست. یا به‌تر بگویم،‌ می‌دانم آدم‌کشتن مطلقا باطل است ولی از طرفی نمی‌دانم حماس یا فلسطینی‌ها نماد حق هستند یا خیر. به نظرم خیر! ممنون از لینک‌ها.

    به آق بهمن: قربان، شما هم‌چنان می‌توانید با غیظ تف بنمایید! اشتباه از من بود. ممنون از یادآوری. باز هم از این کارها بکن.

  5. سلام:)
    من رو ببخش که به اینجا سر نزدم
    سعی کردم اما فیلتر بود
    تولدت را هم تبریک نگفته بودم:(
    تولدت مبارک.امیدوارم بهت بر نخورده باشد
    :)دلم برای وبلاگ قشنگت تنگ شده بود
    همین
    بای

  6. مسائل مربوط به فلسطين، لبنان و اسراييل از اون مسائليه كه براي ايراني هايي كه در طول اين سال ها در ايران زندگي كردن و زير بمباران تبليغاتي يه جانبه بودن خيلي سخته كه بتونن اون رو درست تحليل كنن. من در اين جا نمي خام از كسي حمايت كنم يا كسي رو باطل اعلام كنم. با آدم كشي به هر نوعش هم مخالفم. اما مسئله اسرائيل و فلسطين يه كمي پيچيده تر از اينهاست كه آدم بتونه حق و باطل رو به راحتي تشخيص بده. از يه طرف ما با ملتي روبرو هستيم كه ادعا مي كنه سرزميني رو خريده (حالا اين كه چقدر از اون رو خريده و چقدرش رو به زور گرفته هم جاي بحث داره) از اون طرف ملتي ديگه هستن كه ادعا مي كنن در اين معامله سرشون كلاه رفته و اون معامله فسخه. خوب اين ظاهر ماجراست. همه مي دونن كه اين اشغال گري چيزي فراتر از يه خريد و فروش سرزمين بوده. اما پرسشي كه هميشه وجود داشته اينه كه آيا يه گروه كه ادعاي مقاومت داره آيا حق داره از مردم غير نظامي براي خودش سنگر درست كنه؟ از طرف ديگه آيا يه ارتش مجازه به اين بهونه كه اون گروه مسلح در بين مردم بي دفاع سنگر گرفتن خشك و تر رو با هم بسوزونه؟ جريان چيزي شبيه گروگانگيريه. كاري هم كه ارتش اسراييل مي كنه درست مثل اينه كه به يه گروه گروگان گير حمله كنه و همه رو بكشه و بگه گروگان ها غلط كردن كه اسير اون گروگانگيرها شدن.
    اما پرسش ديگه هم اينه كه آيا اين روشي كه گروه هاي فلسطيني براي از پس گيري سرزمينشون به كار مي برن تا چه حد مفيده؟
    اما در جواب اين كه چرا ايراني ها نسبت به اين قضيه بي تفاوت هستن هم شايد به نحوه عملكرد دولت در جامعه و پوشش خبري بيش از حد مسئله فلسطين برگرده.

  7. سولوژن و بوگی:‌ حدود ۴.۵ فلسطینی توی کمپ ها به شکل آواره های جنگ برای بیش از ۵۰ سال دارن زندگی می کنن. فکر نمی کنم کسی خونه شو بفروشه که آواره بشه (که ما درباره معامله و فسخ اون بحث کنیم). اگه اسراییل مخالف بازگشت اواره ها به خونه هاشونه برای من حق و باطل خیلی راحت قابل شناخته. سایر چیزا می شن جزییات و کلیت مسیله رو عوض نمی کنن.
    بوگی: مقایسه بین حماس و یه گروگان خیلی جالبه!! پس حماس آدم بدا هستن و بقیه فلسطینی ها آدم خوبا؟‌ عزیز من! شما نمی تونین فلسطینی ها رو به دو گروه مبارز و غیر مبارز تقسیم کنین. درست مثل جنوب لبنان. همه یه کلاشنکیف کنج خونه شون دارن و در موقع لزوم ازش استفاده می کنن. پس در واقع همه در حال مبارزه ان و همه شبه نظامی ان. حالا فکر کنم با توجه به طرز فکرتون شما نتیجه باید بگیرین که کار اسراییل درسته!

  8. با اجازه از جناب سولوژن، آقا يا خانم الكي خوش، اگر تاريخچه ظهور اسراييل رو مطالعه كني متوجه مي شي كه شروع اين اشغالگري با خريد سرزمين بوده. اسراييل ادعا داره كه اين سرزمين رو خريده. واقعيت اينه كه تعداد زيادي از فلسطيني ها زمين هاي خودشون رو در اون زمان فروختن (البته نه همه). اسراييلي ها هم بعد از خريد بخشي از سرزمين و تبديل شدن به يه كولوني شروع به اشغالگري بقيه سرزمين كردن. در اين كه اين خريدن ها در اصل با هدف اشغال بوده هيچ بحثي نيست. اما در حماقت بخش بزرگي از مردم فلسطين در اون ماجرا هم هيچ شكي نيست. در مورد مرز شفاف بين حق و باطل هم فكر نمي كنم اين طور ها باشه. نكته اين جاست كه فلسطيني ها هم در طول اين سال ها اين همه عمليات انتحاري انجام دادن و مردم عادي رو در اسراييل كشتن. همونطور كه اسراييل هم اين كار رو انجام داده.
    اما در مورد مسلح بودن همه فلسطيني ها هم مسلح بودن نمي تونه دليلي براي انجام حمله باشه.
    منظور كلي من اينه كه جنگ بين فلسطين و اسراييل رو نمي شه به سادگي در موردش قضاوت كرد. هر دو طرف هم به شكلي مقصرن. اما پرسش اينه كه چرا بايد اين همه انسان كشته بشن؟

  9. Avvalan ke faghat bakhshe kami az zaminhaa kharidari shod va oun ham dar ebtedaa.Kheylia ro ham baa feshaar kharidan.
    dovvoman age man biam o too ye keshvar zamin bekharam nemitoonam too zamine khodam dolate joda tashkil bedam
    sevvoman agar mellat zaminhaa ro forookhtan bayad dar avaz chizi gerefte baashand. Oun chiz chie? va agar kolaah sareshoon rafte pas kolaah bardaar ki boode?
    Man hich joor nemitoonam kaare in mellate Israel ro tojih konam.
    Albatte in hemaaghate pishghadam shodane hemaas too mooshakparooni ro tozih nemide.

  10. آن‌چه که این‌جا می‌نویسم نه یک جانب‌داری، نه یک خلاف موج حرکت کردن، که تلاشی برای بی‌طرفی است و در عین حال دعوت همه‌ی دوستان به بی‌طرفی در قضاوت است. می‌خواهم بنشینیم و از بیرون به ماجرا نگاه کنیم ببینیم می‌شود؟ می‌توانیم؟ برای ما ایرانی‌ها که خود در خرید زمین‌های اعراب توسط اسراییلی‌ها دست داشته‌ایم و به آن‌ها کمک کرده‌ایم، اما امروز به اعراب سلاح می‌فروشیم، آیا بی‌طرفی ممکن است؟ یا همیشه احساسات و تعصبات کور ما حرف اول را می‌زند؟ سعی کنید خوب بخوانید و خوب فکر کنید و به بحث بنشینیم. ممنون.
    در این زمینه دوست می‌داشتم صحبت نکنم، اما قضیه به این راحتی که شما فکر می‌کنید نیست. اول یک نهاد بین‌المللی با بیش از 200 عضو، به نام سازمان ملل اسراییل را به عنوان یک کشور مشروع می‌شناسد و طبق همان قوانین بین‌الملل غزه جزو خاک اسراییل است، حالا اگر یک کشور بنا به هر دلیلی شهروندان خود را سرکوب کند، اتفاقی است که تقریبا در همه جای دنیا اتفاق می‌افتد و آب هم از آب تکان نمی‌خورد، مگر این‌که فعالان حقوق بشر تلاش‌هایی انجام بدهند. اما دوستان دو آتشه مسلمان در زمانی که مبارزان چچنی قتل عام می‌شدند ظاهرا در خواب بوده‌اند که هیچ کش آن فجایع را ندیده، یا شاید هم روسیه از وتوی قانون بشری برخوردار است که من خبر ندارم.
    اما از بعد انسانی قضیه هم Ú©Ù‡ بخواهیم نگاه کنیم من اول می‌خواهم از این زاویه نگاه کنم Ú©Ù‡ چرا این منطقه همیشه دارای حاشیه‌های فراوان رسانه‌اای است یعنی گاهی توهم برم می‌دارد Ú©Ù‡ بک عده‌ای با هم سر پوشش خبری این منطقه به هم حال اساسی بدهند. وگرنه در چین Ùˆ سریلانکا Ùˆ … خیلی خبرهای بیشتری بوده هیشه کسی زیاد در موردش چیزی نمی‌گوید. فکر می‌کنید چرا؟
    دوم بحث موشک‌باران های حماس هم هست که کاملا در مناطق شهری و غیر نظامی موشک باران می‌کند. فکر می‌کنم یک ناظر منصف می‌باید بی‌طرف نگاه کند.
    سوم اگر بحث اشغال و تصرف مد نظر است این دیگه یک مساله ای است که باید از پدران قوم پرسید که چرا فروخته‌اند یا چرا جامعه جهانی این حق را به مشروعیت شناخته است. اما باز هم در این فقره! جای سوال است که پس اشغال‌های دیگری نظیر آذربایجان و ارمنستان توسط روسیه یا جزایر کوریل ژاپن باز هم توسط روسیه و خیلی جاهای دیگر جهان چه توجیحی داشته‌اند و این اذهان آگاه و بیدار با خون‌های پر جوشش چرا در مورد آن‌ها صحبت نمی‌کنند. اگر هم حکم مسلمانی و این حرف‌ها هست آیا خون مسلمانان رنگین‌تر از بقیه است؟
    چهارم من با این نظریه‌ی قبله گاه اول خیلی مشکل دارم راستش. در روایات آمده پیامبر بسیار نگران بودند و دائم منتظر وحی که قبله از بیت المقدس بگردد، چون یهودی ها اعتقاد داشتند آن‌جا سرزمین مقدس‌شان است و وقتی قبله برگشت مسلمانان شاد شدند. حالا بالاخره آن‌جا قبله هست و ما راضی هستیم به گردن نهادن به یهودیان یا نیست؟
    و نکته بعدی هم اینکه در سوره‌ی اسرا آمده سبحان الذی اسری بعبده لیله من المسجد الحرام الی المسجد الاقصی من هنوز نفهمیدم در زمانی که اسلام هنوز کل شبه جزیره را فتح نکرده بود چگونه اسم آن ناحیه مقدس مسجد بوده و چرا و چگونه؟
    باز هم می‌گویم نوشته‌های من صرفا برای تفکر نوشته شده که درنگ کنید و بدون تعصب بیندیشید اسمش را بگذارید تلاش برای تفکر بدون تعصبات قومی قبیله‌ای. می‌خواهم بدانم آیا ما ایرانی‌ها می‌توانیم، یا هنوز مثل دوران شکار قبیله و خون و آیین حرف اول را برای ما می‌زند؟

  11. من از بحث‌های انجام شده بسیار استقبال می‌کنم. لطفا دوستانه ادامه دهید.
    دلیل پاسخ‌ندادن‌ام بیش‌تر این است که خودم موضع خیلی قاطع‌ای ندارم. یعنی چیزی که می‌دانم این است که از مرگ انسان‌ها ناراحت می‌شوم و قتل‌عام آن‌ها متنفرم. جدا از این،‌ این‌که آیا این واقعا مهم‌ترین قتل‌عام دنیا است یا نیست (مثلا چرا عراق را فراموش کرده‌ایم یا چچن را) یا آیا کم/زیاد به این موضوع پرداخته شده است و این‌که حق با کیست (با این‌که به نظر می‌رسد حق به طور مطلق در نزد هیچ کدام از این دو گروه نیست) مسایلی است که نیاز به دیدی عینی دارد و دید عینی هم نیاز به اطلاعات تاریخی‌ای دارد که من از آن‌ها مطلع نیستم.

  12. بحث كلي من اينه كه به جاي پرداختن به اين كه مقصر كيه و چرا، بايد به اين نكته پرداخته بشه كه اساسن كشتار آدم ها در هرجا با هر مرام و به هر شكلي محكوم بشه. چيزي كه مشخصه اينه كه در بيشتر جنگها نمي شه مرز بين حق و باطل رو مشخص كرد. معمولن دو طرف مقصر هستن. حالا ممكنه تقصير يك طرف زياد هم آشكار نباشه.

  13. یک توضیح دوباره, خدای نکرده من قصدم توهین به عقاید و حساسیت های دوستان نیست, در عین این که سوال می پرسم، عقیده دارم هرآینه امکان این وجود دارد که پیش فرض های بدیهی خودم دچار مشکل یا کاذب باشد. در نتیجه در این که با نوشته های تان مرا هم کمک کنید که به گونه ای دیگر بیندیشم. ممنون.

  14. یک جمله کارل پوپر دارد با این مضمون : بگذارید تئوری ها به جای انسان ها بمیرند.
    دوست می داشتم جهان ما این گونه بود. این تئوری ها می تواند حتا عقاید مذهبی باشد که به شکل -چه بسا بتوان گفت- دیفالتی در ذهن ما حضور دارد. یا عقاید نژاد پرستانه. یا حتا خردگرایانه. برای اروپایی هایی که به زور وارد آمریکا و آفریقا شدند. بومی های بی گناهی را به جرو نشناختن خدای مسیح و عریان بودن کشتند. اما حالا که آفریقا خداشناس و پوشیده شده اروپا؟ چرا انشان ها همیشه خود را محور مفهوم انسانی و عقاید خود را محور حقیقت می شمارند؟ چه می توانیم انجام دهیم که به این باور برسیم که: آری پاری از حقیقت نزد هر یک از ماست. نزد هر یک از دیگران است ؟

  15. من هم خیلی از ابعاد تاریخی ماجرا خبر ندارم، اما این را می‌دانم که زمین‌های خریداری شده در اسرائیل حدود 2٪ سرزمین فلسطین را تشکیل می‌داده است و اسرائیل اینک 78٪ از آن را در اختیار دارد. قاعدتاً این 76٪ خریداری نشده بلکه تصرف شده است.
    در مورد دوم، طبق قرارداد 1994 مناطق غزه Ùˆ کرانه‌ی باختری به دولت فلسطین واگذار شده است Ùˆ برخلاف گفته‌ی “بابک” غزه جزو خاک اسرائیل محسوب نمی‌شود.
    در سال 2006 در فلسطین انتخابات برگزار شده و با حضور گسترده‌ی ناظران بین‌المللی حماس با حدود 60٪ آراء در انتخابات پیروز شده، اما چون زور اسرائیل می‌رسد، انتخاب مردم فلسطین هیچ ارزشی ندارد و به رسمیت شناخته نمی‌شود.
    مسئله این است که در جامعه‌ی جهانی تا زمانی که ملت‌ها از خشم به جوش نیایند و طغیان نکنند هیچ کس به آنان اهمیتی نمی‌دهد. شش ماه است که نوار غزه در محاصره است و هیچ اقدامی در شکستن محاصره و کمک به غزه انجام نمی‌شود.
    مسئله این است که کماکان در جامعه‌ی ملل هرکس زور بگوید، حرف‌اش به کرسی می‌نشیند و هر کس خواستار گفت‌وگو باشد، حق‌اش پایمال می‌شود و هیچ کس هم به آن توجهی ندارد. در طول این سال‌ها هرگاه فلسطینی‌ها خواسته‌اند با گفت‌وگو و مذاکره مسئله را حل کنند، اسرائیل زور گفته است.
    این رفتار همه‌جا قبیح و ناپذیرفاتی است: چه رفتاری که ما با افغان‌ها داریم و آن‌ها را از همه‌ی حقوق انسانی محروم کرده‌ایم و چه رفتاری که اسرائیل با همسایه‌ی فلسطینی خود دارد.
    یکبار یک امریکایی درباره ی فلسطین کنفرانس می‌داد. می‌گفت یک فلسطینی برای شرکت در مثلاً عروسی یکی از نزدیکان‌اش برای اینکه از میانه‌ی اسراییل عبور کند، باید بیش از 8 بار کارت نشان دهد و بازرسی شود و اگر فقط شائبه‌ی این برود که کسی کوچکترین همکاری‌ای با حماس دارد، این کارت برای او صادر نمی‌شود و معمولاً هر خانواده‌ی فلسطینی یکی‌دو عضوش این شرایط را دارند. خودتان تصورش را بکنید که هشت بار رد کردن یک عضو خانواده با این شرایط از ایستگاه‌های بازرسی، برای انجام یک سفر داخل فلسطین (که فرد شهروند آن محسوب می‌شود) چه شرایطی را برای آدم‌های این سرزمین ایجاد می‌کند.
    و همه‌ی این‌ها چیزهایی است که تحلیل‌گران بی‌طرف، آن‌ها را نادیده می‌گیرند.

    درباره‌ی تاریخچه‌ی تشکیل اسراییل این منبع
    http://www.mideastweb.org/briefhistory.htm
    و ویکیپدیای انگلیسی مطالب جالب توجهی را در خود جای داده‌اند.

  16. همین‌طوری:
    http://aghaejaze.wordpress.com/2008/12/29/middleeast-1/
    http://vahid.blogspot.com/2008/12/blog-post_28.html
    http://alirezarezaee1.blogspot.com/2008/12/blog-post_9671.html
    در این مورد البته نمی‌دونم چی باید فکر کنم: http://sofreh.wordpress.com/2008/03/09/by-every-means/
    http://www.ifamericansknew.org/
    http://www.btselem.org/English/Statistics/Casualties.asp

  17. اه! نیستن که! فک کنم لینک زیاد داشت کامنت‌م اسپم محسوب شد D:
    شایدم چیزِ دیگگه‌ای شد، ولی خوب کار از محکم‌کاری عیب نمی‌کنه، متن بیشتر می‌ذارم.
    آمار:
    http://www.btselem.org/English/Statistics/Casualties.asp
    http://www.ifamericansknew.org/

    این رو نمی‌دونم باید در موردش چه فکری بکنم:
    http://sofreh.wordpress.com/2008/03/09/by-every-means/

    این پست هم نسبتاً جالب بود:
    http://aghaejaze.wordpress.com/2008/12/29/middleeast-1/

    حالا ببینم این دفعه می‌ره یا نه D:

  18. به ar: خیر، تنها اگر کس‌ای برای اولین بار با ای‌میل جدید یا IPی جدید کامنت بگذارد، نیاز به تایید است. شما کامنت‌ای گذاشتید و بالا نیامده؟ اگر این‌طور است، شاید اسپم تشخیص داده شده. به‌ام بگویید بروم بگردم در بین اسپم‌ها.
    جدا از این، کامنت‌ها را حذف نمی‌کنم مگر این‌که لازم تشخیص بدهم و چنین چیزی هم خیلی وقت است پیش نیامده.

  19. به ar: بله، کامنت‌ها اسپم شناخته شده بودند! درشان آوردم.

  20. بوگی:
    فرض کنین شما توی گوش من بزنین و من در عوض دست شما رو قطع کنم. بعد هم بگم که هر دوی ما مقصر هستیم و واقعا تشخیص حق و باطل به این آسونی ها نیست. استدلال شما چیزی شبیه این بود. شما آواره کردن ابدی میلیون ها انسان رو با پرتاب چند تا راکت دست ساز مقایسه (که اونم از فرط استیصاله) مقایسه می فرمایین؟

    بابک:
    بر روی حقوق اساسی انسانها هیچ کس حق رای گیری و اظهار نظر نداره. یه مثال خدمتتون:‌ جدیدا توی کالیفرنیا همجنس بازی ممنوع شد و اونم از طریق رفراندوم. که باعث عصبانیت خیلی ها شد. چون رای گیری برای اینطور چیزی بی مفهومه (اساسا دادگاه عالی آمریکا فقط صلاحیت اظهار نظر درموردش رو داره). مثل اینه که همه مردم موافق باشن که من باید کشته بشم (بدون هیچ دلیلی). قطعا من نمی پذیرم.

    در مورد چچن و سایر جاها:‌ قطعا جنایت محکومه. لااقل از طرف ما همیشه محکوم بوده. ولی دلیل حساسیت بیشتر مردم روی فلسطین:‌ دلیلش بیشتر طولانی بودن مسیله فلسطینه. اگه فرضا توی بالکان جنگی بود و عده ای آواره شدن این عده نهایتا به خونه هاشون برگشتن. آیا هیچ امیدی به برگشت آواره های فلسطینی به خونه هاشون هست؟

    ضمنا بحث فراتر از یک اشغالگری است. میلیونها انسان رو بی خانه می کنن و میلیون ها انسان رو از جاهای دیگر جهان جایگزین اونا می کنن.

  21. آقا يا خانم الكي خوش، مثالي كه زديد اصلن با مشكل بين اسراييل و فلسطين جور در نمياد. ما در فلسطين با گروههاي شهادت طلب رو به رو هستيم كه با منفجر كردن خودشون عده اي رو از اسراييلي ها مي كشن يا زخمي مي كنن. اما اين عده هميشه نظامي نيستن. بلكه در مواقعي (نه چندان كم) از مردم غير نظامي هستن. طرف ديگه اين جنگ اسراييله كه تندروهاش از دادن دستور هر نوع حمله اي براي هر نوع كشتاري ابا ندارن. خوب طبق مثال شما اگه يه فلسطيني رفت و چند تا از مردم بي گناه رو كشت اسراييل هم بايد بياد و چند تا فلسطيني بي گناه رو بكشه (اين چيزيه كه من از مثال شما برداشت كردم)؟
    حرف كلي من اينه كه در اين جنگ و هر جنگ ديگه اي معمولن هر دو طرف مقصرن چون يا براي استفاده از انسان هاي عادي به عنوان سپر انساني و يا استفاده از اون ها براي اعمال فشار به طرف مقابل استفاده مي كنن.
    آقا يا خانم الكي خوش، كشتن هر انسان بي گناهي به هر دليل و با هر منطقي يه كار ضد بشريه. حالا چه يك انسان كشته بشه چه يك ميليون انسان.

  22. شما چند مطلب را با هم خَلط کرده‌اید. من کجا گفتم کشتار انسان‌های بی‌گناه خوب و اخلاقی است؟
    بحث من سر بزرگ‌نمایی جایی و کوچک شمردن مابقی خونریزی‌هاست.
    کل کشته شدگان این منطقه در این مدت به زور به 100 می‌رسد. یک سوال کلی من این است که کلا در این 60 سال چند فلسطینی توسط اسراییلی‌ها کشته شده‌اند و چند اسراییلی به دست چند فلسطینی؟ حالا این مهم نیست یک سوال دیگر. چند نفر از هموطنان ما در حوادث جاده‌ای سالانه کشته می‌شوند؟ طبق آمار رسمی دولتی سالانه 24-25 هزار نفر سالانه کشته می‌شوند. آیا تا به حال در این 60 سال آمار کشتگاه فلسطین به 5000 هزار رسیده؟ تلفات قتل عام نسل کشی در سودان که هیچ مسلمانی در هیچ کجای دنیا به آن اعتراضی نمی‌کند می‌دانید چندین هزار نفر است؟ می‌دانی چرا نمی‌دانیم؟ چون کشتار توسط مسلمانان انجام می‌شود و کشته شدگان عده‌ای سیاه پوست قبیله نشین هستند. چرا دوستان که برای حقوق بشر قلبشان می‌تپد آنجا خاموشند؟ و هیچ وبلاگی از جمله وبلاگ شما چیزی در این باره نمی‌نویسد؟
    به محسن مومنی عزیز: کرانه باختری رود اردن در شرق اراضی اشغالی است و توسط تشکیلات خودگردان اداره می‌شود ولی غزه در غرب اراضی است و حماس در آن‌جاست پس این‌ها به هم ربطی ندارند. اما مشکل اصلی در این‌جاست که حماس در غزه حامی دارد نه در کرانه باختری رود اردن. مساله انتخابات و این‌جور مسائل هم مربوط به این اختلاف می‌شود.
    از قضا راه ارتباطی غزه به اسراییل قطع شده. مثل این‌که ایران مرزهایش را به عراق ببندد. مساله این است که در این باریکه غزه یک راه به اسراییل وجود دارد و یک راه به مصر. که مصر هم راه را بسته است. ولی نمی‌دانم چرا کسی به مصر چیزی نمی‌گوید.
    اینجا یک بحث که مطرح است این است که فقط آنچه اسراییل انجام می‌دهد دیده می‌شود. مابقی اتفاقات از جانب حماس یا مص دیده نمی‌شود.
    من تمام آنچه که گفتم درخواستی برای قضاوت بی‌طرفانه و بدور از تعصب بوده. اگر دوستان مایلند متعصبانه بیندیشند که میل خودشان است. وگرنه اشغال‌گری و غارت و کشتار در بقیه نقاط دنیا هم هست اما از قضا ما مسلمانان فقط همیت قطعه کوچک که طولش 300 کیلومتر و عرضش ۷0 کیلومتر است را مد نظر قرار داده‌ایم. و گرنه کشتارهایی هم هست که در سودان الجزایر، آفریقا، آسیا می‌شود از قرار اهمیتی ندارند. من می‌خواهم فرا ملیتی فرا دینی بیندیشیم. هر کشتار هر خونریزی هر اشغال در هرجایی بد است. پس همه را محکوم کنیم حتا اگر برادر ما انجام دهد. موافقید؟
    سولوِن عزیز اگر نقشه اسراییل، نواحی اشغال شده و نواحی تحت نظارت خودگردان و حماس را خواستی برایت ایمیل می‌کنم.

  23. به بابک: اگر من از بقیه فجایع بشری نمی‌نویسم دلیل‌اش تبعیض قومی و یا مذهبی نیست. یک دلیل‌اش این است که خبرنگار اختصاصی ندارم! من هم مثل بیش‌تر آدم‌های دیگر از طریق رسانه‌های عمومی از خبرهای دنیا باخبر می‌شوم و در نتیجه اگر آن‌ها خبرها را به اندازه‌ی کافی پوشش ندهند من هم بی‌خبر خواهم ماند. دلیل دیگر هم این‌که در بعضی موارد آگاهی‌ام آن‌قدر محدود است که نمی‌دانم دو طرف درگیر قضیه اصلا که هستند. این مخصوصا در مواقعی که ماجرا در افریقا می‌گذرد بیش‌تر پیش می‌آید.
    من در مورد بقیه‌ی دوستان علاقه‌مند به حقوق بشر نمی‌توانم اظهارنظر کنم، اما در مورد خودم می‌توانم بگویم که برای من مرگ یک انسان در بیش‌تر مواقع ناراحت‌کننده است و این موضوع ربطی به رنگ پوست و مذهب‌اش ندارد. شما چرا خود وبلاگ‌ای نمی‌زنید تا خلاء پوشش متناسب را پر کنید؟

  24. ببينيد افكار عمومي در همه جاي دنيا جايگاه ويژه اي داره اما بعضي وقت ها بازيچه دست سياستمدارها مي شه. جنگ دوم آمريكا و عراق رو به ياد بياريد. آلمان و فرانسه سردمداران راه انداختن راه پيمايي ها و اعتراض ها به آمريكا بودن براي حمله به عراق. يادمه يه بار از تلويزيون كه نشون مي داد ديدم كه رهبران سياسي هر دو تا كشور هم تو تظاهرات بودن. اما واقعيت چي بود؟ چرا فقط در مورد عراق؟ معلوم بود. آمريكا در اين جنگ سهمي براي اون دو تا قايل نشده بود. پس اون جنگ ضد بشري بود و يه جورايي حال آمريكا گرفته مي شد تا سهم بر حق خودشون رو پس بگيرن. افكار عمومي هم بازيچه شدن. الان در مورد مسئله فلسطين و اسراييل هم باز اين مردم بي چاره و بي دفاع هستن كه بازيچه دست يه مشت سياستمدار شدن و دارن قتل عام مي شن. ايران به خاطر منافع خودش مسئله رو به نفع مردم فلسطين تبليغ مي كنه و خون ها رو بر عليه يهود مي جوشونه و انگار نه انگار كه حماس هم مردم عادي اسراييل رو مي كشه و اسراييل هم خودش رو به موش مردگي مي زنه و به اسم دفاع هر كاري داره مي كنه.
    زماني مي شه از اين تله سياستمدارها خارج شد كه بدون جانبداري از هيچ يك از طرفين و محكوم كردن هر دو طرف به جرم اعمال ضد بشري ابزار افكار عمومي رو از دستشون خارج كرد.

  25. یک توضیح: این‌که نوشتم هیچ وب‌لاگی از جمله وب‌لاگ شما در این باره چیزی ننوشته به‌خاطر سوء تفاهم من بوده است. من متن همه کامنت‌ها را خواندم Ùˆ به اشتبه فکر کردم متن کامنتی Ú©Ù‡ به من نوشته شده بود توسط سولوژن نوشته شده اما در بار دوم متوجه شدم “الکی خوش” آن‌را نوشته شده. بابت این اشتباه از سولوژن Ú©Ù‡ او را مستقیم خطاب قرار دادم. Ùˆ از دیگران دوستان به‌خاطر این بی‌دقتی، اطاله کلام غلط‌های املایی زیاد Ùˆ پرحرفی عذرخواهی می‌کنم.
    در مورد وب لاگ حق با شماست، قبلا دوبار داشته ام به خاطر این که نتوانسته ام سریع به روز رسانی کنم تعطیل کرده ام. اما انتقاد شما را به جان می پذیرم.
    دوست نداشتم دلگیرتان کنم. پوزش می خواهم. اگر سوءتفاهم پیش نمی آمد این گونه نمی نوشتم. سولوژن عزیز به دل نگیرید. به خدا دوستتان دارم.

  26. به بابک:‌ نه، هیچ دل‌گیری‌ای پیش نیامد. (:

  27. من از این سو برداشت ها از حرفهای خودم به شدت متعجبم. ظاهرا نه من حرفهای شما رو می فهمم و نه شما حرفهای رو من رو می فهمین. الان هم خیلی مستم که بخوام چیزی رو روشن کنم. ولی بذار حرفم رو بزنم. فکر می کنم که من با باقی رفقای اینجا اساسا چندان اختلاف عقیده ای نداریم ولی صرفا نمی تونیم یه ارتباط ساده برقرار کنیم و به حرفهای هم گوش بدیم. سعی می کنم خیلی روشن حرف بزنم.

    بوگی:
    شما فرمودین:

    -خوب طبق مثال شما اگه يه فلسطيني رفت و چند تا از مردم بي گناه رو كشت اسراييل هم بايد بياد و چند تا فلسطيني بي گناه رو بكشه (اين چيزيه كه من از مثال شما برداشت كردم)؟-

    چرا اینطور برداشت عجیبی از مثال من کردی؟!!

    -براي استفاده از انسان هاي عادي به عنوان سپر انساني و يا استفاده از اون ها براي اعمال فشار به طرف مقابل استفاده مي كنن.
    آقا يا خانم الكي خوش، كشتن هر انسان بي گناهي به هر دليل و با هر منطقي يه كار ضد بشريه. حالا چه يك انسان كشته بشه چه يك ميليون انسان.-

    قطعا! به حرفهای بعدیم یه نگاهی بنداز.

    بابک:

    شما فرمودین که:

    -شما چند مطلب را با هم خَلط کرده‌اید. من کجا گفتم کشتار انسان‌های بی‌گناه خوب و اخلاقی است؟-

    من اینطور چیزی رو خواستم برسونم؟؟!! من حقیقتا نمی دونم چرا اینطور برداشتی کردین.

    -کل کشته شدگان این منطقه در این مدت به زور به 100 می‌رسد.-

    احتمالا اخبار رو چندان دنبال نمی کنین.

    -یک سوال کلی من این است که کلا در این 60 سال چند فلسطینی توسط اسراییلی‌ها کشته شده‌اند و چند اسراییلی به دست چند فلسطینی؟ حالا این مهم نیست یک سوال دیگر. چند نفر از هموطنان ما در حوادث جاده‌ای سالانه کشته می‌شوند؟ طبق آمار رسمی دولتی سالانه 24-25 هزار نفر سالانه کشته می‌شوند. آیا تا به حال در این 60 سال آمار کشتگاه فلسطین به 5000 هزار رسیده؟-

    اینم جواب سوالات شما که با یه سرچ ساده توی اینترنت به دست می آد:

    From UN Population Division data, the post-invasion (post-1967) excess deaths in the Occupied Palestinian Territories total 0.3 million and the post-invasion under-5 year old infant deaths total 0.2 million.

    Data from the Israel Ministry of Foreign Affairs indicate about 2,600 Jewish Israeli violent deaths from Palestinians since 1949

    درباره سودان:‌ حرف شما درست است و افرادی که دربرابر این کشتار بی تفاوتند باید خجالت بکشند.

    -از قضا راه ارتباطی غزه به اسراییل قطع شده. مثل این‌که ایران مرزهایش را به عراق ببندد. مساله این است که در این باریکه غزه یک راه به اسراییل وجود دارد و یک راه به مصر. که مصر هم راه را بسته است. ولی نمی‌دانم چرا کسی به مصر چیزی نمی‌گوید.-

    این تشابه درست نیست. اسراییل راه دریایی و هوایی غزه (که ارتباطی به اسراییل ندارند) را هم مسدود کرده.

    -من می‌خواهم فرا ملیتی فرا دینی بیندیشیم. هر کشتار هر خونریزی هر اشغال در هرجایی بد است. پس همه را محکوم کنیم حتا اگر برادر ما انجام دهد. موافقید؟-

    قطعا! ولی الان ما داریم درباره فلسطین حرف می زنیم. من این پست را درباره فلسطین خواندم و کامنت دادم. بی تفاوتی دیگران در برابر سایر کشتارها گناه خودشان است. حرف شما رو کاملا می فهمم. ولی این حرف تفاوتی در حقیقت درگیری فلسطین-اسراییل ایجاد نمی کنه. صرفا چهره حامیان ظاهری فلسطین رو نشون می ده.

    حالا بذارین من حرفم رو دقیق تر بگم:

    اسراییل میلیون ها فلسطینی رو از خونه هاشون رونده. این فلسطینی ها باید به زمین شون برگردند. آیا این رو می پذیرین؟ اگه جوابتون مثبته ما هیچ بحثی نداریم. کاملا در یک جبهه ایم. حالا اسراییل این مسیله رو نمی پذیره. دلیل: چون هویت یهودی اسراییل نابود می شه.
    فلسطینی ها راه مبارزه رو انتخاب کردن که کاملا مشروعه (موافق؟). چون در برابر یه اشغالگر زورگوست. حالا می مونه شکل مبارزه. آیا کشتن غیرنظامیان اسراییلی درسته؟ از نظر من نه. پس شکل مبارزه بعضی فلسطینی ها درست نیست. ولی این اشتباه فلسطینی ها کلیت مسیله رو عوض نمی کنه. درسته که اونها دارن کار بدی می کنن ولی این بدی در برابر بدی ای که اسراییلی ها کردن اصلا به حساب نمی آد. بوگی! منظورم از اون مثال هم این بود. کشتن یک نفر و یک ملیون نفر هر دو بدن. ولی آیا اصلا قابل مقایسه ان؟

    به من بگین با کجای این خطوط مشکل دارین؟

  28. جناب سولوژن، ببخشيد اگه وبلاگ شما رو ميدان مباحثه كرديم. ديگه تكرار نمي شه. اما شايد تقصير خود شما هم باشه كه يه بحثايي راه مي اندازين كه خاننده هايي مثل من چونشون گرم مي شه 🙂
    جناب الكي خوش، من با اين كه اسراييل سرزمين فلسطيني ها رو اشغال كرده و بايد اون جا رو ترك كنه بحثي ندارم. با اين مطلب كه تعداد كشته هاي نظامي و غير نظامي فلسطيني در اين جنگ از آغاز تا حالا اصلن قابل مقايسه با اسراييل هم نيست هم موافقم. اما پرسش من اينه كه اولن آيا اين تعداد نابرابر كشته ها اين حق رو براي گروه هاي فلسطيني ايجاد مي كنه كه به غير نظامي هاي اسراييلي حمله كنن و اون ها رو بكشن؟ و دوم و مهمتر اين كه برآيند اين همه جنگ و مبارزه مشروع در طول اين تقريبن 60 سال چي بوده؟ غير از اين بوده كه انسان هاي بيشتري كشته شدن و مي شن؟ من به هيچ عنوان طرفدار و حامي ظلم پذيري نيستم. با هر ظلمي هم بايد مبارزه كرد. اما آيا مبارزه داراي چهارچوب و اصولي هست يا نه؟ اگه مبارزه از نوع ماكياولي باشه و هدف وسيله رو تامين كنه كه ببخشيد ها من اسمش رو مي زارم تروريسم. حالا چه من اين كار رو انجام بدم، چه شما، چه فلسطيني ها و چه اسراييلي ها. اما اگر مبارزه قراره داراي چهارچوب باشه، كشتار غير نظامي ها در كدوم چهارچوب پذيرفته شده؟ حال اگر گروه هاي فلسطيني مي بينن كه زورشون به ارتش و دولت اسراييل نمي رسه يا بايد روش مبارزه رو عوض كنن كه تا حالا اين كار رو نكردن يا بايد به روش مبارزه غير اخلاقي رو بيارن كه متاسفانه آوردن و باعث شدن كه اصل مبارزه از طرف خيليا مثل امثال من زير سوال بره. شما فقط يه نگاه به روش يهودي ها در خلال جنگ جهاني دوم و بعد از اون بندازيد. من اصلن نمي خام حادثه هولوكاست رو نفي يا تاييد كنم چون به دليل كمبود اطلاعات در جايگاهي نيستم كه در مورد صحت و سقم اون نظر بدم. اما يه چيز رو مي دونم كه يهودي ها در شرايطي كه نمي تونستن با آلمان نازي درگير بشن (در صورت قبول وقوع هولوكاست) بدون اين كه خودشون مستقيم درگير بشن با استفاده از افكار عمومي جهاني چقدر قشنگ تونستن به اهدافشون برسن. حالا من نمي دونم كه چرا فلسطيني ها اين قدر اصرار دارن كه با سنگ و اسلحه حق خودشون رو بگيرن. بشينن يه كم فكر كنن. براي حل هر مسئله فقط يه راه حل كه وجود نداره. متاسفانه فلسطيني ها هم كه بدترين راه رو انتخاب كردن.

  29. فقط یک نکته! چیزی Ú©Ù‡ اون امریکایی در مورد فلسطین می‌گفت چندین سال پیش بود. اون موقع هنوز رابطه‌ی کرانه باختری با نوار غزه اینجوری قطع نشده بود. مسائل در طول این چندسال کاملاً عوض شده Ùˆ به همین دلیل نقل قول‌های کهنه گاهی ناشی از ناآگاهی به نظر میان. مثلاً در اون سال‌ها تفکیک حماس/غزه-فتح/کرانه به این صورت به‌وجود نیومده بود Ùˆ…

  30. از «الکی خوش» Ùˆ «محسن مومنی» ممنونم بابت توضیحاتی Ú©Ù‡ داده‌اند. قطعا ذهن من درگیر این نکته است. به هرحال اطلاعات هرکدام از ما از اصل واقعه -منظورم غزه تنها نیست، منظورم اصل ماجرای فلسطین Ùˆ اسراییل است- بسیار اندک است. بنا به اندک چیزی Ú©Ù‡ می‌دانیم قضاوت می‌کنیم. آرزوی من برای دنیا صلح است. صلحی پایدار. برای روزی Ú©Ù‡ کودکان از جنگ، از فقر، از کار، از قحطی، نبود بهداشت نمیرند. Ùˆ برای روزی Ú©Ù‡ کودکان به دلایل احمقانه-خودخواهانه-… یتیم نشوند. آیا جامعه بشری روی چنان روزی را خواهد دید.
    من با شما موافقم که قطعا میزان تلفات فلسطین و اسراییل برابر نیست. که ابزارهای ان‌ها برابر نیست. باید تدبیری اندیشید باید راهکارهایی را برای اینکه دیگر کسی حذف نشود یافت.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *