از بمبئی و نادانسته‌های من
در مورد بمبئی هم چیزی Ú¯Ùته نمی‌شود. وبلاگ‌ستان را عرض می‌کنم. به نظر می‌رسد هندیان را ساکنان درجه سوم دنیا می‌دانیم. درست همان‌طور Ú©Ù‡ عراقی‌ها را Ùˆ اÙغانی‌ها را چنان می‌دانیم.
من Ú©Ù‡ به شخصه از خودم شرم دارم Ú©Ù‡ Ùقط از دور مشاهده‌گر Øادثه بودم. متاسÙانه نمی‌دانم Ú†Ù‡ بگویم Ùˆ بدتر از آن Ú†Ù‡ بکنم. یعنی می‌توانم Ù…Øکوم کنم Ùˆ بگویم بدبخت مردمانی Ú©Ù‡ ØرÙ‌شان را با مثله‌کردن دیگران می‌زنند (Ùˆ همین‌طور بدبخت اویی Ú©Ù‡ بر صورت دیگری اسید می‌پاشد مبادا به Ú†Ù†Ú¯ شخص سوم‌ای بیاÙتد). ولی Ú†Ù‡ Ùایده‌ای به Øال کشته‌ها دارد؟ (Ùˆ صورت‌باخته‌ها؟)
سوال‌ام این است: من چه کار می‌توانم بکنم تا دنیا کمی جای به‌تری شود؟
13 thoughts on “از بمبئی Ùˆ نادانسته‌های من”
اگر از من Ú©Ù‡ داخل ایران بپرسی Ù…ÛŒ گویم: خسته شدم از بس Ú©Ù‡ این چیزها را دیدم Ùˆ شنیدم، دیگر Øتی نمی خواهم بشنوم! متوجه منظورم هستی؟!
I have the same question.
but I’m so doubtful if there is any answer!
(too pesimistic!)
من بارها با دوستان در مورد اینکه هندوستان کشور بی‌جنگی‌ست صØبت کرده بودم، یا بهتر بگویم ÙلسÙه‌ی هندوها ÙلسÙه‌ی بی‌جنگ‌تری است. اما این‌روزها دنیا بسیار در میکسر چرخ می‌خورد.
Øالا جدای از Ù…Øدوده‌ی کشور‌ها؛ چیزی Ú©Ù‡ با خواندن این متن به یادم آمد، Ú¯Ùته‌ی گاندی بود در مورد تغییر دادن دنیا:
“We want to create world peace. But peace is not merely the absence of war. There is so much internal strife and that prejudice feeds into the national aspect. We have to change ourselves if we want to change the world.â€
http://en.wikipedia.org/wiki/Arun_Gandhi#Quotations
کوتاه‌تر اینکه:
Be the change you want to see in the world
و البته این هم ویدئو:
http://www.youtube.com/watch?v=KYABAkawLLE
خوشی را هم بهتر است دست‌کم نگیریم:
http://www.birshow.com/article69.html
شدیداً
Speaking for myself, I think one reason is due to how complicated the situation is in India and South Asia more broadly. Of course the acts are terrible, the loss of life tragic, and the whole thing is really sad, but I for one don’t have much to say beyond that at the moment and just saying that sounds sort of shallow. Also, apparently Mumbai is regularly subject to mass violence, but since it usually hits the poorer areas, no one cares and it certainly doesnt make it to international news
برای بهتر شدن دنیا؟ به نظر من بهترین کاری Ú©Ù‡ می‌تونی بکنی اینه Ú©Ù‡ در Øد توان‌ات به اقتصاد دیگران Ú©Ù…Ú© Ú©Ù†ÛŒ. به نظر من هر Ú†Ù‡ قدر Ú©Ù‡ اقتصادها بهتر بشن (طبیعتا اقتصاد جامعه‌هایی Ú©Ù‡ اقتصادهای ضعی٠دارن)ØŒ جهان جای بهتری برای زندگی می‌شه.
Ùکر Ù…ÛŒ کنم اولین کاری Ú©Ù‡ میشه کرد اینه Ú©Ù‡ تویه این همه بدی خسته نشی Ùˆ Ú©Ù… نیاری Ùˆ تو هم مث اونا نشی!
شاید، شاید Ú©Ù‡ نه Øتما، کسانی Ú©Ù‡ با الÙبای منطق Ùˆ دیالوگ آشنا نیستند، دست آخر یا شاید هم دست اول از این Øربه استÙاده می‌کنند.
صØنه‌ای هست در Ùیلم آژانس شیشه‌ای، سلØشور(رضا کیانیان) به Øاج کاظم(پرویز پذستویی) می‌گوید: دوره‌ت گذشته مربی!
ما انسان‌ها امروزه با یک شوک روبرو هستیم، شوک آینده، بسیاری از ما توان همراه شدن با سرعت این قطار عظیم تکنولوژی را ندارند. به همراه ابزار، اخلاق و مناسبات اجتماعی تغییر می‌کند- با همان سرعت-
آن‌هایی Ú©Ù‡ راØت خوابیده بودند Ùˆ تا دیروز یک قاعده یک Ú¯Ùته تا هزار سال جواب‌گوی‌شان بود، Øالا چرت‌شان پاره شده، بی‌خواب شده‌اند، نمی‌دانند Ú†Ù‡ کنند، Øریم امن عادات‌شان به هم ریخته، از قضا یکی از به‌ترین کارهایی Ú©Ù‡ بلدند جهاد است. این واژه را از نگاه مذهبی تÙسیر نمی‌کنم از منظر ایدئولوژیک می‌گویم. Ùˆ این یگانه راهی‌است Ú©Ù‡ می‌شناسند. دوره‌شان گذشته مربی!
به روزبه: درک می‌کنم!
به میترا: من اعتقاد دارم Ú©Ù‡ اتÙاقا پاسخ‌های زیادی هست، اما مشکل اصلی این است Ú©Ù‡ کدام یک از این پاسخ‌ها بهینه هستند.
به آرماتیل: Ú¯Ùته‌ی گاندی تامل‌برانگیز است، اما آیا همه‌ی چیزی است Ú©Ù‡ نیاز داریم؟
به نیکی: خب، یعنی باید کاری نکرد؟
به روزبه دانشور: اقتصاد هم مهم است، اما همه چیز نیست. آدم‌های پول‌دار الزاما انسان‌ترین و موقرترین انسان‌ها نیستند و زندگی را برای دیگران شیرین‌تر نمی‌کنند.
به هستی: این هم مهم است (Ùˆ مرا یاد Ú¯Ùته‌ی گاندی می‌اندازد)ØŒ اما تنها شرط لازم است Ùˆ نه کاÙÛŒ.
به بابک: چطوری می‌توان آن‌ها را سوار قطار پیش‌رÙت کرد؟ به Ú†Ù‡ طریقه‌ای؟ آموزش ابتدایی؟
متاسÙانه Ùکر نمی‌کنم برای آن‌ها بتوان کار کرد، شاید برای نسل بعد بشود کاری کرد. پیش‌Ùرض‌هایی Ú©Ù‡ ما خیلی بدیهی Axiom می‌پنداریم. در بسیاری از موارد بسیار لرزان Ùˆ غیر قابل اثبات-Ùˆ در عین Øال غیر قابل ابطال‌-اند. پیش‌Ùرض‌های خشک Ùˆ ریجیدی دارند. Øتا من هم دارم. شاید برای صیانت Ù†Ùس برای راØت‌تر زندگی کردن من خیلی مهم Ùˆ Øیاتی باشد. اما مشکل جایی بوجود می‌اید Ú©Ù‡ میان پیش‌Ùرض‌های متعارض من Ùˆ هم‌نوعم. Ùˆ Øتا میان پیش‌Ùرض‌های خودم چون پذیرش یکدیگر Ùˆ اعتقادات مذهبی، اولویت را به کدام بدهم.
بزرگ‌ترین سوال، Ùˆ مشغله‌ی Ùکری خودم همین هست، Ú©Ù‡ از کجا باید شروع کنیم، Ú†Ù‡ آموزشی باید بدهیم. آیا اثری دارد؟ Ú†Ù‡ اثری دارد؟ اثرش مخرب‌تر نیست؟
دو بار در کارگاه‌های UNFPA صندوق جمعیت سازمان ملل شرکت کرده‌ام- به عنوان Ú©Ù…Ú© مدرس- موضوع کارگاه‌ها زندگی به‌تر، مهارت‌های ارتباطی بود. چیزی Ú©Ù‡ هنوز ذهنم بهش مشغول است اینه Ú©Ù‡ آیا اصلا Ùایده‌ای داشته. آیا جماعتی Ú©Ù‡ شرکت می‌کنند اصلا متوجه می‌شوند هد٠چیست؟
گاهی ناامید می‌شوم Ùˆ گاهی خیلی امیدوار. Ùعلا ناامیدم Ú©Ù‡ نسل Ùعلی تغییری کند. اما امیدوارم Ú©Ù‡ نسل بعد، جهان به‌تری به خود ببیند.
سلام
در مورد هندوستان متاسÙانه آنچه Ùکر میکنیم Ùˆ در باره هندوستان میشنویم با آنچه واقعیت دارد یکی نیست. مثلا همین Ú©Ù‡ کشوری بدون جنگ است. دو رویی Ùˆ دودوزه بازی این هندی جماعت را در قوم دیگری ندیدم Ú©Ù‡ در ظاهر یک برخورد دارند Ùˆ پشت سرت Ù…ÛŒ خواهند تکه تکه ات کنند. در رابطه با انÙجارات هم Øرکت اØمقانه ای بود اما بیشتر به ضع٠سیستم اطلاعاتی Ùˆ خرتوخری واÙر این کشور بر میگردد. بعد از دو سال Ùˆ نیم زندگی در این کشور اصلا هم از این ماجرا تعجب نکردم بلکه مدتها پیش انتظار بروز آن را داشتم.
به نکته مهمی اشاره کردین . در مورد دلیل نپرداختن وبلاگستان من Ùکر میکنم اگر دوستان بخواهند ریشه ای Ùˆ علت Ùˆ معلولی به این موضوع نگاه کنند ØŒ به یکسری خط قرمزهایی میرسند . مسایلی نظیر ریشه های Ùکری تروریسم Ùˆ ارتباط آنها با ایدئولوژی های مذهبی ØŒ البته در این مورد خاص .
meditation!
به بابک: ممنون از در میان گذاشتن تجربه‌تان در کارگاه UNFPA. پیش‌Ùرض‌های ذهنی وجود دارند Ùˆ خیلی راØت هم تغییرپذیر نیستند. شاید ما نیاز به پیش‌Ùرض‌هایی با اولویت بالاتر از هر چیزی داشته باشیم Ú©Ù‡ ØÙ‚ دیگر مردمان را بالاتر از هر چیز دیگری بدانند. یعنی مثلا سعی کنیم در آموزش‌های مذهبی‌مان -اگر نیازی به آن‌ها باشد- چنان بخش‌هایی از مذهب را پررنگ‌تر کنیم Ùˆ اگر آموزش‌مان غیرمذهبی باشد، آن را نیز به شیوه‌ی دیگری به اشخاص بیاموزانیم. البته به نظر می‌آید چنین تغییراتی آرام خواهند بود.
به هویت ما: به هر Øال خر تو خری یک کشور توجیه‌ای برای قتل‌عام آدم‌ها نیست. یعنی Øتی اگر هندی‌ها بد باشند Ùˆ سیستم اطلاعاتی‌شان بد عمل کرده باشد، کس‌ای Ú©Ù‡ در نهایت ماشه را چکانده مقصر مرگ دیگری است Ùˆ نه کس‌ای دیگر.
به Ø´Ú©Ùتن در مه: آیا آن خطر قرمزها برای همه وجود دارد؟ خیلی‌ها شاید زیاد نگران این نباشند Ú©Ù‡ ایدئولوژی‌های مذهبی در این میان آسیب ببینند یا نبینند.
به راØیل: ایده‌ی بدی نیست، اما به درد من می‌خورد Ùˆ نه بقیه! یا نکند این را برای همه توصیه کرده‌ای؟