تغییرات پارامتری، تغییرات ساختاری
بعضی تغییرها ساختاری‌اند، اما بیش‌تر بقیه‌شان تنها تغییر در پارامترهای آن ساختارند.
دی‌شب با جمع دوستانْ گرم Ú¯ÙØªÚ¯Ùˆ بودیم. بخش‌ای از Ø¨ØØ« بر سر هماهنگی‌ی ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒâ€ŒÛŒ عامه‌ی ایرانیان Ùˆ ØÚ©ÙˆÙ…ت[مان] بود. Ùˆ این‌که از نظر من ØªÙØ§ÙˆØª این دو با یک‌دیگر ساختاری نیست Ùˆ در ØØ¯ جزییات است: مردم آزاده‌خواه‌ترند، چون مثلا برای‌شان قابل قبول است Ú©Ù‡ دختران به جای مانتوی زیر زانو، مانتوی بالای زانو بپوشند Ùˆ لابد پیش خودشان هم می‌گویند «جوون‌ن دیگه، بذار Ø±Ø§ØØª باشن!» Ùˆ در نتیجه در خیلی موارد رو ترش می‌کنند از بگیر Ùˆ ببیندهای ناشی از ØªÙØ§ÙˆØª میزان مناسب پارامتر – پارامتر اندازه‌ی مناسب پوشیدگی. اما از طرÙÛŒ با چاشنی‌ی ÙØ´Ø§Ø± هم Ú©Ù‡ شده مردم Ú©Ù… Ùˆ بیش هم‌چنان در همان چارچوب ساختاری‌ی ذهنیت٠ØÚ©ÙˆÙ…تی جای می‌گیرند چون به هر ØØ§Ù„ اعتقاد دارند مانتوی بلند نشد، کوتاه، Ùˆ مانتوی کوتاه هم نشد، دیگر یک پارچه‌ای چیزی باید دور بدن زنان را بپوشاند. این ساختار در ذات با ساختار «آدم‌ها اجازه دارند هر Ú†Ù‡ دل‌شان خواست بپوشند» ÙØ±Ù‚ دارد.
ØØ§Ù„ا این یک مثال -Ø§ØªÙØ§Ù‚ا با تاثیرات مهم- است. مثال‌های دیگری هم می‌توان آورد. اما نکته اساسی به نظرم این است Ú©Ù‡ ØªÙØ§ÙˆØª Ø´Ú¯ÙØªâ€ŒØ§ÛŒ بین ساختار ذهنی‌ی ØÚ©ÙˆÙ…ت ایران Ùˆ مردم ایران وجود ندارد. ØªÙØ§ÙˆØª در به‌ترین ØØ§Ù„ت Ù…ØØ¯ÙˆØ¯ می‌شود به چند میلیون آدم Ú©Ù‡ می‌شود من Ùˆ شما Ùˆ چند Ù†ÙØ± دیگر!
اینک قضاوت اخلاقی نمی‌کنم Ùˆ نمی‌گویم چنین چیزی خوب است یا بد. اما برداشت ناقص من از واقعیت ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ عامه‌مان همین است. به قول یکی از دوستان ذهنیت عامه‌ی مردم ایران، با ذهنیت مردم امریکا Ùˆ با ذهنیت مردم ÙØ±Ø§Ù†Ø³Ù‡ ØªÙØ§ÙˆØª دارد. ØªÙØ§ÙˆØªâ€ŒØ§Ø´ هم در بسیاری موارد ساختاری است. Ùˆ اعتراضی -اگر باشد- اعتراض بر سر ØªÙØ§ÙˆØª بین جزییات این ساختارهاست Ùˆ نه بیش‌تر. خلاصه این‌که تا وقتی ذهنیت عمومی بر آن است Ú©Ù‡ «ساختار» صØÛŒØ است، انتظاری بیش از تغییر پارامتر -یعنی همان طول مناسب مانتو یا میزان نمایانی‌ی موها- نمی‌توان داشت.
ØªÙˆØ¶ÛŒØ ØªØ®ØµØµÛŒ: واقÙ‌ام Ú©Ù‡ ساختار را نیز می‌توان با پارامترهایی در زبان‌ای توصی٠کرد (منظور از زبان هم سیستم ÙØ±Ù…ال‌ای است Ú©Ù‡ چیزی را -مثلا ساختار را- توصی٠می‌کند). در این‌جا منظورم از پارامتر، پارامترهایی بوده‌اند Ú©Ù‡ در ÙØ¶Ø§ÛŒ توصیÙ‌شونده توسط ساختاری خاص، جزییات آن را مشخص می‌کنند.
ØªÙˆØ¶ÛŒØ ØªØ®ØµØµÛŒ-تکمیلی: دقیقا به همین دلیل Ú©Ù‡ هر ساختار را نیز می‌توان به صورت پارامترهایی توصی٠کرد، ناامید نیستم. با این‌که بعضی پارامترها «سطØâ€ŒØ¨Ø§Ù„اترند» Ùˆ در نتیجه تغییرات‌شان سخت است، اما به هر ØØ§Ù„ چیزهای الزاما ثابت‌ای نیستند – ساختارها نیز تغییر می‌کنند گیریم Ú©Ù…ÛŒ با دشواری‌ی بیش‌تر.
سوال: آیا شیوه‌ای وجود دارد که مستقیم ساختارها را هد٠قرار دهد و آن‌ها را تغییر دهد؟
9 thoughts on “تغییرات پارامتری، تغییرات ساختاری”
تغییر ساختار یعنی وجود ساختار Ø´Ú©Ù†(خارق العاده ترجمه عربیش است) ساختار Ø´Ú©Ù† یعنی ÙØ¯Ø§ÛŒÛŒ ( البته نه لزوما) این است Ú©Ù‡ تغییر ساختار را یا نمی بینی Ùˆ یا دیر
خیلی ببخشید ها اما به نظر اساسا توصیÙ‌ات راه به جایی نمی‌برد. ساختار کدومه؟! پارامتر کدامه؟ سیستم Ùˆ مدل کدام!ØŸ به نظرم روی هوا Ø¨ØØ« می‌کنی… ببخشیدا….
راستی کجای دنیاست Ú©Ù‡ هرکسی هرچه خواست بپوشد مجاز است؟! توی امریکا Ùˆ اروپا مجاز است؟ پست چرا اینجا Ú©Ù‡ امریکاست مجاز نیست؟ شاید منظورت Ø³Ø§Ù†ÙØ±Ø§Ù†Ø³ÛŒÚ©Ùˆ است یا ساØÙ„ میامی؟
درباره‌ی تغییر ساختار، بدون آغاز دوباره‌ی Ú©Ù„ ماجرا، در مورد Ù†Ø±Ù…â€ŒØ§ÙØ²Ø§Ø± یک Ø±Ù‡ÛŒØ§ÙØªâ€ŒÙ‡Ø§ÛŒÛŒ از طر٠برخی agilist ها (اگر درست پسوند ایست را به‌کار برده باشم) ارائه شده است. مارتین ÙØ§ÙˆÙ„ر، جیم های‌اسمیت Ùˆ الیستر کابرن (Ú©Ù‡ نمی‌دانم چرا یکی از “k”های اسمش ØªÙ„ÙØ¸ نمی‌شود) نظرات Ùˆ Ø¨ØØ«â€ŒÙ‡Ø§ÛŒ جالبی را Ø·Ø±Ø Ú©Ø±Ø¯Ù‡â€ŒØ§Ù†Ø¯.
علاوه بر این، در زمینه‌ی تغییر نگرش ساختاری، یک تجربه‌ی مهم در زمینه‌ی Ù†Ø±Ù…â€ŒØ§ÙØ²Ø§Ø± وجود دارد (انقلاب Ù†Ø±Ù…â€ŒØ§ÙØ²Ø§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ آزاد Ùˆ اوپن‌سورس) Ú©Ù‡ به Ø§ØØªÙ…ال زیاد خودتان Ùیلم‌اش را دیده‌اید. ریچارد استالمن در انتهای Ùیلم، در ØªÙˆØµÛŒÙ ØØ±Ú©ØªÛŒ Ú©Ù‡ انجام شده، آن را یک روند انقلابی Ùˆ در عین ØØ§Ù„ زیرکانه توصی٠می‌کند.
درباره‌ی بقیه‌ی زمینه‌ها، خصوصاً برخی زمینه‌های اجتماعی، برخی از آن چیزهایی Ú©Ù‡ ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ÛŒ قلمدادشان می‌کنیم، Ùˆ آن مبانی‌ای Ú©Ù‡ اصول سیاست‌های دولتی را تشکیل می‌دهند، برخی از این رویکردهایی Ú©Ù‡ ذکرشان Ø±ÙØªØŒ به نظرم، قابلیت شبیه‌سازی‌شدن را دارند.
به علی: خب، ویژگی‌های یک ساختارشکن چیست؟ منظورتان را از Â«ÙØ¯Ø§ÛŒÛŒÂ» هم Ù†Ùهمیدم. می‌توانید ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ù‡ÛŒØ¯ØŸ
به رامین: لازم به عذرخواهی نیست؛ به جای‌اش کاÙÛŒ است مشخص بگویی راجع به Ú†Ù‡ چیزی ØµØØ¨Øª می‌کنی Ùˆ بگویی چرا توصیÙ‌ام راه به جایی نمی‌برد Ùˆ روی هوا است. شیوه‌ات غیرعلمی بود!
روی‌کرد من توصی٠کیÙÛŒ یک مدل‌سازی‌ی ریاضی پدیده‌های اجتماعی است. توصی٠کمی‌اش را طبیعتا در این وبلاگ نمی‌توانم انجام دهم.
ساختار در این میان مشخص است: باورهای اولیه‌ای Ú©Ù‡ قوانین/عرÙ‌های دیگر از آن مشتق می‌شوند. مثلا: به اصول دین باور داریم، به ولایت Ùقیه باور داریم، به موعود باور داریم، خود را ملتی مظلوم می‌دانیم، مظلومیت را چیز بدی نمی‌دانیم Ùˆ غیره.
پارامتر هم جزییات هستند: قوانین ریز،‌ عرÙ‌های کوچک‌تر. مثلا ولی Ùقیه لازم است همه چیز را تایید کند یا نه. سخت‌گیری‌ی اجتماعی تا Ú†Ù‡ ØØ¯ باشد. طول مانتو. Ù†ÙØª چطوری باید تقسیم شود (Û³Û° درصد سر Ø³ÙØ±Ù‡â€ŒÙ‡Ø§ یا Û³Ûµ درصد) Ùˆ غیره.
سیستم هم طبیعتا مجموعه‌ی جامعه/ØÚ©ÙˆÙ…ت/ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯ است.
مدل هم چیزی است که من توصی٠کردم که شامل ساختار است و پارامترهای آن.
در مورد مثال دیگر … من ادعا نکردم Ú©Ù‡ جایی در دنیا وجود دارد Ú©Ù‡ آدم‌ها هر Ú†Ù‡ دل‌شان خواست بپوشند می‌توانند بپوشند. چنین ادعایی می‌بینی؟
اما در دنیا جاهایی وجود دارد Ú©Ù‡ به چنان باوری «نزدیک‌تر» است Ùˆ در عوض جاهای وجود دارند Ú©Ù‡ این اعتقاد وجود دارد Ú©Ù‡ پوشش برتر چیز مشخص‌ای است Ùˆ Ø§ØªÙØ§Ù‚ا توسط قدرت‌ها ماورایی تعیین شده است.
مثلا در کانادا یا امریکا، لباس پوشیدن تا ØØ¯ زیادی آزاد است. نمی‌توانی لخت به خیابان بیایی، اما در صورت پوشاندن بخش‌های خاص‌ای از بدن‌ات،‌ در مورد بقیه‌اش انتخاب با خودت است. کس‌ای نمی‌گوید چرا جین می‌پوشی یا چرا چکمه‌ات را زیر شلوارت می‌کنی.
به Ù…ØØ³Ù† مومنی: من Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ زیاد با روی‌کرد agile development آشنا نیستم Ùˆ نمی‌دانم به طور خاص در مورد تغییر ساختار Ú†Ù‡ می‌گویند.
به نظرم ایده‌ی Ù†Ø±Ù…â€ŒØ§ÙØ²Ø§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ آزاد از جنس همان ایده‌های تغییردهنده‌ی ساختارند. ولی چطوری چنان ایده‌هایی را به Ø³Ø·Ø Ø§Ø¬ØªÙ…Ø§Ø¹ÛŒ می‌آوریم؟ آیا نتیجه‌اش چیزی شبیه به ایده‌های کمونیستی نخواهد شد؟
سلام دوست من…خیلی Ø§ØªÙØ§Ù‚ÛŒ باوبلاگ شمابرخوردکردم جالبه…وقتی ازجامعه ای ØµØØ¨Øª Ù…ÛŒ Ú©Ù†ÛŒ Ú©Ù‡ معیارهای خاص خودرادارد Ù…ÛŒ Ø´ÙˆØ¯Ø¨ØØ« Ø´Ù…Ø§Ø±Ø§Ù¾Ø°ÛŒØ±ÙØª ولی مشکل اینست Ú©Ù‡ ایرانیان جمعیت هستند وهنوزازمراØÙ„ ایتدایی تجمع های انسانی عبورنکرده اند.دوست من ما بیشترشاهد تجمع بدوی ازØÛŒÙˆØ§Ù†Ø§Øª ناطقی هستیم Ú©Ù‡ نام انسان رابرخودگذاشته اند وازمرØÙ„Ù‡ ÛŒ ØÛŒÙˆØ§Ù†ÛŒ عبورنکرده اند…..برای رسیدن به درک مشترک به نوشته های من مراجعه Ú©Ù† …ممنون هستم اگرنظری دارید برام ایمیل یادروبلاگ بگذارید…منتظرشما!!
ساختار‌های انسانی در‌نهایت ثابت‌اند Ùˆ در همان پارامترها Ù…ØªÙØ§ÙˆØªØŒ برای‌ همین می‌شود در قانونی مثل ØÙ‚وق بشر ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ از Ù„ØØ§Ø¸ Ø³Ø®Øªâ€ŒØ§ÙØ²Ø§Ø±Ù عقلی به تواÙÙ‚ رسید، مساله این است Ú©Ù‡ بعضی وقت‌ها مسائلی وجود دارند Ú©Ù‡ نمی‌شود مستقیم به جواب آن‌ها رسید، این‌جا Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ از توابع recursive گاهی در ÛŒØ§ÙØªÙ† پاسخی Ú©Ù‡ پیدا کردن آن در طول تاریخ، نیازمند روشی پیچیده‌ Ùˆ وقت‌گیرتر برای عموم است کاربرد دارد، بدون نیاز به ØÙ„ مستقیم.
آقا این پست شما خیلی خیلی به ما چسبید!
جامعه‌ی ما هنوز از مرØÙ„ه‌ی خرده ÙØ±Ù‡Ù†Ú¯â€ŒÙ‡Ø§ رد نشده والبته ÙØ±Ø§Ù…وش نکنیم دین ما تا عصر روشن‌گری خودش بسیار ÙØ§ØµÙ„Ù‡ داره! البته با این وضعیت عقب‌گردها اگه عصر روشن‌گری‌ای برای اسلام متصور باشه!
در هر صورت با نظر شما در مورد این Ú©Ù‡ ØªÙØ§ÙˆØªâ€ŒÙ‡Ø§ بر سر Micro Managementها هستش کاملاً مواÙقم!
نظر من هم همين است. مشکل عمده را هم در ÙŠÚ©ÛŒ بودن ساختار اقتصادی بدنه‌ی جامعه با نظام می‌دانم. به طور مختصر Ùˆ Ù…Ùيد، بازار سنتی. دو تا لغت‌ای Ú©Ù‡ Ø¨Ù„Ø§ÙØ§ØµÙ„Ù‡ در اين ارتباط به ذهن‌ام می‌آيند، دلالی Ùˆ دزدی است.
به نظرم هم می‌توان ساختارها را تغيير داد. طريق‌ای هم Ú©Ù‡ Ùکر می‌کنم جواب بدهد، ÙŠÚ© دولت قدرت‌مند است Ú©Ù‡ از بالا Ùˆ به زور ÙŠÚ© سری چيزهايی را عوض کند. چيزی شبيه دولت چين. نمی‌گويم اين مدل ØÚ©ÙˆÙ…ت‌ای خوب است، يا من می‌پسندم‌اش. تنها، چيزی است Ú©Ù‡ من Ùکر Ù…ÛŒâ€Ú©Ù†Ù… Ù…ÛŒâ€ØªÙˆØ§Ù†Ø¯ تغييری در ايران Ùˆ ايرانی به وجود آورد. Ùˆ از دولت چين، Ùقط آن وجه زور از بالای‌اش مورد توجه‌ام است Ùˆ نه لزومن هيچ کار Ùˆ جنبه‌ی ديگرش.