Vilayanur Ramachandran Talk on Brain Damage
A Journey to the Center of Your Mind
به‌تر دیدم به جای پست‌ای معمول، این سخنرانی‌ی راماچاندران٠نورولوژیست را بگذارم Ú©Ù‡ اØتمالا برای‌تان Ù…Ùیدتر از هر مطلب وبلاگی‌ی دیگری است Ú©Ù‡ امروز می‌توانید بخوانید.
جالب است که سه مثال‌اش این‌گونه مرتب شده‌اند: چیزی از مغز کم است؛ چیزی از بقیه‌ی بخش‌های بدن کم است و مغز هنوز نمی‌داند؛ و چیزی در مغز زیادی است!
در نهایت این‌که بگویم این سخنرانی واقعا عالی است! Ú©Ù… پیش می‌آید کس‌ای به این خوبی سخنرانی کند (آه، بله!‌ سیاست‌مدارانی مثل اوباما Ùˆ کلینتون هم خوب Øر٠می‌زنند – اما ارزش ØرÙ‌شان قابل مقایسه با ØرÙ‌های یک دانش‌مند تراز اول نیست.).
26 thoughts on “Vilayanur Ramachandran Talk on Brain Damage”
I failed the kiki/bouba test. Guess that somewhat explains why I am not so keen on metaphors!
به پویا: (: با این Øساب Øدس می‌زنم synesthesia هم نداشته باشی.
من اون بخش kiki/bouba رو اصلن متوجه نشدم (البته synesthesia رو مي دونم چيه). اما قسمت دوم كه مربوط به پديده Ø´Ø¨Ø (Phantom) بود خيلي خوشم اومد. چندين بار در اين مورد برام سوال پيش اومده بود كه كسايي كه يه عضوي از بدنشون قطع مي شه Ú†Ù‡ Øسي در مورد اون عضو دارن Ùˆ اين كه مغز با اين مشكل چطور برخورد مي كنه.
هاها! مثال هاش تو مایه‌های میم و مام و ممس, نه؟
He proved that to be a good presenter you don’t need to be a native english speaker nor a handsome guy.
Thanks for sharing that
به سولوژن: از قرار٠معلوم نه. البته به دلیل٠دیگری مشکوک ام که پردازش٠موسیقی در مغزم کاملا مجزا شده باشد، آن هم این که مشکل بتوانم هنگام٠گوش دادن به موسیقی کار٠دیگری بکنم!
راستی یک سوال: من در Ù…Øیط های خیلی پر سر Ùˆ صدا Øسّ٠بویایی‌ام از کار می‌اÙتد. شما هم همین جور اید؟
به پویا: آره من هم همینطوری هستم… قبلا هم در موردش نوشته بودم(: Ùکر کنم درصد Ùراگیری‌اش بالا باشد.
به سولوژن: سخنرانی خیلی جالبی بود Ùˆ ممنون از اینکه به اشتراک گذاشتی‌اش. مدتی است Ú©Ù‡ به این عقیده رسیده‌ام Ú©Ù‡ اگر قرار است در دنیا اتÙاق خوبی بیاÙتد Ú©Ù‡ بشریت را از این همه Øماقت Ùˆ بد بختی نجات بده Ùˆ نتیجه ایده هاکینگ نشود Ú©Ù‡ عقیده داره نسل زمینیان منقرض می‌شه، اگر قراره چیزی رخ بده،‌ نه از تØقیقات روباتیک یا ژنتیک یا Øتی علوم نانو است بلکه از تØقیقات علوم شناختی Cognitive است! هاه!
راستی در مورد سخنران Ú¯Ùته بودی Ú©Ù‡ سخنران خیلی خوبی است. به نظر من اینطور نبود. نه از وقت‌اش درست استÙاده کرد Ùˆ نه از اسلایدهایش. اما خیلی خوب Øر٠می‌زد. شاید بشود Ú¯Ùت سخنران خوبی است اما ارائه خوبی نداشت.
این را هم اضاÙÙ‡ کنم، از جمعیت، Ùقط به چند Ù†Ùر ردی٠اول نگاه Ù…ÛŒ کرد.
سلام بر سولوژن عزیز!
به نظرم این سخنرانی خیلی قوی بود. من شخصن قبل از اینکه توجهم به مطلبی Ú©Ù‡ ارائه می‌کنه جلب بشه، شیوه بیان مطالب Ùˆ قدرت سخنرانی برام جالب بود. داشتم Ùکر می‌کردم اگر این شخص Øتی بر هیچ پایه‌ای هم Øر٠می‌زد Ùˆ آدم برجسته‌ای هم نبود باز هم با این سخنرانی می‌توانست تاثیرگذار باشد. ولی کلن جالب بود مرسی Ú©Ù‡ معرÙÛŒ کردی 🙂
خیلی عالی بود! عشقی نه چندان قدیمی را در من زنده کردی!
به بوگی: برداشت من از او چنین بود: بیش‌تر مردم شکل‌ای را Ú©Ù‡ شکسته Ùˆ غیرصا٠بود به کیکی متناظر می‌کردند Ùˆ Ø´Ú©Ù„ نرم‌تر را به بوبو. اما در Øالی Ú©Ù‡ این دو بخش مغز (پردازش تصویر Ùˆ پردازش صدا) دو چیز مختلÙ‌اند. Øالا چرا این ارتباط به وجود می‌آید؟ شاید چون بخش‌های مختل٠مغز به هم به نوعی مرتبطند. در واقع تصور جسم زبر Ùˆ خشن در ما تصور صدای زبر Ùˆ خشن ایجاد می‌کند Ùˆ برعکس.
synesthesia هم Øالت شدیدتر چنین چیزی است. یعنی این جور تداعی‌های بین Øس‌ها خیلی بیش‌تر رخ می‌دهد.
به مانا: میم و مام و ممس چیه ماجراش؟
به سامان: دقیقا!‌ (: به امید روزی که چنین نوع سخنرانی‌هایی ارایه بدهیم!
به پویا: من در Ù…Øیط‌های پر سر Ùˆ صدا نمی‌توانم چیزی بخوانم یا بنویسم، اما تا جایی Ú©Ù‡ به نظرم آمده Øس بویایی‌ام مشکل‌ای برای‌اش پیش نمی‌آید.
به رامین:‌ در مورد این‌که Ú†Ù‡ چیزی می‌تواند بشریت را نجات دهد مطمئن نیستم. در واقع باید ببینم منظورمان از «نجات» چیست Ùˆ در Ú†Ù‡ سطØÛŒ Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒâ€ŒØ´ÙˆØ¯. مثلا می‌توان Ú¯Ùت مهم‌ترین چیز در Øالت Ùعلی تعادل ثروت است Ú©Ù‡ سالیانه باعث مرگ میلیون‌ها Ù†Ùر در کشورهای عقب‌مانده می‌شود. Øالا آیا پژوهش‌های علوم شناختی در این زمینه Ú©Ù…Ú© مستقیم‌ای می‌کنند؟ بعید می‌دانم. همان‌طور Ú©Ù‡ بعید می‌دانم روباتیک نیز مثلا کمک‌ای کند.
اما اگر بخواهم مشخص‌تر درباره‌ی آن‌چه هاوکینگ صØبت می‌کند بگویم، لازم است Øر٠او را تکرار کنم: باید به کرات دیگر مهاجرت کنیم؛ Ùˆ مسیر رسیدن به چنین چیزی نیز نیاز به پیش‌رÙت در علوم بسیار دارد.
در مورد سخنرانی نه Ú©Ù‡ با تو مخال٠باشم، اما کاملا مواÙÙ‚ هم نیستم.
هد٠از ارایه چیست؟ این‌که مطلب‌ای Ú©Ù‡ می‌خواهی بگویی خوب در مخ دیگران برود Ùˆ به زودی Ùراموش‌اش نکنند، درست است؟
دستورهایی مثل هیچ‌وقت از زمان مقرر بیش‌تر Øر٠نزنید Ùˆ یا اسلایدهای قشنگی داشته باشید برای رسیدن به چنان هدÙ‌ای است. اما اگر تو جوری صØبت Ú©Ù†ÛŒ Ú©Ù‡ مخاطبان‌ات در نهایت از تو بخواهند Ú©Ù‡ بیش‌تر Øر٠بزنی، شاید آن قوانین دیگر خیلی هم اهمیت نداشته باشند.
اما از طر٠دیگر با تو مواÙق‌ام Ú©Ù‡ اگر به موقع تمام می‌کرد Ùˆ مهم‌تر از آن اسلایدهای زیباتر Ùˆ متنوع‌تری داشت، ممکن بود سخنرانی‌ی به‌تری می‌داشت.
نگاه‌کردن به چند ردی٠اول را هم من متوجه نشدم. شاید این‌طور باشد.
به شمالی‌ترین: سوال این است که این شخص چگونه چنین سخن‌ور شده است؟
به کیوان: دست سخنران‌اش درد نکند. (;
راستی این Øر٠هاکینگ منظورم بود Ú©Ù‡ می‌گÙت اگر قبل از اینکه از یک جنگ Ùˆ خون ریزی هسته ای Ú©Ù‡ در اثر کمبود منابع است نابود نشویم، در اثر تغییراتی Ú©Ù‡ در Ù…Øیط زیست می‌دهیم زمین قابل زیست نخواهد بود Ùˆ منقرض می‌شویم.
به رامین: آها!‌ و بعد پیش‌نهاد می‌کند تنها راه نجات‌مان این است که به کرات دیگر مهاجرت کنیم. یعنی کلونایزشون کنیم.
هم سخنرانی جالبی بود Ùˆ هم سایت جالبی. ممنون 🙂
ولی چیزی Ú©Ù‡ من Ù†Ùهمیدم اون قسمت بود Ú©Ù‡ داشت آزمایشی را ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ù…ÛŒ داد Ú©Ù‡ با دیدن تصویر Ú†Ù‡ چیزهایی از نظر اØساسی تØریک میشویم Ùˆ با دیدن Ú†Ù‡ چیزهایی نه. Ú¯Ùت Ú©Ù‡ با دیدن تصویر مادرتان هم غدد عرق تان به کار Ù…ÛŒ اÙتند Ùˆ بعد به شوخی اضاÙÙ‡ کرد: “and you don’t even have to be a Jewish!” Ú©Ù‡ خنده Øضار رو هم در Ù¾ÛŒ داشت. من اشتباه شنیدم؟ اگر نه، کسی میگوید نکته اش چیست؟
به اسپریچو: به این اشاره می‌کرد Ú©Ù‡ استریوتایپ‌ای از مادر یهودی وجود دارد Ú©Ù‡ کس‌ای است Ú©Ù‡ زیاد در کار Ùرزندش دخالت می‌کند Ùˆ غر می‌زند Ùˆ از او ایراد می‌گیرد Ùˆ لابد Ùرزند هر بار او را می‌بیند ÙˆØشت می‌کند Ú©Ù‡ Øالا باید یک چیز جدید را تØمل کنیم.
برای اطلاعات بیش‌تر این‌جا را ببین:
http://en.wikipedia.org/wiki/Jewish_mother_stereotype
سپاس 🙂
ممنون از شریک شدن این مطلب با ما. علاوه بر جالب بودن سوژه سخنرانیش Øض کردم از طرز پرزنت کردن مطلب.
راستی… این Ú©Ù‡ این بابا چگونه اینطور سخنور شده… ایده بسیار خوبی است Ú©Ù‡ یاد بگیرم(یم) دلم می‌خواست الان وقت داشتم Ùˆ نکات کلیدی سخنوری اش را در می‌اوردم، مثل مثال‌های ملموس، استÙاده از کلمات عامه، شوخی کلامی با مخاطب، نگاه در چشم (ردی٠اول 😉 ) Ùˆ شروع کردن سخنرانی‌اش با این ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ú©Ù‡ Ùقط راجع به 3 موضوع می‌خواهد Øر٠بزند. Ùکر کنم آخری در روشن کردن ذهن مخاطب خیلی موثر بود. هم عنوان‌ها Ú©Ù… بود (3) هم دسته‌بندی شده.
عالی بود. واقعا ممنون 🙂
در مورد synesthesia Ùˆ موسیقی، میدونم Ú©Ù‡ یاد گرÙتنیه. یعنی میتونی خودت رو تعلیم بدی Ú©Ù‡ رنگ Ù†Ùتها رو ببینی. خیلی از اینهایی Ú©Ù‡ با شنیدن Ùقط یک Ù†Ùت میتونن بگن کدوم Ù†Ùت بوده در واقع از روی رنگش تشخیص میدن، Ùˆ Ú©Ù„ÛŒ روش برای تمرین کردن Ùˆ یادگرÙتنش وجود داره…
به اسپریچو: (:
به هیوا: بنده دل‌ام می‌خواهد یاد بگیرم مثل آن Øضرت سخنرانی کنم، می‌شود؟!
به رامین: دقیقا! و کار سختی است البته. و بدون تمرین هم نمی‌شود. نمی‌شود انتظار داشت اولین سخنرانی‌های آدم به این خوبی بشود.
به سهیل: Ú†Ù‡ جالب، نمی‌دانستم – Ùˆ البته غیر قابل تصور هم نیست.
Ùوق‌العاده بود. عالی. خیلی مرسی.
به پی‌کولو: (:
Ùوق العاده بود. Ú©Ù„ÛŒ ادله گیرم آمد برای بØØ« با یکی از رÙقای Ùرویدپرستم. آن تکه آخر هم جالب بود. یادم Ù…ÛŒ آید با دکتر نیلی درس هوش برداشته بودم Ùˆ یکبار سر کلاس بØØ« تعری٠خلاقیت بود Ùˆ من Ú¯Ùتم توانایی ارتباط زمینه های بیربط به هم. او هم هیچ تØویل نگرÙت Ùˆ Ú©Ù„ÛŒ سرخورده بودم. به نظرم آمد این بخش آخر تایید این بود Ú©Ù‡ آن موقع زیاد هم پرت Ù†Ú¯Ùته بودم.
به میرزا: هنوز Ùروید-پرستی مد است؟ لابد چیزی شبیه به پرستش مارکس است، نه؟!
در مورد خلاقیت … شاید نباید از لغت «بی‌ربط» استÙاده می‌کردی – غیرØرÙه‌ای است! (;