دانش‌جویان دست‌گیرشده و دغدغه‌های کوچک من
* تعداد زیادی از دانش‌جویان دانش‌گاه امیرکبیر را دست‌گیر کرده‌اند. ماجرا بر سر به خاک‌سپاری‌ی چند شهید در دانش‌گاه و مقاومت/اعتراض دانش‌جویان بوده است. خبر را در این‌جا بخوانید.
* چقدر طول می‌کشد تا چنین خبری به گوش چون من برسد؟ من‌ای Ú©Ù‡ نه در ایران زندگی می‌کنم Ùˆ نه خبرها را Ùعالانه دنبال می‌کنم.
در بین همه‌ی بØث‌هایی Ú©Ù‡ در این دو سه روز سر میز نهار Ùˆ شام شنیده‌ام، تنها یک بار کس‌ای به این مورد اشاره کرد. خبر دست‌گیری را هم از طریق پیام اØوال (Û±) Ùیس‌بوکی‌ی دوست‌ام آیدا خواندم. او دانش‌جوی سابق امیرکبیر بوده است.
من خبر را در پیام‌اØوال‌ام گذاشتم. سه جور واکنش دیدم:
دو Ù†Ùر از دوستان‌ام نیز خبر را پخش کردند.
یک‌ای Ú¯Ùت Ú©Ù‡ منبع خبر قابل اعتماد نیست. از او خواستم منبع قابل اعتماد پیش‌نهاد دهد. از او خبری نشد.
دیگری‌ای Ú¯Ùت Ú©Ù‡ آقای «اندی» Ùرموده‌اند دانش‌جو نباید قرطی‌بازی کند Ùˆ خود او هم پیش‌نهاد داده بود Ú©Ù‡ دانش‌جو نباید سیاست‌بازی کند. (آقای اندی همان خواننده‌ی پرآوازه‌ی شهره‌ی شهرمان است Ú©Ù‡ Ù‡Ùته‌ی پیش کنسرتی در این شهر یخ‌زده داشت Ùˆ گویا Ú©Ù„ÛŒ مرید پیدا کرده است به طوری Ú©Ù‡ جدیدا نقل‌قول هم از او می‌شود!)
واکنش من؟ من از آقای اندی برای توصیه‌ی روشن‌Ùکرانه‌شان تشکر کردم.
این‌ها را نوشتم تا بگویم Øساسیت آدم‌ها به تدریج Ú©Ù… می‌شود Ùˆ سیخ٠داغ هم‌چنان Ùرو Ùˆ Ùروتر می‌رود!
* اگر این خبر را در این‌جا می‌نویسم، انتظار/تصور ندارم Ú©Ù‡ کمک‌ای به آزادی‌ی این دانش‌جویان بکند. این خبر را در این وبلاگ می‌نویسم تا کمک‌ای باشد برای ØاÙظه‌ام/مان Ú©Ù‡ ‌سال‌های بعد Ú©Ù‡ آمد، اگر بیاید، به خاطر بیاوریم Ú©Ù‡ سال‌های پیش وضع کشور چگونه بوده است. یعنی Ùراموش نکنیم Ú©Ù‡ اØمدی‌نژاد Ú©Ù‡ رییس جمهور بود، نه تنها اقتصاد بد بود Ùˆ نه تنها Øماقت از سر Ùˆ روی Øکومت سرازیر می‌کرد Ú©Ù‡ دانش‌جویان دست‌گیر می‌شدند Ùˆ مردم آزار Ùˆ اذیت می‌دیدند (همان‌طور Ú©Ù‡ در زمان خاتمی هم دانش‌جویان دست‌گیر می‌شدند). می‌نویسم Ú©Ù‡ Ùراموش نکنم.
* چرا دانش‌جویان با به خاک‌سپاری‌ی شهدا مخالÙ‌اند؟
مطمئن نیستم، اما Øدس نمی‌زنم تعداد زیادی از ایرانیان به طور عام Ùˆ دانش‌جویان به طور خاص از «شهدا» بدشان بیاید. یعنی مشکل شخصی با شخص شهید نیست. Øتی گمان می‌برم Ú©Ù‡ بعضی‌ها ممکن است عزت Ùˆ اØترام خاص‌ای برای شهدا قایل باشند (گرچه شاید چنین Øس‌ای برای کسان‌ای Ú©Ù‡ جنگ را ندیده‌اند کم‌تر رخ دهد).
پس مشکل چیست؟
آیا مشکل این است Ú©Ù‡ به نظر دانش‌جویان به‌خاک‌سپاری‌ی انسان‌ای در دانش‌گاه غیرقابل تصور است؟ یعنی آیا مشکل تنها Ù†Ùس به‌خاک‌سپاری است؟!
البته بدیهی است دانش‌گاه برای به‌خاک‌سپاری‌ی کس‌ای ساخته نشده است. اما باز بعید می‌دانم دانش‌گاه نتواند پذیرای به‌خاک‌سپاری‌ی چند Ù†Ùر باشد. یعنی می‌توانم تصور کنم Ú©Ù‡ اگر قرار باشد دانش‌مندی (یا هنرمندی)‌ در دانش‌گاه به‌خاک سپرده شود،‌ اعتراض زیادی به بار نیاید. Øدس می‌زنم مشکل بیش از آن‌که به به‌خاک‌سپاری ربط داشته باشد، به شهید-بودن این اÙراد Ùˆ این‌که Ú†Ù‡ کس‌ای متولی‌ی چنین کاری است باز می‌گردد.
توجه به این نکته Ú©Ù‡ چنان عمل‌ای از دید دو گروه مواÙÙ‚ Ùˆ مخال٠معنای سمبولیک می‌تواند داشته باشد، تØلیل اوضاع را ساده‌تر می‌کند.
Øدس می‌زنم مداÙعان اØساس می‌کنند Ú©Ù‡ با وجود شهید در دانش‌گاه -شهیدی Ú©Ù‡ درست یا غلط جزو خالص‌ترین نمادهای اسلام Ùˆ انقلاب به شمار می‌رود- دانش‌گاه را به سیستم ایدئولوژیک خود نزدیک‌تر کرده‌اند. در واقع دÙÙ† شهید چون غسل تعمیدی برای دانش‌گاه خواهد بود Ùˆ آن را مطهر -یا دست‌کم قابل تØمل- می‌کند.
توجه کنید Ú©Ù‡ دانش‌گاه بنا به تعری٠با هر Øکومت با ایدئولوژی‌ی صلب‌ای تناقض‌ای ساختاری دارد.
از طر٠دیگر Øدس می‌زنم مخالÙان با اعتراض‌نشان‌دادن به اَعمال مقدس‌گون Øکومت Ùˆ طرÙ‌داران‌اش، دوری‌ی خود را از Øکومت نشان می‌دهند. اقتداکردن به چنین موردی -Ú©Ù‡ از خالص‌ترین خواسته‌های ایدئولوژیک Øکومت است- برای آن‌ها چون قلاده بر گردن نهادن است.
* آیا تÙسیر پیشین صØÛŒØ Ø§Ø³ØªØŸ آیا واقعا اختلاÙ‌نظرها بر سر عمیق‌ترین باورهای اÙراد است یا این‌که ما تنها شاهد کنش-واکنش‌ای در Ø³Ø·Ø Ù‡Ø³ØªÛŒÙ…ØŸ آیا مخالÙان چنان عمل‌ای با عمیق‌ترین مجموعه باورهایی Ú©Ù‡ Øکومت ایران را تعری٠می‌کند مشکل دارند؟
Øدس می‌زنم درصد زیادی از دانش‌جویان با شخص رییس جمهور مشکل داشته باشند.
Øدس می‌زنم درصد کم‌تری (ولی هم‌چنان قابل توجه) با رهبر انقلاب مشکل داشته باشند.
اما چند درصد اÙراد با Ù†Ùس وجود Øکومت اسلامی مشکل دارند؟ اØتمال زیاد درصد زیادی از دانش‌جویان می‌گویند Ú©Ù‡ دوست دارند دین‌شان از Øکومت‌شان جدا باشد Ùˆ آزاد زندگی کنند Ùˆ غیره.
بسیار خوب! Ùرض کنیم چنین باشد Ùˆ مثلا بیش از پنجاه درصد دانش‌جویان ادعا کنند Ú©Ù‡ دوست دارند Øکومت‌ای سکولار داشته باشند.
سوال‌ای Ú©Ù‡ برای‌ام پیش می‌آید این است Ú©Ù‡ همین دانش‌جویان مبنای Øکومت غیردینی‌شان را بر Ú†Ù‡ می‌نهند؟
آیا Øاضرند مبنای Øکومت‌شان را بر عقل‌گرایی بنا نهند؟ (Ùˆ نه Ùقط مثلا سنت‌گرایی به جای مذهب‌گرایی)
Ùˆ اگر Øاضرند، آیا عقل‌گرایی را راه‌ای برای زندگی‌شان نیز انتخاب می‌کنند؟ (سازگارانه نمی‌نماید Ú©Ù‡ Øکومت عقل‌گرا باشد Ùˆ زندگی‌ی شخصی عقل‌گرایانه نباشد.)
توجه کنید Ú©Ù‡ معنای چنان ØرÙÛŒ تقریبا این است Ú©Ù‡ نه تنها دین را Ù†ÙÛŒ کنند، بلکه خدا را -بدان‌گونه Ú©Ù‡ ادیان آسمانی به آن باور دارند- Ù†ÙÛŒ کنند (البته می‌توان بØØ« کرد Ú©Ù‡ آیا عقل‌گرایی‌ی خالص با خداباوری تناقض دارد یا خیر. به نظرم دارد.)
آیا به نظر شما می‌رسد Ú©Ù‡ درصد قابل توجه‌ای از دانش‌جویان Øاضر باشند هر گونه خداوند Ø¢Ùریننده‌ی دعاپذیری را Ù†ÙÛŒ کنند؟
نوشته‌های مرتبط:
– تغییرات پارامتری، تغییرات ساختاری
– بامدادی از Ùرق بین دانش-جو Ùˆ دانشجو می‌نویسد. نوشته‌ی او به طور غیرمستقیم به این نوشته ربط دارد.
(Û±): پیام‌اØوال ترجمه‌ی من از status در سیستم‌هایی چون Facebook است. Ùعلا Ú©Ù‡ به آن عادت ندارم Ùˆ خیلی به نظرم زیبا نیست. پیش‌نهادی به‌تری دارید،‌ لطÙا به‌ام بگویید.