سه جلسه Ù…Øرومیت برای شما دختر عزیز
کاش می‌شد دخترهای ایرانی‌ای را Ú©Ù‡ Øاضر نیستند با پسرها برقصند به طور موقت از هر گونه رقص Ùˆ Øرکات موزون Ùˆ ناموزون Ù…Øروم کرد.
21 thoughts on “سه جلسه Ù…Øرومیت برای شما دختر عزیز”
چرا؟!!!
man haminja az shoma davat mikonam,
http://zomithex.blogspot.com/2007/06/i-really-really-need-to-go-dancing.html
نه، مواÙÙ‚ نیستم.
Ùˆ به نظرم کار درستی Ù…ÛŒ کنند Øتی!
جدن چرا؟ واسه منم سوال شد؟ :دی
خوبه Ú©Ù‡ Ù†Ú¯Ùتین از مهمونی رÙتن Ù…Øروم کرد!
به نظر من این بازی هم مثل بقیه بازی‌ها 3 امتیاز داره…
ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¶Ø±ÙˆØ±ÛŒ به همه:
توجه کنید Ú©Ù‡ این نوشته زیر دسته‌ی «ضدخاطرات» نوشته شده است. این ØرÙ‌ام بدان معناست Ú©Ù‡ الزاما همه‌ی گزاره‌های بیان‌شده در نهایت جدیت ابراز نشده‌اند. به طور خاص من هیچ‌ تصور نمی‌کنم Ú©Ù‡ باور [اخلاقی‌ی] من باید اجرا شود یا این‌که Øتی کاش اجرا می‌شد.
من باهات می رقصم تو مهمونی رو جور کن !
آيا اين نوشته بدان معناست Ú©Ù‡ Øضرت سولوژنوس ما نيز می‌رقصند؟
پس اگر چنين باشد Ùˆ دختری دعوت ايشان را رد کند، بايد Ú©Ù‡ از زنده‌گی Ù…Øروم‌اش کرد. یک یا چند جلسه!
شصت امتیاز با سه چراغ روشن :)))))
تكبير
نه كه الان Ù…Øروم نيستن!
به maryamfd: دلیل شماره‌ی (Û±): چون نشانه‌ای است از رابطه‌ی عجیب Ùˆ ناسالم‌ای Ú©Ù‡ دو جنس در جامعه‌ی ایران با هم دارند. چون نشانه‌ای است از ترس زنان ایرانی از مردان. چون … Ùˆ من از همه‌ی این‌ها بدم می‌آید.
به میترا: با کمال میل می‌پذیرم! (:
به سمیرا: چرا؟!
دلیل شماره‌ی (Û²): اگر توجه کنیم Ú©Ù‡ یکی از دلایلی Ú©Ù‡ موجودات -از جمله انسان‌ها- می‌رقصند، تلاش‌ای/نمادی برای جذب جنس مخال٠است، Ù…Øدودکردن رقص به هم‌جنس همه‌ی آن کارکرد را منتÙÛŒ می‌کند.
به روزبه: دلیل شماره‌ی (Û³): وقتی زنان با زنان برقصند، در نتیجه مردان هم یا مجبور می‌شوند نرقصند یا با هم می‌رقصند. این عدم تعادل باعث ایجاد صØنه‌ی ناخوش‌آیندی می‌شود Ú©Ù‡ دارای غلظت «گÙی‌گونه‌گی‌»ی بالایی است. نه این‌که من با هم‌جنس‌گرایی مخال٠باشم، اما علاقه‌ای هم ندارم Ú©Ù‡ بیش از هشتاد درصد Ù…Øیط اطراÙ‌ام -ناخواسته- رÙتار هم‌جنس‌گرایانه نشان دهد.
به رامین:‌ شما سوختی!!!
به SoloGen:‌ (;
به نگ: دم‌ت گرم!
به لرد شارلون: می‌بینی Ú†Ù‡ گمراهانی در دنیا پراکنده شده‌اند؟ آن Øضرت سال‌ای یک بار چنان اÙتخاری می‌دهند، آن‌گاه بعضی‌ها Ú†Ù‡ در گمراهی به سر می‌برند.
لرد عزیز! ما هر دو خوب می‌دانیم Ú©Ù‡ Ùرآیند بازشدن چشم‌ها به Øقیقت زمان‌بر است Ùˆ نمی‌توان بیش از Øد از این آدمیان انتظار داشت.
به هیوا: شما برنده‌ی جایزه‌ی بزرگ مسابقه‌ی … (;
به بوگی: !!!‌ (:
به المیرا: هستند!
ولي خودمونيم جناب سولوژن، با اون دليل شماره 2 جاي كامنت گذاراي وبلاگم خالي.
به بوگی: (: اما شاید پیدای‌شان شود – کس‌ای Ú©Ù‡ ک٠دست‌اش را بو نکرده. (;
اما وقتی چیزی وجود دارد Ú©Ù‡ دیگر نمی‌توان Ù†Ùی‌اش کرد. Øالا Ú†Ù‡ به قبای‌مان بربخورد یا نخورد.
I wish I could help, but I can not. So I dont things more complicated
You want a girl to dance with you, then you’re gonna have to MAKE her want it too. If you can’t, then you lose the game. That’s a game called, ‘survival of the fittest’. Tell me Amir Massoud, how fit have you been lately?
تعری٠من از رقص این است: طبیعی‌ترین Øرکاتی Ú©Ù‡ یک Ùرد به هنگام شنیدن Ùˆ یا Øتی تصور هرگونه نوای ریتمیک Ùˆ یا غیرریتمیک از خودش بروز می‌دهد. پس پارامترهایی مثل جذب Ùرد Ùˆ یا گروه در این تعری٠بی‌اعتبار است Ùˆ کاملن به سرخوشی‌ی٠او بستگی دارد. Øالا ممکن است این سرخوش‌شدگی با Øضور عنصر مخال٠تشدید شود.
رقصیدن یا نرقصیدن Ùکر کنم الان مسئله ÛŒ اصلیت این . نه ØŸ خیلی ÙلسÙÛŒ شده !!!!