گروه‌های پشت‌گرمی
آدم‌ها به انواع گروه‌های پشت‌گرمی نیاز دارند: Ú†Ù‡ در ØØ§Ù„ ترک اعتیاد به الکل باشند یا نوشتن تز دکترای‌شان، Ú†Ù‡ ØØ§Ù…له باشند Ùˆ Ú†Ù‡ عاصی از بی‌کاری، Ú†Ù‡ جزو جماعت عاشق‌های خمار٠به معشوقه نارسیده باشند Ùˆ Ú†Ù‡ در تکاپو برای نجات از چنگال سرطان، یا Ú©Ù‡ هر بالا بلندی‌ی دیگر زندگی Ú©Ù‡ پیش‌روی ÙØ±Ø²Ù†Ø¯ آدم قد علم می‌کند، وجود گروه‌ای از هم‌دردان،‌ ØµØØ¨Øª برای‌شان Ùˆ شنیدن از ایشان راه را نه الزاما هم‌وار اما دست‌کم از تÙهییَت دردآور Ùˆ مضطرب‌کننده‌ی هستی می‌رهاند.
Ø§ÙØ³ÙˆØ³ Ú©Ù‡ اما این گروه‌های پشت‌گرمی بس کم‌یاب‌اند.
22 thoughts on “گروه‌های پشت‌گرمی”
مواÙقم. ØØ§Ù„ا گروه هم نبود، یکی دو Ù†ÙØ± هم Ú©ÙØ§ÛŒØª Ù…ÛŒ کند! (برای من اینگونه است;))
تست
خيلي عالي است اين گروه،خيلي آرامت مي كند؛تخليه ÙŠ روØÙŠ Ùˆ رواني.اما بد ماجرا مي دوني كجاست؟وقتي كه هي Ùكر كني Ú†Ù‡ پشتت گرم است .Ú†Ù‡ دارد گرم مي شود Ùˆ تو هي بخواهي كه گرم تر شود ولي از قضا Ùˆ پي يك سري Ø§ØªÙØ§Ù‚ات ØŒ سوخت آن گروه تمام شود Ùˆ ظرÙيت گرما دهي شان تنزل.آن وقت آن پشت گرما ديده ÙŠ بد عادت كرده ÙŠ شما Ú†Ù‡ سردتر از قبل مي شود Ùˆ دعا مي كني كه اي كاش از اول هيچ گرمايي نبود.
کاملا درسته!
اگر برای نوشتن پایان نامه به یک Ù†ÙØ± (به صورت سایبر) برای گروه پشت گرمی نیاز داری با کمال میل در خدمتیم، خود من هم چند Ù†ÙØ± در هنگام نوشتن بعنوان گروه پشتیبانی داشتم Ú©Ù‡ درد دلهامونو با هم قسمت Ù…ÛŒ کردیم!
بعضی ها هم دارند از پشت گرمی می سوزند! ؛ )
من به این ها می‌گم دوست نه گروه پشت‌گرمی (:
من غرق این “تÙهییَت” بی انتهام! (:
مقایسه ÛŒ بازدهی یک Ø¨ØØ« انتزاعی در وبلاگی انتزاعی٬ با یک Ø¨ØØ« علمی یا Ú¯ÙØªÙ…ان Ùˆ هم Ùکری٠گروهی معلوم٬ با هدÙÙ¬ رابطه Ùˆ روشی مشخص شاید اشتباه باشه. ÙØ¶Ø§ÛŒ وبلاگ های شخصی شدیدن آبستره Ùˆ بی پیکرتر از یک گردهمایی مشخصه ÙˆØ§ÙØ±Ø§Ø¯ شرکت کننده در Ø¨ØØ« های وبلاگی از طی٠های مختل٠و اغلب غیر متمرکز روی مطالب عنوان شده هستن٬ مگر اینکه مشغول تØÙ‚یق Ùˆ مطالعه روی موضوع باشن٬ خیلی هاشون ØØªÛŒ برای دلگرمی یا تسکین هم به اینجا نیومدن. مثل Ú¯Ù¾ زدن سر میز شام نه چندان صمیمی Ù…ÛŒ مونه Ú©Ù‡ گاهی به هیچ جا نمی رسه!
مثلن خود من٬ گاهی وقتی تو Ø¨ØØ« شرکت Ù…ÛŒ کنم Ùˆ کامنت Ù…ÛŒ ذارم بعد از پابلیشش وقتی دوباره Ù…ÛŒ خونمش Ù…ÛŒ Ú¯Ù…: یا امام ØØ³ÛŒÙ†! یکی بیاد این خورده شیشه ها رو جمع کنه !!
Ø§ÙØ³ÙˆØ³ Ú©Ù‡ اما!!!!!!ا؟؟؟؟؟؟؟
Ú©Ù‡ دل تنگی های آدمی را باد ترانه ای Ù…ÛŒ خواند…
Ùˆ Ø´Ú¯ÙØªÛŒ های به زبان آمده ..اکنون ..نگرد نیس…
به سمیرا: بله، گاهی همان یکی دو Ù†ÙØ± هم Ú©ÙØ§ÛŒØª می‌کنند. اما مشکل یکی دو Ù†ÙØ± -شاید- این باشد Ú©Ù‡ اگر یکی از طرÙین ØÙˆØµÙ„ه‌اش سر برود، گروه می‌پاشد.
به تبسم: برای همین باید گروه باشد Ùˆ نه متکی به یکی دو Ù†ÙØ±. Ùˆ خب، جمع Ùˆ جورکردن یک گروه هم سخت‌تر است. Ùˆ البته شاید هر Ø¨ØØ«â€ŒØ§ÛŒ را نشود با یک گروه راه انداخت.
به علی: خیلی ممنون علی جان! (:
به جای خالی: چطور؟!
به رامین: دوست‌ها هم می‌توانند گروه پشت‌گرمی ایجاد کنند. اما هر دوست‌ای گروه پشت‌گرمی نیست Ùˆ هر گروه پشت‌گرمی‌ای الزاما دوست نزدیک‌ات نیست (شاید اما یک جور دوست باشد). من بیش‌تر به گروه پشت‌گرمی به صورت یک نقش اجتماعی نگاه می‌کنم Ú©Ù‡ ØØ§Ù„ا یک دوست می‌تواند بازی کند یا نکند.
به رامین: دست‌ات رو بده به من نجات‌ات بدم!
به مانا:‌ Ø§ØØªÙ…الا همین است Ú©Ù‡ شما Ù…ÛŒâ€ŒÙØ±Ù…ایید، اما من ارتباطش را با این پست Ù†Ùهمیدم.
یعنی من نه Ùهمیدم به Ú†Ù‡ معنا این Ø¨ØØ« انتزاعی است Ùˆ نه Ùهمیدم چرا یک Ø¨ØØ« علمی باید غیرانتزاعی باشد (نه این‌که این Ø¨ØØ« ÙØ¹Ù„ÛŒ علمی است، به طور Ú©Ù„ÛŒ می‌گویم) Ùˆ نه ارتباط انتزاعی‌بودن Ùˆ بی‌پیکربودن را هم Ù†Ùهمیدم. آن Ú¯Ù¾ سر میز شام نه چندان «صمیمی» هم جذاب بود. ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ù…ÛŒâ€ŒØ¯Ù‡ÛŒØ¯ØŸ
به hopand: صد البته!
دست… Use ASCII
…………..
_.-._
| | | |_
| | | | |
| | | | |
_ | ‘-._ |
\`\`-.’-._;
\ ‘ |
\ .` /
| |
?
|
|
|
O
\/\/\/\/
|||||||||||
|||||||||||
Ù‘I
این هم قلاب!
اين هم يك كامنت براي پشتگرمي يك وبلاگنويس گل
اصولن مگه گرما (اگه زباد باشه) نمی سوزونه؟
ØØ§Ù„ا شما تصور کن، مثلن همین آقای خاتمی، بس Ú©Ù‡ پشتش گرم بود سوخت! البته من خودم ندیدم. : )
من Ùکر Ù…ÛŒ کردم موضوع این پست شما مرتبط با پست قبلیه Ú©Ù‡ گویا اشتباه Ù…ÛŒ کردم!
انتزاعی هم اشاره به پست قبل داشت: وقتی شما ÙØ¹Ø§Ù„یت تمپورال لوب کورتکس یا Ù¾Ø±ÛŒâ€ŒÙØ±Ø§Ù†ØªØ§Ù„ ‌ Ùˆ … رو به کرامت انسانی گره Ù…ÛŒ زنید من اسمشو Ù…ÛŒ ذارم “Ø¨ØØ«ÛŒ انتزاعی”!
بی پیکر بودن ÙØ¶Ø§ÛŒ یک وبلاگ شخصی هم یعنی همین نوع Ø¨ØØ« هایی Ú©Ù‡ به هزار ور کشیده Ù…ÛŒ شه در کامنت دونیش چون مثل یک کلاس درس یا کارگاه یا هر جمع دیگه ای Ø´Ú©Ù„ Ùˆ ÙØ±Ù… صددرصد مشخصی نداره, بنابرین قوانین کمتری براش چهارچوب Ù…ÛŒ سازه.
میز شام هم یک Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø¯Ù… دست بود ØØ§Ù„ا شما به جاش ÙØ±Ø¶ کنید یک آتشکده یا هال یا تراس… ونه چندان “صمیمی” ازین جهت Ú©Ù‡ Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ شرکت کننده در Ø¨ØØ«Ù‡Ø§ الزامن همدیگه رو نمی شناسن Ùˆ اگر انگیزه ای برای پیش برد Ø¨ØØ« نداشته باشن٬ تعهدی هم ندارن!
خیلی دلتنگم سولوژن خیلی
گاهی آدمی در زندگی کم می آورد
و این نوشته ات به سکوت طولانی ام پایان داد
گروه های پشت گرمی بسیار کمتر از آنی هستند که می پنداریم
Ùˆ Ú†Ù‡ خوب است Ú©Ù‡ چون تویی دوست ناشناخته در این زندگی وجود دارد Ú©Ù‡ هم درد Ùˆ هم Ùکر باشی
به پاس پارس: بسیار ممنونم پاس پارس عزیز! (:
به جای خالی: آها!ØŒ پس از اون Ù„ØØ§Ø¸! (;
به مانا: آها! ØØ§Ù„ا به‌تر Ùهمیدم. من درک‌ام از واژه‌ی «انتزاعی» Ú©Ù…ÛŒ با برداشت شما ØªÙØ§ÙˆØª دارد. انتزاعی را چیزی می‌دانم Ú©Ù‡ ربطش به دنیای خارج کمینه باشد. مثلا منطق را انتزاعی می‌دانم Ùˆ خیلی وقت‌ها ریاضی را Ùˆ مدل‌سازی‌های ریاضی از جهان را.
در مورد بی‌پیکر-بودن هم Ùهمیدم.
صمیمی را هم البته Ú©Ù…ÛŒ جور دیگری تعبیر می‌کنم: صمیمی را در مقابل خصمانه می‌گیرم Ú©Ù‡ خب، در بیش‌تر مواقع به نظرم Ø¨ØØ«â€ŒÙ‡Ø§ÛŒ این وبلاگ خصمانه نمی‌شود.
به بابک‌: بابک عزیز، اول بگویم Ú©Ù‡ Ø®ÙˆØ´â€ŒØØ§Ù„‌ام دوباره کامنت‌ای ازت دارم Ùˆ Ù†Ø§Ø±Ø§ØØªâ€ŒØ§Ù… از این‌که می‌شنوم دل‌تنگ‌ای.
Ùˆ کاملا مواÙق‌ام Ú©Ù‡ انسان گاهی Ú©Ù… می‌آورد Ùˆ می‌دانم خیلی وقت‌ها این کم‌آوردن‌ها خیلی Ø±Ø§ØØª Ø±ÙØ¹ می‌شوند اگر گروه پشت‌گرمی‌ی مناسب‌ای وجود داشته باشد Ùˆ البته Ú©Ù‡ درک می‌کنم Ú©Ù‡ گروه‌های پشت‌گرمی همان‌طور Ú©Ù‡ Ú¯ÙØªÙ‡â€ŒØ§ÛŒ کم‌تر از آن‌ای هستند Ú©Ù‡ بیش‌تر آدم‌ها تصور می‌کنند.
Ùˆ در نهایت Ø®ÙˆØ´â€ŒØØ§Ù„ می‌شوم اگر بتوانم کمک‌ات کنم یا دست‌کم ØØ±Ù‌های‌ات را بشنوم.
خوبیش اینه Ú©Ù‡ در به در دنبالشی Ùˆ در ØÙ…ین ØÛŒÙ† ÙØ´Ø§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ زمانه چون کارد به استخوانت وارد Ù…ÛŒ آید تا گروه تو را دریابدو مرهم به زخمت بگذارد.
ممنون سولوژن عزیز
ØØªÙ…ا ØØªÙ…ا
دوست تو بابک
کاملا مواÙقم!گروه پشت گرمی…
اما گاهی به خودم Ù…ÛŒ Ú¯Ù… این قرتی بازیا چیه!یعنی اگه اینا نباشن تو نمی تونی مثلا اعتیادتو ترک کنی؟انقدر بهم Ù…ÛŒ ریزی…ØŸ
گروه پشت گرمی گاهی منو بسیار آماده خور و غر غرو می کنند!
این گروه این روزا واسه من زیاد شدند!اما Ú©Ù… Ú©Ù… Ø§ÙØ±Ø§Ø¯Ø´ ØØ±Ù های معجزه آساشون رو از دست دادن Ùˆ در نگاه من تبدیل شدند به یک سری آدم شعار ده Ùˆ آخر یک گروه بزرگ به 2 Ù†ÙØ± خلاصه شد! Ú©Ù‡ اثر مخربشون شاید بیشتر از اثر مثبتشون باشه!
Ø§ÙØ³ÙˆØ³…