Browsed by
Month: July 2009

گیریم ننویسم! آیا دنیا جای به‌تری می‌شود؟

گیریم ننویسم! آیا دنیا جای به‌تری می‌شود؟

مدت زیادی می‌شود چیزی ننوشته‌ام. نه در ضدخاطرات Ùˆ نه در دفتر یادداشت‌های شخصی‌ام. گزارش علمی Ùˆ غیره،‌ چرا،‌ نوشته‌ام Ùˆ می‌نویسم Ú©Ù‡ این زورکی است Ùˆ بهانه‌بردار نیست. Ùˆ نه فکر کنید Ú©Ù‡ ننوشته‌ام چون خبری نبوده باشد Ú©Ù‡ بود Ùˆ بوده است Ùˆ خواهد بود. ننوشته‌ام چون …

و می‌پرسد: «ننوشتن از برای چه؟!»

و پاسخ می‌آید:‌ «الله اعلم!»،

و پاسخ می‌آید: «نکند دچار قفل نوشتاری(!)‌ شده بوده باشم؟»،

و تامل -هر چند اندک‌ای- و آن‌گاه پاسخ:‌ «در زمان تجاوز غاصبان و جنایت قصابان و خون‌ریزی‌ی خون‌خواران و پرده‌دری‌ی بی‌آبرویان و سنگ پراکنی‌ی جاهلان هم مگر می‌توان در گوشه‌ای راحت نشست و آرامْ آرام، کلمهْ کلمه جوهر بر کاغذ روان کرد و نوشت؟».

بی‌تامل زیرگوش‌ام آرام می‌خواند: «همین را،‌ همین را آن‌ها؛ همین سکوت‌ات مگر آن‌ها را غش نمی‌برد از شادی؟» و ادامه می‌دهد: «بنویس! گیریم کم‌تاثیر باشد، گیریم اصلا فایده‌ای نداشته باشد،‌ اما سکوتِ سرزمین مردگان را شکسته‌ای، نشکسته‌ای یارِ من؟!»

و من،

آرام،

قلم بر می‌دارم و می‌نویسم: «گیریم ننویسم! آیا دنیا جای به‌تری می‌شود؟»