اختلا٠مناÙع تکاملی
می‌گوید خودم با تو تماس خواهم گرÙت. چهار پنج روز می‌شود Ùˆ خبری ازش نمی‌شود. به گمان‌ام در Øال جÙت‌گیری است.
علی پیرØسین‌لو Ùˆ Ùاطمه ستوده را آزاد کنید
جانوران بی‌شرم Ùˆ Øیا به بهشت نخواهند رÙت
در مغز بعضی جانوران مکانیزم‌ای وجود دارد به اسم «شرم Ùˆ Øیا Ø®Ùه‌کن». این مکانیزم باعث می‌شود هیچ‌گونه شرم Ùˆ Øیایی اØساس نشود Ùˆ جانور بتواند خیلی راØت به هر چیز یا کس‌ای زل زده، دهان باز کرده Ùˆ هر Ú†Ù‡ می‌خواهد به دروغ بگوید. بیش‌تر موجودات -از جمله اکثر آدمیان- چنین مکانیزم‌ای ندارند چون وجودش شانس بقای موجود را Ú©Ù… می‌کند.
در واقع با وجود این‌که در ابتدا به نظر می‌رسد وجود مکانیزم «شرم Ùˆ Øیا Ø®Ùه‌کن» شانس بقا را زیاد می‌کند (با بهره‌کشی‌ از دیگران‌ای Ú©Ù‡ متوجه نارو-خوردن نمی‌شوند)ØŒ اما از طرÙÛŒ به دلیل Ùرآیند هم‌تکاملی، دیگر موجودات نیز مکانیزم کش٠این رÙتار را به دست آورده Ùˆ از مشارکت با او خودداری می‌کنند. نتیجه این‌که برای موجوداتی Ú©Ù‡ ذاتا اجتماعی هستند Ùˆ بقای‌شان نیازمند مشارکت همیشگی با دیگران است (مثل انسان)ØŒ وجود مکانیزم شرم Ùˆ Øیا Ø®Ùه‌کن به تدریج شانس بقا را Ú©Ù… خواهد کرد.
به همین خاطر است Ú©Ù‡ این مکانیزم «شرم Ùˆ ØیاخÙه‌کن» چندان در آدمیان Ùراگیر نیست. اما وقتی دیده می‌شود، بدجوری روی اعصاب دیگران می‌رود. بقیه دهان‌شان از Øیرت باز می‌ماند Ùˆ با خود می‌گوید چطور Ùلانی توانست در روز روشن یا زیر نور آن همه پروژکتور Ùˆ جلوی چشم این همه آدم صا٠صا٠زل بزند Ùˆ با لبخندی کریه به همه‌ی دنیا دروغ بگوید.
[نظرسنجی] روزه در ماه رمضان
مومنین و مومنات،
مسلمانان عملی و نظری،
خدا باوران و ناباوران عزیز،
خانم‌ها Ùˆ آقایان Ù…Øترم!
اگر می‌خواهید ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¨ÛŒØ´â€ŒØªØ±ÛŒ هم بدهید، در کامنت‌ها بنویسید.
n
n
Now you are telling me this is not because of the mirror neurons or what
وقتی سخن‌ران هم‌راه با Øضار شروع به Ú©Ù‌زدن می‌کند.
Wife!
“It is a truth universally acknowledged, that a single man in possession of a good fortune, must be in want of a wife.” (Pride and Prejudice – Jane Austen)
Ùˆ اما از نوشتن … ! [پراکنده‌هایی Ú©Ù‡ در Chapters خیابان Whyte نوشته شد]
Ùˆ اما از نوشتن … !‌
…
Ùˆ اما از نوشتن … !
…
سخن‌ورزی:‌ روشن،‌ خاموش،‌ روشن، خاموش!
Ùˆ این‌ها نه ربطی دارد Ú©Ù‡ آیا خوش‌Øال‌ای یا بدØال. تازه هم این‌که سخن‌وری‌ی روزمره یا قلم‌ورزی‌ی دیجیتال (!) یا کاغذین سه چیز متÙات‌اند: وقتی داری رمان می‌نویسی، بعید نیست لال‌مانی بگیری!
Ùˆ در نهایت این‌که ممکن است آن‌چه امروز می‌نویسی هیچ ربطی به Øال٠روزت نداشته باشد Ùˆ وص٠Øال دیروزی باشد Ú©Ù‡ مدت‌هاست گذشته؛ Ùˆ از آن هم بالاتر، ممکن است آن باشد Ú©Ù‡ Ùردا بر تو پیش می‌آید Ùˆ خود سخت بی‌خبری.