Browsed by
Month: December 2010

روی ماه‌ات گرفته بود

روی ماه‌ات گرفته بود

این هم نتیجه‌ی ماه‌گرفته‌گی‌ی چند شب پیش. عکس‌ها را با دوربین به دست‌گرفته ثبت کرده‌ام و در نتیجه کیفیت‌اش آن‌چنان خوب نیست. هیچ پردازش تصویری‌ای هم (از جمله deblurring) جز تغییر فریم و اندازه نشده است. تصور اول در زمان گرفتِ کامل است و تصور دوم هم پس از گرفتِ کامل. در تصویر اول یک سیاره (یا شاید هم ستاره) در سوی چپ تصویر می‌بینید. ایده‌آل برای فرآیند deconvolution!

Lunar Eclipse - Totality (2010 December)
Lunar Eclipse - Totality - 2010 December
Lunar Eclipse - After (2010 December 22)
Lunar Eclipse - After - 2010 December 22
ماه‌گرفته‌گی:‌ امشب

ماه‌گرفته‌گی:‌ امشب

امشب (بامداد بیست و یک دسامبر ۲۰۱۰) ماه‌گرفته‌گی خواهیم داشت و عجب ماه‌گرفته‌گی‌ای که هم‌راه است با شب یلدا و انقلاب زمستانی. این ماه‌گرفته‌گی در امریکای شمالی/جنوبی، اروپای شمالی و غربی و بخش‌هایی از آسیا (ژاپن و کره) قابل مشاهده است. متاسفانه ماه‌گرفته‌گی در ایران مشاهده نخواهد شد.

ساعت آغاز این پدیده ۱:۱۵ بامداد (ساحل شرقی‌ی قاره‌ی امریکا)/۱۰:۱۵ شب (ساحل غربی قاره‌ی امریکا)/۶:۱۵ (زمان جهانی) است اما در آن زمان چندان قابل توجه نخواهد بود. ماه‌گرفته‌گی‌ی کامل در ساعت ۲:۴۱ بامداد (ساحل شرقی)/۱۱:۴۱ (ساحل غربی)/۷:۴۱ (زمان جهانی) آغاز می‌شود و ۷۲ دقیقه هم به‌طول خواهد کشید.

حدیث روز: در مذمت وبلاگ‌نویسان کاهل

حدیث روز: در مذمت وبلاگ‌نویسان کاهل

«اگر وبلاگ نمی‌نویسید، دست‌کم توییتر باشید!» -ابوالبلاگر حسین بن درخشنده در صحرای درکه

محرم! ماه عزاداران سیاه برف‌پوشیده

محرم! ماه عزاداران سیاه برف‌پوشیده

محرم است! تصور من از محرم همیشه هم‌راه با هُرم گرمای تندِ تابستان تهران بوده است. اینک اما، نه خبری است از گرما، نه خبری است از زنجیرزنان شوریده و عَلم‌های هائل و سلام‌های‌شان، و نه حتی خبری است از عزاداران سیاه‌پوش و نوحه‌خوانی و سینه‌زنی برای فرزند پیغمبر.

هوا منفی‌ی سیزده درجه است؛ زمین سفیدپوش است؛ دغدغه‌ها نه به هزار و چهارصد سال پیش که به همین امروز و فردا و یک ماه دیگر برمی‌گردد؛ و اگر سرماخوردگی بگذارد قصد دارم به جای «هیات»رفتن و بر منبر آخوندِ نوحه‌خوان نشستن بروم و در فلان جلسه‌ی روشن‌فکرانه‌ای با موضوع «آیا ما ایرانیان مهاجر به هم اعتماد داریم؟» بنشینم و به سخنرانی‌ی استاد دانش‌گاه گوش دهم.

ساعت‌ها می‌گذرد. به جلسه نمی‌روم اما می‌شنوم که مهمل بوده است. و به جای‌اش به این می‌اندیشم که محرم آن روزها و محرم این روزها نمایش‌گر خوبی‌اند از تفاوت زندگی‌ی سنتی و زندگی‌ی مدرن. تفاوتِ دغدغه‌ها؛ تفاوت‌ای از جنس برف زمستان و له‌له تابستان؛ تفاوت‌ای از جنس کودکی و بزرگ‌سالی.