یا این سنگر یا آن سنگر
ما ایرانیانی Ú©Ù‡ خود را اندیشه‌مند، روشن‌Ùکر، ØªØØµÛŒÙ„‌کرده Ùˆ با مطالعه می‌دانیم باید بالاخره یک روزی با خودمان خلوت کنیم Ùˆ بنشینیم سخت Ùکر کنیم Ùˆ تصمیم بگیریم Ú©Ù‡ در این سنگریم یا آن سنگر: نمی‌شود هم طرÙ‌دار عقلانیت بود Ùˆ هم از مزایای Ø³ÙØ±Ù‡â€ŒÛŒ Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª بهره‌مند شد.
19 thoughts on “یا این سنگر یا آن سنگر”
البته ØŒ البته Ù…ÛŒ شه Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø± یه Ú†ÛŒ بود Ùˆ جور دیگه عمل کرد.مثلا من Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø± شیشلیک ام اما خب نقرس دارم Ùˆ گوشت قرمز نمی خورم.مثلا ها!!
موضوع اينه كه ما ايرانيا معمولن در يك سنگر سوم هستيم به اسم “Ù…Ù†ÙØ¹Øª”. هر زمان كه Ù…Ù†Ø§ÙØ¹Ù…ون ايجاب كنه هر كاري مي كنيم.
مثال میاوردی اقلن.. تا این ØØ¯ سربسته ینی؟
من Ùکر میکنم به جای اینکه ÛŒ Ùقط Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø± عقل باشیم یا عشق
– عشق به معنی Ù…Ø¹Ø±ÙØª Ø¨Ù„Ø§ÙØµÙ„ یا اشراق –
میتوان بین هر دو پلی زد البته قبول دارم که بالاخره باید یک طر٠پل بلند تر از طر٠دیگرش باشد و یا یکی طناب باشد یکی خود پل
من شخصا معتقدم عقل نقش طناب را دارد .
Ú¯ÙØªÙ… پل چوبی با دسته طنابی چون مسئله به این Ø±Ø§ØØªÛŒ ها Ùˆ Ø³ÙØªÛŒ ها Ùˆ سختی ها نیست Ú©Ù‡ بشود با سیمان Ùˆ بتون درستش کرد ….. همیشه بین این وآن در آمدو Ø±ÙØªÛŒ اما به یک طر٠بیشتر متمایل !
به تبسم: مثال شما با مثال من ÙØ±Ù‚ دارد. من به طور خاص از دو-گانه‌ی عقلانیت Ùˆ Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª ØµØØ¨Øª کردم. مثال شما اما انتخاب با وجود قید Ùˆ شرط است: شما این گزینه را دوست دارید اما به دلیل‌ای نمی‌توانید آن را انتخاب کنید.
به بوگی: نمی‌دانم این خصلت ایرانیان است یا کلا آدمی. اما یک نکته‌ای: گاه اصلا Ù…Ù†ÙØ¹Øªâ€ŒØ§ÛŒ وجود ندارد. موضوع این است Ú©Ù‡ آدم وقتی تنهاست به دنیا چطوری نگاه کند.
به سعیده: مثال خیلی غیرمستقیم می‌آورم: نمی‌توان هم اعتقاد داشت Ú©Ù‡ ویروس Ùˆ باکتری Ùˆ غیره وجود ندارد (Ùˆ مثلا به جای‌اش این شیطان است Ú©Ù‡ آدم را مریض می‌کند) Ùˆ هم انتظار داشت با واکسن‌زدن شخص نسبت به بیماری‌ها ایمنی بیابد (Ú©Ù‡ بر این اساس کار می‌کند Ú©Ù‡ باکتری Ùˆ ویروسی وجود دارد Ùˆ ØØ§Ù„ا ما داریم نسبت به آن‌ها مقاومت ایجاد می‌کنیم).
به روجا: من از تقابل عشق Ùˆ عقلانیت ØµØØ¨Øª نمی‌کنم، از تقابل عقلانیت Ùˆ Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª می‌گویم. نمی‌خواهید Ú©Ù‡ بگویید Ú©Ù‡ Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª Ùˆ عشق یک چیزند؟
نه ولی بعضی جاها Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª با عشق قاطی میشود مثل آنکه اعتقاد داشته باشید دعا کردن Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª است Ùˆ کسی معتقد باشد Ú©Ù‡ نیست . این بیشتر بسته به نظر Ø§ÙØ±Ø§ دارد .
یا مثلا کسی Ùکر کند Ú©Ù‡ یک آیه از سوره قرآن یا اینجیل خواندنش انرژی زاست Ùˆ کسی Ùکر کند Ú©Ù‡ این Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª است
Ùکر کنم درست ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ø§Ø¯Ù… Ùˆ رک اگر نه بگویید . شاید منظورتان را درست Ù†Ùهمیدم یا منظورم را درست Ù†Ùهماندم .
با پاسختان به بوگی هم مواÙقم ولی این دلیل نمیشود Ú©Ù‡ چون تنهایی علت آن است پس نادرست است !!!! شما Ú†Ù‡ Ùکر میکنید ØŸ
من هم Ù†Ú¯ÙØªÙ… قبول ندارم ØØ±Ùتونو .یا مثال من مثل مثال شماست.تاکید دو البته هم به این دلیل بود Ú©Ù‡ بیشتر جنبه ÛŒ شوخی داشت رو قسمت Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø± بودن چیزی Ùˆ عمل کردن چیزی دیگه !به نظر من کلمه ÛŒ Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø± عقلانیت نباید به کار برده بشه.Ú†Ùˆ به طور Ú©Ù„ Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø±ÛŒ متراد٠با عمل کردن نیست.من Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø± ورزش ام اما ورزش نمی کنم.من Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø± درس ام اما درس نمی خوانم.بهتر بود Ú¯ÙØªÙ‡ شود نمیشه هم ادعای عقلانی عمل کردن داشت هم از مزایای Ø³ÙØ±Ù‡ ÛŒ Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª بهره جست.
به روجا: Ø´ÙØ§Ù ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ø§Ø¯ÛŒØ¯.
توضیØâ€ŒØ§ÛŒ بدهم: با وجود این‌که نظر Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ مختل٠ممکن است Ù…ØªÙØ§ÙˆØª باشد، اما ØÙ‚یقت خارجی (دست‌کم در دیدگاه رئالیستی) یکتا است Ùˆ ربطی به نظر Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ مختل٠ندارد. آن وقت باید دید آیا باورهای ما با این ØÙ‚یقت خارجی هم‌خوانی دارد یا نه. Ùˆ این کار تنها از راه استدلال منطقی Ùˆ مشاهده‌ی علمی (آن‌چه به نام عقلانیت می‌شناسیم) ØØ§ØµÙ„ می‌شود.
آن‌چه ØªÙ‚Ø¨ÛŒØ Ú©Ø±Ø¯Ù‡â€ŒØ§Ù… (Ùˆ نه این‌که غیرممکن باشد Ùˆ نه این‌که انجام نمی‌شود) این است Ú©Ù‡ نباید برای دانستن بعضی از ØÙ‚ایق از شیوه‌ی عقلانی Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ کرد Ùˆ بعضی دیگر را مستثنی دانست Ùˆ تنها به درستی‌ یا نادرستی‌شان «باور» داشت.
با این‌که به طور مستقیم به Ø¨ØØ« ربط ندارد اما به نظرم عشق Ùˆ عشق‌ورزیدن هیچ تضادی با عقلانیت ندارد. ØØ³ عاشقی، ØØ³â€ŒØ§ÛŒ است چون خیلی ØØ³â€ŒÙ‡Ø§ÛŒ دیگر (مثلا گرسنگی،‌ خشم Ùˆ …) Ùˆ هر شخص‌ای می‌تواند راجع به داشتن یا نداشتن آن ØØ³ در خود نظر دهد. در واقع گزاره‌ای Ú©Ù‡ آن شخص بیان می‌کند این است «من ØØ³ می‌کنم Ú©Ù‡ عاشق‌ام». Ù…ØØ¯ÙˆØ¯Ù‡â€ŒÛŒ این گزاره، Ù…ØØ¯ÙˆØ¯Ù‡â€ŒÛŒ Ø§ØØ³Ø§Ø³ شخص است Ùˆ میزان اعتبارش نیز در ØØ¯ هر تجربه‌ی شخصی‌ی دیگری. اما اگر شخص بگوید Ú©Ù‡ «عشق به من اجازه می‌دهد تا به ماه پرواز کنم» آن وقت گزاره به دنیای خارج باز می‌گردد Ùˆ بررسی‌ی عقلانی می‌تواند درستی یا نادرستی‌اش را نشان دهد.
[البته ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¨Ø§Ù„Ø§ ساده Ùˆ مختصرشده است.]
منظورم از «تنهایی» در پاسخ به بوگی هم این است Ú©Ù‡ وقتی هیچ Ù…Ù†ÙØ¹Øª خارجی‌ای (از جمله نگاه دیگران) وجود ندارد شخص چگونه Ùکر می‌کند.
به تبسم: من هم با شما مواÙق‌ام! در مورد واژه‌ی «طرÙ‌دار» هم شاید ØØ±Ù شما دقیق‌تر باشد. مطمئن نیستم. کدام از این دو جمله را می‌پسندید: «نمی‌شود هم طرÙ‌دار راست‌گویی بود Ùˆ هم راست Ù†Ú¯ÙØªÂ» Ùˆ «نمی‌شود هم ادعای راست‌گویانه عمل‌کردن داشت Ùˆ هم راست Ù†Ú¯ÙØªÂ»ØŸ به نظرم «نمی‌شود» در جمله‌ی اول بیش‌تر بار اخلاقی دارد Ùˆ در دومی بر عدم صدق منطقی‌ی باور شخص تاکید دارد.
خب به نظر من واژه ÛŒ Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø±ÛŒ Ùˆ عمل کردن هم ارز نیستند.Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø±ÛŒ Ù…ÛŒ تونه با شرط Ùˆ شروط Ùˆ اما طر٠باشه.«نمی‌شود هم طرÙ‌دار راست‌گویی بود Ùˆ هم راست Ù†Ú¯ÙØªÂ» نمی شود؟می شود.من Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø± راستگویی ام اما اگر یه Ù…ØµÙ„ØØª مهمی باعث شد من دروغ بگم صد در صد خطا کردم ؟یا میشه Ú¯ÙØª من Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø± راست گویی نیستم دیگه؟!!
اما خب وقتی پای ادعای عمل به میان میاد دیگه عمل نکردن ØŒ نقض اونه.من نمی تونم بگم من تو این مورد راست Ú¯ÙØªÙ… اما راست Ù†Ú¯ÙØªÙ‡ باشم.یعنی با این جمله مواÙقم Ú©Ù‡ «نمی‌شود هم ادعای راست‌گویانه عمل‌کردن داشت Ùˆ هم راست Ù†Ú¯ÙØªÂ» Ú©Ù‡ اگه این نقض بشه میشه همون جمله ÛŒ اول.یعنی من Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø± راستگویی ام.دوست دارم راست بگم.اما خب گاهی هم ممکنه عمل نکنم.
مزایای Ø³ÙØ±Ù‡ ÛŒ Ø®Ø±Ø§ÙØ§ØªØŸ Ú†Ù‡ مزایایی ؟وقتی در جواب بوگی میگی گاه اصلا Ù…Ù†ÙØ¹ØªÛŒ وجود نداره .این مزایا از کجا Ù…ÛŒ آد؟
مواÙÙ‚ بودیم قربان!
به تبسم: همان‌طور Ú©Ù‡ ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ø§Ø¯Ù…ØŒ Ø¨ØØ« من، Ø¨ØØ« اخلاقی است. در نتیجه اگر شما طرÙ‌دار راست‌گویی باشید ولی راست نگویید (هر چقدر هم Ù…ØµÙ„ØØª در میان باشد) آن وقت دارای تضاد Ú¯ÙØªØ§Ø± Ùˆ کردار هستید.
در مورد سوال دوم هم پاسخ را به خودتان واگذار می‌کنم. ابتدا سعی کنید ببینید Ú†Ù‡ اÙکار Ø®Ø±Ø§ÙØ§ØªÛŒâ€ŒØ§ÛŒ ممکن است در ÙØ±Ø¯ وجود داشته باشد Ùˆ بعد ببینید آن Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª چگونه بر زندگی‌ی او Ùˆ دیگران تاثیر می‌گذارد Ùˆ Ú†Ù‡ Ù…Ù†ÙØ¹Øªâ€ŒÙ‡Ø§ÛŒÛŒ دارد.
به روزبه دانشور: بسیار هم عالی!
بله با ØªÙˆØ¶ÛŒØØªØ§Ù† در مورد پاسخ به بوگی مواÙقم . این در واقع هم میتواند نقطه گریز باشد هم نشانه به سوی راه بسته به این دارد Ú©Ù‡ شما چقدر Ø®Ø±Ø§ÙØ§ØªÛŒ باشید 🙂
از شوخی گذشته با پاسختان جا خوردم بله اگر من بگویم Ú©Ù‡ با عاشق شدن به کره ماه میروم – چون کره ماه یک موضوع خارجیست Ùˆ این جمله مطمئنا خطاب به کسانی Ú¯ÙØªÙ‡ شده است – جمع ØÙ‚ دارد Ùˆ باید با باور های جمعی خود – مثلا علم ریاضی یا منطق – به آن بپردازد. اما از نظر خود شخص با اینکه خیلی مسخره است ولی من به شخصه پس از تجربیاتم گرچه نمیتوانم تصورش را هم بکنم اما به عنوان یک گزاره باورش میکنم .
جناب سولوژن، زماني كه ØµØØ¨Øª از بهره مندي از مزاياي Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÙŠ شه ما با دو وضعيت رو به رو هستيم:
– يا شخص داره تظاهر به Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª مي كنه Ùˆ قصد اصليش بهره مندي از مزاياييه كه در مقابل Ø¯Ø±ÙŠØ§ÙØª مي كنه كه در اين صورت نمي تونيم اون شخص رو به تنهايي بررسي كنيم.
– يا شخص ايمان قلبي به اون Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª داره. در اين صورت يا واقعن اعتقاد به اون Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª براي اون شخص Ù…Ù†Ø§ÙØ¹ÙŠ (به طور مثال آرامش، اعتماد به Ù†ÙØ³ يا هر چيز ديگه اي) به همراه داره يا نه.
اگر وضعيت اول صادق باشه كه همونطور كه Ú¯ÙØªÙ… مي تونه اين موضوع از Ù…Ù†ÙØ¹Øª طلبي شديد ما ايراني ها ناشي بشه. (كه منظور من از اون جمله كه نوشتم همين ØØ§Ù„ت بود)
اما وضعيت دوم:
اول بهتره كه واژه Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª رو باز كنيم Ùˆ ببينيم منظور ما از Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª چيه.
بعضي وقتا ما با موضوعي رو به رو هستيم كه از نظر علمي ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ù‚Ø§Ø¨Ù„ قبولي داره. يه امر كاملن Ùيزيكيه Ùˆ ØØ¯Ø§Ù‚Ù„ عده اي از Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ جامعه دليل Ùˆ ØªÙˆØ¶ÙŠØ Ø¹Ù„Ù…ÙŠ اون موضوع براشون كاملن آشكاره. اما عده اي از Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ يا به دليل نا آگاهي Ùˆ يا به دليل تعصب (در بيشتر مواقع مذهبي) براي اون پديده كاملن Ùيزيكي دلايل غير Ùيزيكي Ùˆ به Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ù…Ø§ ورا الطبيعه قايل مي شن. مثلن زلزله موضوعيه كه از نظر علمي كاملن بررسي شده Ùˆ تا ØØ¯ÙˆØ¯ زيادي دلايل Ùˆ شرايط به وجود اومدنش مشخص شده Ùˆ نظريات مختلÙÙŠ هم در مورد اون Ù…Ø·Ø±Ø Ø´Ø¯Ù‡ Ùˆ اگه نكته ØÙ„ نشده اي هم باقي مونده باشه مطمئنن در ØÙˆØ²Ù‡ ما ورا الطبيعه نيست. در همين ØØ§Ù„ يك عده اين ØªÙˆØ¶ÙŠØØ§Øª علمي رو دلايل ÙØ±Ø¹ÙŠ Ù…ÙŠ دونن Ùˆ دليل اصلي اون رو مثلن رعايت نكردن ØØ¬Ø§Ø¨ توسط زنها مي دونن. در اين ØØ§Ù„ت ما اون تÙكر دوم رو Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª به ØØ³Ø§Ø¨ مي آريم Ùˆ Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ÙŠ ÙƒÙ‡ از اون تÙكر پيروي مي كنن رو Ø®Ø±Ø§ÙØ§ØªÙŠ Ù…ÙŠ ناميم.
اما ØØ§Ù„ت دومي هم وجود داره. در اين ØØ§Ù„ت ما با موضوعي رو به رو هستيم كه تعري٠علمي براش نداريم يا در ØÙˆØ²Ù‡ ايه كه نمي تونيم اون رو از نظر علمي بررسي كنيم. مثلن همه قبول داريم كه وجود يا عدم وجود خدا رو نمي تونيم از نظر علمي بررسي كنيم. در اين ØØ§Ù„ت هم گاهي دچار اشتباه مي شيم Ùˆ اسمش رو تÙكري خراÙÙŠ مي زاريم. كه در واقع خراÙÙŠ نيست بلكه در ØÙˆØ²Ù‡ اعتقادات قرار مي گيره. چون براي تعيين خراÙÙŠ بودن يا نبودن اون ملاك سنجشي در اختيار نداريم.
برگرديم به وضعيت دوم:
اگر شخصي خودش رو در سنگر علم قرار بده Ùˆ در عين ØØ§Ù„ اعتقادات قلبي Ø®Ø±Ø§ÙØ§ØªÙŠ Ø¯Ø§Ø´ØªÙ‡ باشه جمله شما در مورد اون شخص صدق مي كنه Ùˆ اون شخص داراي تناقضات اساسي در تÙكره.
اما به نظر شما آيا اگر شخصي خودش رو كاملن علمي بدونه Ùˆ از اصول علمي پيروي كنه Ùˆ در عين ØØ§Ù„ مثلن به بهشت Ùˆ جهنم هم اعتقاد داشته باشه باز هم Ø·Ø±Ù ØØ³Ø§Ø¨ جمله شما به ØØ³Ø§Ø¨ مي آد؟ آيا اين شخص هم دچار تناقضه؟
به بوگی به نظر شما اعتقاد به بهشت Ùˆ جهنم جزو Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª Ù…ØØ³ÙˆØ¨ میشود ØŸ
اگر بله Ú©Ù‡ شخص دچار تناقض هست از نظر شما . اما به نظر من داشتن دو نظریه نه متناقض ÙØ±Ø¯ رو متناقض نمیکنه
مثل اینکه بگویید a=b , ab هر دو درست است این یک تناقض است اما در مورد علم Ùˆ خراÙÙ‡ اگر خراÙÙ‡ رو نه Ùقط در اسم Ú©Ù‡ در معنی ØŒ معنی کنید مانند جمله بالا نیست . به طور Ú©Ù„ÛŒ من Ùکر میکنم ما در یک زمینه از علوم میتوانیم تناقض پیدا کنیم نه در دو زمینه Ù…ØªÙØ§ÙˆØª از علوم یا ØÙ‚ایق .
جناب سولوژن،
اعتقاد به بهشت Ùˆ جهنم جزو Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª Ù…ØØ³ÙˆØ¨ نمي شه.
زماني موضوعي در دسته Ø®Ø±Ø§ÙØ§Øª قرار مي گيره كه از نظر علمي (البته با در نظر داشتن استانداردهاي لازم براي يك سنجش علمي) تعري٠و يا نظريه قابل قبولي براش وجود داشته باشه اما عده اي بدون در نظر Ú¯Ø±ÙØªÙ† اون ØªÙˆØ¶ÙŠØØ§Øª دليلي ماوراي دنياي Ùيزيكي براي اون قائل بشن. مثالي هم در بالا براش آوردم. اما اگر موضوع مورد Ø¨ØØ« داراي خصوصيت هايي باشه كه اون رو براي يه سنجش علمي مناسب ندونه نمي شه در مورد خراÙÙ‡ بودن يا نبودن اون نظري داد. مثال هاي در اين مورد خيلي زياد هستن. اعتقاد به بهشت Ùˆ جهنم يكي از اين مثال هاست.
همونطور كه نميشه كتاب هاي مذهبي رو ملاك تاييد يا رد نظريه هاي علمي قرار داد اصول علمي رو هم نمي شه ملاكي براي رد يا تاييد موضوعات خارج از Ù…ØØ¯ÙˆØ¯Ù‡ علم قرار داد. اين اشتباهيه كه Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ داره انجام مي شه. به نظر من اين كار همونقدر اشتباهه كه Ù…ØØ§ÙƒÙ…Ù‡ گاليله بر اساس نظريات Ùˆ اعتقاد كليسا.
در مورد Ø¨ØØ« تناقض در تÙكر هم به نظر من زماني كه شخص به تÙكر علمي باور داشته باشه Ùˆ از طر٠ديگه اعتقادات خراÙÙŠ (واقعن خراÙÙŠ – با توجه به ØªÙˆØ¶ÙŠØØ§Øª بالا در مورد خراÙÙ‡) هم داشته باشه دچار تناقض در تÙكره چون ما نمي تونيم براي يك موضوع كه در Ù…ØØ¯ÙˆØ¯Ù‡ علم قرار مي گيره هم تÙكر علمي داشته باشيم Ùˆ هم تÙكر خراÙÙŠ. در مثال زلزله يا شخص بايد پيرو تÙكر علمي باشه Ùˆ دلايل علمي بروز زلزله رو بپذيره يا بايد پيرو تÙكر غير علمي Ùˆ دلايل غير علمي كه وجود داره. اما زماني كه موضوع مورد Ø¨ØØ« از Ù…ØØ¯ÙˆØ¯Ù‡ علم خارج مي شه اين استلال هم در مورد اون بي اساس مي شه.
الان متوجه شدم كه پاسخ بالا رو اشتباهن خطاب به سولوژن نوشتم. Ø§ØØªÙ…الن از گيجي Ù…ÙØ±Øª بوده.
جایی میدونید چیزی هست Ú©Ù‡ عقلتون قد نمیده Ú©Ù‡ Ú†ÛŒ هست .مسکوت میذارین یا خراÙÙ‡ باÙÛŒ میکنین ØŸ
ÙØ±Ø¶ Ú©Ù‡ خراÙÙ‡ کلا در تعارض با عقل باشه .
نمیدونم شخصیت آدم ها Ùˆ نیاز به وجود اون چیز ها چقد در مسکوت گذاشتنش تاثیر داره . تصور میکنم شخصیت های قوی تر ØªØ±Ø¬ÛŒØØ´ÙˆÙ† بر مسکوت گذاشتنه اما Ùکر میکنم هر کسی ØØ¯ تعری٠شده ای از تØÙ…Ù„ داره.