آسته بیا، آسته برو که شاپره نیش‌ت نزنه
یا نسخه‌ی اینترنتی‌اش این‌که اگر در Ø¨ØØ«â€ŒÙ‡Ø§ÛŒ اینترنتی شرکت می‌کنی Ø§ØØªÙ…ال این را بده Ú©Ù‡ طر٠مقابل از همان استانداردهای Ùکری/زبانی/Ú¯ÙØªÙ…انی‌ی تو پیروی نکند. Ùˆ البته بر همگان بارها Ùˆ بارها به شخصه ثابت شده است Ú©Ù‡ برخوردهای غیر چهره به چهره‌ی آدم‌ها، مخصوصا برخوردهای اینترنتی، می‌تواند بی‌ادبانه Ùˆ Ù†Ø§Ù…ØØªØ±Ù…انه باشد. در دنیای مجازی آدم‌ها ØØ§Ø¶Ø±Ù†Ø¯ ØØ±Ù‌هایی بزنند Ú©Ù‡ جرات بیان ØØ¶ÙˆØ±ÛŒâ€ŒØ§Ø´ را ندارند. شاید دلیل چنین پدیده‌ای این است Ú©Ù‡ دیدن چهره‌ی طر٠مقابل مکانیزم‌های empathy (Ù‡Ù…â€ŒØØ³ÛŒØŸ*) را در مغز ÙØ¹Ø§Ù„ می‌کند Ú©Ù‡ باعث خویشتن‌داری در Ú¯ÙØªØ§Ø± می‌شود.
چنین ØªÙØ§ÙˆØª استانداردهایی صد البته می‌تواند هم از جانب دیگران بر من باشد Ùˆ هم از جانب من بر دیگران. کوبیدن Ùˆ تخطئه‌ی دیگران Ú©Ù‡ البته ساده است Ùˆ تا ØØ¯ÛŒ بنا به طبیعتْ کار هر روزه‌مان؛ پس بگذار از خودم بگویم: پیش آمده Ú©Ù‡ نوشته‌های اینترنتی‌ی خود را خوانده Ùˆ ببینم Ú©Ù‡ نسبت به طر٠مقابل نه بی‌ادب، اما دست‌کم نامهربان بوده‌ام. Ùˆ مطمئن‌ام Ú©Ù‡ موارد بیش‌تری وجود داشته Ú©Ù‡ چنان کرده‌ام Ùˆ Ù†Ùهمیده‌ام.
آیا باید پشیمان Ùˆ شرم‌سار باشم؟ نمی‌دانم! به نظرم در خیلی از مواقع لازم به چنان سخت‌گیری‌هایی نبوده است. یعنی یا اصولا Ù…ØÛŒØ· غیرجدی‌تر از این ØØ±Ù‌ها بوده (مثلا Ùیس‌بوک؛ ØØ¯Ø³ می‌زنم هد٠بیش‌تر آدم‌ها در Ùیس‌بوک Ú¯ÙØªÙ…ان نیست، بلکه Ú¯Ù¾ دوستانه است) یا این‌که اصول پایه‌ای Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ آن‌چنان Ù…ØªÙØ§ÙˆØª بوده است Ú©Ù‡ Ø¨ØØ«â€ŒÚ©Ø±Ø¯Ù† با ایشان به آب در هاون کوبیدن می‌ماند Ùˆ با آداب Ú¯ÙØªØ§Ø± خود من تناقض دارد (به طور خاص بند Û±Û² Ùˆ Û±Û³ آن نوشته را ببینید). اما به تازگی نوشته‌ای خواندم Ú©Ù‡ نظرم را Ú©Ù…ÛŒ عوض کرد. اگر در کار Ø¨ØØ«â€ŒÚ©Ø±Ø¯Ù† Ùˆ دیگران را سر عقل‌آوردن (دست‌کم از نظر خودتان) هستید، خواندن‌اش را توصیه می‌کنم.
به هر ØØ§Ù„ اگر تاکنون ØØ±Ù‌ای زده‌ام Ú©Ù‡ به کس‌ای برخورده است Ùˆ Ù†Ø§Ø±Ø§ØØªâ€ŒØ§Ø´ کرده، از Ù†Ø§Ø±Ø§ØØªâ€ŒØ´Ø¯Ù†â€ŒØ§Ø´ Ù†Ø§Ø±Ø§ØØªâ€ŒØ§Ù… Ùˆ پوزش می‌طلبم (مگر موارد استثنا!). اما این‌که آیا ØØ±Ù‌ام را پس می‌گیرم یا خیر، موضوع دیگری است Ùˆ نیاز به بررسی‌ی مورد به مورد دارد!
(*):‌ Ù‡Ù…â€ŒØØ³ÛŒ را به جای empathy ترجمه کرده‌ام به این دلیل Ú©Ù‡ ترجمه‌ی مناسب دیگری نمی‌شناسم. «هم‌دردی» بیش‌تر به sympathy می‌آید تا empathy. Ø®ÙˆØ´â€ŒØØ§Ù„‌ی من از Ø®ÙˆØ´â€ŒØØ§Ù„ی‌ی طر٠مقابل‌ام هم‌دردی نیست. آریان‌پور گویا «یک‌دلی» ترجمه می‌کند، اما یک‌دلی از نظرم این معنا را می‌دهد Ú©Ù‡ «من Ùˆ تو یک‌دل می‌شویم تا کاری را با هم به سرانجام برسانیم». در empathyØŒ دست‌کم در معنایی Ú©Ù‡ من می‌شناسم Ùˆ بیش‌تر از روی این کتاب بر می‌آید، چنین چیزی رخ نمی‌دهد، بلکه Û±) من می‌توانم خود را به جای تو بگذارم Ùˆ ØØ³ Ùˆ Ùکر تو را، Ú†Ù‡ مثبت Ùˆ Ú†Ù‡ منÙی، درک کنم (در نتیجه بخش زیادی از ماجرا درباره‌ی Theory of Mind است) Ùˆ Û²)‌ می‌توانم واکنش مناسب به ØØ³ تو نشان بدهم.
23 thoughts on “آسته بیا، آسته برو Ú©Ù‡ شاپره نیش‌ت نزنه”
به نظر من اینکه در ÙØ¶Ø§ÛŒ مجازی مردم بی پرواتر ØµØØ¨Øª Ù…ÛŒ کنند ÙØ§ÛŒØ¯Ù‡ هایش از ضررهایش بیشتر است. به نظرم به جای اینکه از این ØØ±Ú©Øª به سوی ÙˆØ§Ø¶ØØªØ± بودن عقبگرد کنیم Ùˆ خود سانسوری پیشه کنیم باید تØÙ…لمان را بالاتر ببریم.
راستی بند Û±Û³ ØØ±Ùت سه اصل دارد Ú©Ù‡ برای دوتایشان (مذهبی ای Ú©Ù‡ بیدین شد Ùˆ کسی Ú©Ù‡ تغییر جهت سیاسی داد) مثال عینی Ùˆ بی واسطه دارم Ùˆ یک مثال نقض برای شکستنن این اصل های مطلق کاÙÛŒ است (خودت Ú©Ù‡ بهتر Ù…ÛŒ دانی!). به نظر من اگر کسی اصلی را قبول دارد Ùˆ به این نتیجه رسیده است Ú©Ù‡ قبول داشتن آن برای دیگران هم بهتر است غیر اخلاقی است Ú©Ù‡ خودش را سانسور کند آنهم چون Ø§ØØªÙ…ال Ù…ÛŒ دهد نظر طر٠مقابل عوض نشود.
بالاخره نه مذهب (یا بی دینی) نه Ø·Ø±ÙØ¯Ø§Ø±ÛŒ یک تیم Ùˆ نه سمت Ùˆ سوی سیاسی در Ú˜Ù† انسان نوشته نشده اند. یک جایی به انسان تÙهیم یا تØÙ…یل Ù…ÛŒ شوند پس قابل بازگشتند.
به آیدین: هدÙ‌ام ارزیابی‌ی کامل سود Ùˆ ضرر Ú¯ÙØªâ€ŒÙˆÚ¯ÙˆÛŒ اینترنتی نبود وگرنه به ÙØ§ÛŒØ¯Ù‡â€ŒÙ‡Ø§ÛŒ بسیار زیادش واقÙ‌ام. تنها خواستم یک جنبه از ماجرا را ذکر کنم. تیتر نوشته شاید Ú©Ù…ÛŒ گول‌زنگ بوده باشد Ùˆ این تصور را ایجاد بکند Ú©Ù‡ توصیه‌ی اخلاقی/عملی می‌کنم. نه، چنان نمی‌کنم.
در مورد نوشته‌ی دیگر (آداب Ú¯ÙØªØ§Ø±): آن نوشته البته اندکی، ولی نه کاملا، طنز بود – مخصوصا قطعیت‌اش را نباید خیلی جدی Ú¯Ø±ÙØª. اصولا در مورد «آداب» هیچ چیزی ØØ±Ù قطعی نمی‌توان زد. تنها شاید بتوان پیش‌نهاد Ú©Ù„ÛŒ داد.
من هم Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ÛŒ را می‌شناسم Ú©Ù‡ تغییر عقیده‌ی مذهبی داده‌اند،‌ اما هیچ‌کدام‌شان در بین Ø¨ØØ« رخ نداده (برخلا٠مثلا Ø¨ØØ« علم تجربی). در واقع در چنین مواردی Ú©Ù‡ Ø¨ØØ« «باور» (برخلا٠«دانش») در میان است به نظرم ÙØ±Ø¯ باید با خود خلوت کرده Ùˆ در ÙØ±Ø¢ÛŒÙ†Ø¯ÛŒ تدریجی به این نتیجه برسد Ú©Ù‡ ایده‌های پیشین‌اش صØÛŒØ بوده یا نبوده است. Ùˆ البته Ú¯ÙØªâ€ŒÙˆÚ¯Ùˆ می‌تواند ÙØ±Ø¯ را به اندیشیدن پس از Ú¯ÙØªâ€ŒÙˆÚ¯Ùˆ وادارد Ùˆ اطلاعات اولیه Ùˆ مسیر ممکن استدلال را برای‌اش مشخص‌تر کند. این دقیقا همان موردی است Ú©Ù‡ نوشته‌ی Massimo نظرم را از آن موقع تاکنون Ú©Ù…ÛŒ عوض کرده است.
Ú¯ÙØªÛŒ باید تØÙ…ل‌مان را بالاتر ببریم. چگونه؟ راه‌ØÙ„‌ای داری؟
بالاخره چی؟ من Ú©Ù‡ Ù†Ùهمیدم داری Ú†ÛŒ Ù…ÛŒ Ú¯ÛŒ. این Ú©Ù‡ آدم کامنت ها یا نظرات چند وقت پیش خودشو بخونه Ùˆ ببینه Ú©Ù‡ اصلا نمی Ú¯ÙØª یا جور دیگه ای Ù…ÛŒ Ú¯ÙØª هم Ø§ØªÙØ§Ù‚ÛŒ نمی Ø§ÙØªØ§Ø¯ خیلی طبیعیه. شما چرا همه چیو انی قدر پیچیده Ù…ÛŒ کنی؟ راستی چند سالته؟ بالای 30 هستی؟ چرا این قدر بزرگونه Ù…ÛŒ نویسی ؟بچه داری؟
ببخشید خیلی سوال کردم. اما مدت خیلی زیادیه می خونمت و هیچی ازت نمی دونم!
به بیتا: پیچیدگی در ذهن مخاطب شکل می‌گیرد. (;
به هر ØØ§Ù„ هر کس‌ای سبک خاص نوشتن خودش را دارد. از آن بالاتر، سبک هر کس‌ای به تدریج عوض می‌شود. چند وقت است این‌جا را می‌خوانید؟ اگر مدت‌ای خواننده باشید (یا بروید Ùˆ گذشته‌ها را نگاه‌ای بیاندازید) سبک ضدخاطرات دست‌تان می‌آید.
در مورد تعداد بچه Ùˆ غیره هم بگویم Ú©Ù‡ Ùکر کنم سه چهار تایی داشته باشم. بعضی‌های‌شان پرواز می‌کنند،‌ یکی دو تای‌شان هم نامرئی‌اند. خدا بچه‌های شما رو هم زیاد کنه!
عالی بود. لذتی بردیم به خدا!
به روزبه: خدا پشت و پناه‌ات باشه!
وا! من Ú©Ù‡ بچه ندارم. یک جایی در ریدر بود Ù…ÛŒ Ø±ÙØªÛŒÙ… Ù…ÛŒ دیدیم به یک Ùید Ú†Ù‡ موقع سابسکرایب کردیم Ú©Ù‡ الان هرچی Ù…ÛŒ گردم نیست Ú©Ù‡ بهتون بگم چند وقته Ù…ÛŒ خونمتون. سبکتون، بله اونم دستم اومده. اما سنتونو Ù†Ùهمیدم. لا اقل دهه تولدتونو هم بدونم خوبه! Ú©Ù…Ú© Ù…ÛŒ کنه بهتر بÙهمم نوشته هاتونو.
قشنگ بود
ممنون. Ùˆ به خصوص به خاطر نوشته‌ی پیگلیوچی. اين سوال برای من هم چند ماه پیش به وجود اومده بود Ú©Ù‡ چرا علاقه‌ام به Ø¨ØØ« Ùˆ بیان نظرم Ú©Ù… شده. Ùˆ بعيد نيست اين نوشته‌های تو Ùˆ ماسيمو شرایط را عوض کنند 😉
به روجا: ممنون!
به لرد شارلون: چه خوب!‌ (:
خوب اگه بخايم آسته بريم آسته بيايم كه به كسي بر نخوره كه اونوقت مي شه خود سانسوري كه 🙁
به بوگی: بله، همان می‌شود Ú©Ù‡ Ú¯ÙØªÛŒØ¯. آیا خودسانسوری چیز بدی است؟ یک زمان‌ای Ù…ÛŒâ€ŒÚ¯ÙØªÙ… بله،‌ اما الان مطمئن نیستم: به هر ØØ§Ù„ باید قبیله را خوش‌نود Ù†Ú¯Ù‡ داشت.
اما من با خودسانسوري مخالÙÙ…. مخصوصن در ÙØ¶Ø§ÙŠ Ù…Ø¬Ø§Ø²ÙŠ. قبول دارم كه بعضي وقتا شرايطي وجود داره كه بايد خودسانسوري كرد اما اين بعضي وقتا تعدادشون بايد خيلي كم باشه وگرنه مي شه Ù…ØØ§Ùظه كاري.
آقا من یک زمانی میخواستم از قبیله دور باشم ترد شم نشد . یعنی قدرت آون رو نداششتم که ترد شم . الان پا در هوا موندم کجا برم .
یعنی آدم یا باید قدرت اونو داشته باشه Ú©Ù‡ قبیله رو دنبال خودش بکشونه یا باید دنبال قبیله راه Ø¨ÛŒÙØªÙ‡ … اگه بخوای یه جا واسه خودت چادر بزنی میان به جرم تردیدگی چادرتم ترد میکنن !
اصلا این قبیله رو چرا خدا خلق کرد ؟؟؟؟؟
شما Ú©Ù‡ پاپ اعظم هستید – ØØ§Ø¬ آقایین – بگین ما هم بÙهمیم . جدا ÙÙ„Ø³ÙØ´ چیه ØŸ
در دنیایی Ú©Ù‡ به قول روانشاس ها یا باید Ú©ÙØ´ پات رو هم خودت بدوزی یا دنبال قبیله بری …آیا نمیشه به همه یاد داد Ú©Ù‡ برا هم کار کنن اما توقع هم قبیلگی نداشته باشن ØŸ
بده بستان اقتصادی Ùˆ روابط Ù…ØØªØ±Ù…انه اجتماعی باشه اما یکسانی همسانی یا ØØªÛŒ تشابه با جمع نباشه یا ØØªÛŒ Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØª با جمع .. نه با عقیده ای …Ùقط با تشکل اون هم نه به معنی تشکلی برای چیزی چیزی مثل کلنی .. متوجه هستید ØŸ
چقدر دلم Ù„Ú© زده بود برای پست های روز به روز سولوژنی 🙂 یه وقتا یی ØµØ¨Ø Ù‚Ø¨Ù„ از Ø±ÙØªÙ† سر کار اول این جا رو Ú†Ú© میکردم … الان سر کار نمیرم Ú©Ù‡ هیچ ….پستی هم نمینویسم Ú©Ù‡ هیچ …
خیلی مواÙÙ‚ این Ú©Ù‡ شاید دلیل چنین پدیده ای ÙØ¹Ø§Ù„ شدن مکانیزم های هم ØØ³ÛŒ در مغز باشه نیستم.عکس این قضیه هم قابل مشاهده هست.بارها دیدم Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ÛŒ Ú©Ù‡ هم رو Ù…ÛŒ شناسند در برخوردهای مجازیشون خیلی با هم مهربون ترند تا برخورد ØØ¶ÙˆØ±ÛŒ ØŒ ØØªÛŒ اگه هم Ùکر Ùˆ هم عقیده نباشند.Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ÛŒ Ú©Ù‡ هم رو Ù…ÛŒ شناسند Ùˆ با هم تعامل دارند به نظرم خویشتن داری مجازیشون ممکنه بیشتر هم باشه ! اما در مورد Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ÛŒ Ú©Ù‡ با هم آشنایی ندارند ØŒ من Ùکر Ù…ÛŒ کنم شرایطی مشابه با برخورد دو راننده در خیابون ØØ§Ú©Ù…Ù‡ Ú©Ù‡ بعضی ها هیچ ابایی ندارند با راننده ÛŒ مقابل جر Ùˆ Ø¨ØØ« هم کنند Ùˆ چند تا ÙØØ´ هم بدهند .چون رهگذرند Ùˆ الان Ú©Ù‡ گذشت هر کسی میره Ù¾ÛŒ کار خودش.Ø§ØªÙØ§Ù‚ا من Ùکر Ù…ÛŒ کنم در برخوردهای ØØ¶ÙˆØ±ÛŒ هر دو ØØ§Ù„ت هم ممکنه رخ بده .یه وثت ببینی طر٠خیلی عصبانی شده تو کوتاه بیایی Ùˆ یه بار هم ببینی طر٠خیلی عصبانی شده تو هم عصبانی تر Ø´ÛŒ Ùˆ به Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø¬ÙˆØ´ بیاری.
این Ú©Ù‡ در برخوردهای مجازی ما بی پرواتریم Ùکر Ù…ÛŒ کنم مهمترین عاملش شاید همون عابر Ùˆ رهگذر بودنه Ú©Ù‡ ÙØ±Ø¯Ø§ کاری به کار هم نداریم Ùˆ هر Ú©ÛŒ زندگی خودشو Ù…ÛŒ کنه Ùˆ هیچ اختلالی به وجود نمیاره.ما معمولا با کسانی Ú©Ù‡ ØØ¶ÙˆØ±ÛŒ Ø¨ØØ« Ù…ÛŒ کنیم یه ارنباطاتی داریم.ممکنه ترس از قضاوت باشه Ùˆ این Ú©Ù‡ دنیای واقعی رو خیلی جدی تر از دنیای مجازی Ù…ÛŒ دونیم Ùˆ سعی در ØÙظ شخصیتمون داریم.
به بوگی: یک راه ØÙ„ دیگر این است Ú©Ù‡ نه آسته بیایم، نه آسته بریم، اما در برخوردهای‌مان مودب Ùˆ خویشتن‌دار Ùˆ از این ØØ±Ù‌ها باشیم. در این صورت دیگر خودسانسوری رخ نمی‌دهد (دست‌کم در Ø³Ø·Ø Ùکری – شاید Ø§ØØ³Ø§Ø³Ø§Øª را سانسور کرده باشیم).
اما ØØ§Ù„ا یک سوال‌ای: اگر من از کس‌ای بدم بیاید Ùˆ به آن شخص نگویم Ú©Ù‡ ازو بدم می‌آید، آیا خودسانسوری کرده‌ام؟ Ú¯ÙØªÙ† من Ú†Ù‡ ÙØ§ÛŒØ¯Ù‡â€ŒØ§ÛŒ دارد Ùˆ Ù†Ú¯ÙØªÙ†â€ŒØ§Ù… چه؟
در واقع تعری٠خودسانسوری چیست؟ آیا هرگونه بیان‌نکردن Ùکر/اندیشه/Ø§ØØ³Ø§Ø³ جزو خودسانسوری Ù…ØØ³ÙˆØ¨ می‌شود؟
به روجا: شرایط ایجاب می‌کرد دخترم! به عبارت دیگر، وجود قبیله، نیاز قبیله به رعایت قوانین نوشته‌شده یا نشده، طرد ÙØ±Ø¯ طاغی از قبیله Ùˆ خیلی چیزهای دیگر همه به خاطر این است Ú©Ù‡ انسان ØÛŒÙˆØ§Ù†â€ŒØ§ÛŒ بسیار اجتماعی است. اگر این‌طور نبودیم، خب، قبیله‌ای هم نبود Ùˆ این جور مسایل نیز وجود نداشت. اما آن وقت Ø§ØØªÙ…الا خنگ‌تر از آن بودیم Ú©Ù‡ بخواهیم اینترنت‌ای داشته باشیم Ùˆ وبلاگ‌ای Ùˆ ضدخاطراتی!
به روجا: خیلی ممنون! دوست دارم مرتب‌تر بنویسم، اما زمانه رخصت نمی‌دهد.
به تبسم: به نظرم چندین علت این وسط می‌تواند دخیل باشد Ùˆ یکی از این علت‌ها هم همین‌ای Ú©Ù‡ Ú¯ÙØªÛŒØ¯. اما نظرتان درباره‌ی کسان‌ای Ú©Ù‡ به طور مجازی خویشتن‌داری‌ی کم‌تری نسبت به برخورد غیرمجازی‌ی با همان مخاطب دارند چیست؟ در این شرایط دیگر طر٠مقابل غریبه نیست.
به نظرم به یه سری عوامل بر Ù…ÛŒ گرده یکی Ù…ÛŒ تونه جدی Ù†Ú¯Ø±ÙØªÙ† دنیای مجازی باشه ØŒ به این صورت Ú©Ù‡ ÙØ±Ø¯ خودش رو ملزم به همه ÛŒ آداب برخورد ØØ¶ÙˆØ±ÛŒ نمی بینه Ùˆ دیگه این Ú©Ù‡ اون شرم Ùˆ ØÛŒØ§ÛŒÛŒ Ú©Ù‡ معمولا در برخورد ØØ¶ÙˆØ±ÛŒ به وجود Ù…ÛŒ آد در برخورد مجازی Ú©Ù… تره.بعضی Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ در برخورد ØØ¶ÙˆØ±ÛŒ Ø±Ø§ØØª نیستند Ùˆ نمی تونند رک ØØ±Ùشونو بزنند اما در برخورد مجازی مشکلشون ØÙ„ میشه Ùˆ Ø±Ø§ØØª هر Ú†Ù‡ Ú©Ù‡ Ù…ÛŒ خوان رو Ù…ÛŒ Ú¯Ù†.من خیلی معتقد به این Ú©Ù‡ ØØ³ طر٠مقابل رو درک Ù…ÛŒ کنه Ùˆ تو برخورد ØØ¶ÙˆØ±ÛŒ Ø±ÙØªØ§Ø±ÛŒ ملایم تر داره نیستم.البته ممکنه برا بعضی Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ این عامل هم باشه اما به نظر من عمده ترین دلیلش برای Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ آشنا در برخورد ØØ¶ÙˆØ±ÛŒ ØŒ یه سری Ù…Ù„Ø§ØØ¸Ø§ØªÛŒÙ‡ Ú©Ù‡ در برخورد چشم تو چشم وجود داره.
به تبسم: خب، این ØØ±Ù من یک ÙØ±Ø¶ÛŒÙ‡â€ŒÛŒ قابل آزمایش است Ùˆ ØµØØª یا غلط‌بودن‌اش مشخص‌شدنی. این‌که آزمایش‌اش چگونه باید باشد به عهده‌ی cognitive scientistهاست (می‌توان ÙØ¹Ø§Ù„یت بخش‌های مربوط به Ù‡Ù…â€ŒØØ³ÛŒ در fMRI را مشاهده کرد. شاید ساده‌تر هم بشود چنان کرد: با modulateکردن Ú¯ÙØªâ€ŒÙˆÚ¯Ùˆ با عکس شاد، غم‌گین، خشم‌گین Ùˆ غیره Ùˆ مشاهده‌ی تاثیر عکس روی Ø¨ØØ«).
اما کلا: تاثیر emotion روی Ø±ÙØªØ§Ø± را دست‌کم نگیرید. Ø±ÙØªØ§Ø±Ù‡Ø§ÛŒ ما آدمیان بیش از ØØ¯ تصور بیش‌تری‌های‌مان ناخودآگاه است.
به تبسم: Ùقط اضاÙÙ‡ کنم Ú©Ù‡ من با دلایل پیش‌نهادی‌ی شما Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØªâ€ŒØ§ÛŒ ندارم. (: یعنی می‌توانم تصور کنم Ú©Ù‡ در بعضی شرایط چنان چیزهایی نقش مهم‌ای دارند. Ùقط یک سوال Ú©Ù‡ برای‌ام روشن نبود: می‌توانید منظورتان از «یک سری Ù…Ù„Ø§ØØ¸Ø§ØªÂ» در جمله‌ی «… اما به نظر من عمده ترین دلیلش برای Ø§ÙØ±Ø§Ø¯ آشنا در برخورد ØØ¶ÙˆØ±ÛŒ ØŒ یه سری Ù…Ù„Ø§ØØ¸Ø§ØªÛŒÙ‡ Ú©Ù‡ در برخورد چشم تو چشم وجود داره» مشخص‌تر بیان کنید؟
جناب سولوژن، Ù†ØÙˆÙ‡ Ú¯ÙØªÙ† عقيده يا نظر در مورد يه شخص يا موضوع چيزي در مورد Ú¯ÙØªÙ‡ شدن يا نشدن اون كم نمي كنه. ممكنه تنها در Ù†ØÙˆÙ‡ عكس العمل شخص يا جامعه تاثير بزاره. كه البته همانطور كه Ú¯ÙØªÙŠØ¯ Ø§ØØ³Ø§Ø³Ø§Øª رو سانسور كرديم. به نظر من وقتي از بيان Ø§ØØ³Ø§Ø³Ù…ون در مورد يه شخص يا موضوع خودداري مي كنيم يا ØªÙØ±Ù‡ مي ريم باز هم دچار خودسانسوري شديم هر چند عده اي اسمش رو رودربايستي مي زارن. البته اين كه آيا خودسانسوري ضرر داره يا ÙØ§ÙŠØ¯Ù‡ شايد بشه مور به مور بررسي كرد.
اما در مورد تعري٠خودسانسوري به نظر من هموني كه نوشتيد تعري٠بدي نيست. به هر ØØ§Ù„ همونطوري كه بالاي وبلاگم نوشتم “ØØ±Ù براي زدن است، نه خوردن” 🙂
البته ما بيشتر مواقع دست به خودسانسوري مي زنيم تا از ØÙ…له هايي كه از طر٠جامعه ممكنه بهمون بشه در امان بمونيم. پرسشي كه من هميشه تو وبلاگم پرسيدم اين بوده كه آيا جامعه ØÙ‚ داره نظراتش رو به من تØÙ…يل كنه؟ من مواÙÙ‚ دموكراسي Ùˆ نظر اكثريت هستم. اما در جايي مي تونم نظر اكثريت رو بپذيرم كه جامعه ØØ±Ù Ùˆ نظر من رو به عنوان يه عضو شنيده باشه همونطور كه ØØ±Ù تك تك اعضا رو شنيده باشه. البته اين پاراگرا٠تا ØØ¯ÙˆØ¯ÙŠ Ø§Ø² موضوع Ø¨ØØ« به دوره.
من هم مخال٠تاثیر emotion بر Ø±ÙØªØ§Ø± نیستم.اما دو نکته این جا وجود داره.با این چیزی Ú©Ù‡ شما بیان کردید Ù…ØÙˆØ± چرخش به سمت مثبته همیشه.یعنی ÙØ±Ø¯ چون در ارتباط مجازی چهره ÛŒ طر٠مقابل رو نمی بینه خویشتن داری اش کمتره.یعنی دیدن Ø§ØØ³Ø§Ø³ طر٠مقابل همیشه منجر به خویشتن داری میشه؟خویشتن داری یعنی چی؟یعنی من ØØ±ÙÛŒ رو Ù…ÛŒ خواستم بزنم Ùˆ ØØ§Ù„ا Ú©Ù‡ چهره ÛŒ ÙØ±Ø¯ رو دیدم Ùˆ به ÙØ±Ø¶ او مهربون بود نمی زنم.خب اگه هم مهربون نبود Ùˆ Ø¨Ø±Ø§ÙØ±ÙˆØ®ØªÙ‡ بود Ù…ÛŒ زنم.پس در برخورد چهره به چهره هر دو ØØ§Ù„ت ممکنه رخ بده.
نکته بعدی این Ú©Ù‡ من تا اون قسمت نوشتتون Ú©Ù‡ “در دنیای مجازی آدم‌ها ØØ§Ø¶Ø±Ù†Ø¯ ØØ±Ù‌هایی بزنند Ú©Ù‡ جرات بیان ØØ¶ÙˆØ±ÛŒâ€ŒØ§Ø´ را ندارن” مواÙقم اما بعدش Ú¯ÙØªÛŒØ¯ دلیل چنین پدیده ای شاید ÙØ¹Ø§Ù„ شدن مکانیزم های هم ØØ³Ø¨ باشه.به نظر من همپوشانی این دو جمله کمه.من وقتی Ù…ÛŒ Ú¯Ù… من جراتشو ندارم بگم یعنی شهامت Ú¯ÙØªÙ† رو ندارم Ùˆ پروا دارم از Ú¯ÙØªÙ†Ø´ Ùˆ Ùکر نمی کنم دلیل هم ØØ³ÛŒ دلیلی بر جرات نداشتن بشه.هم ØØ³ÛŒ یعنی ÙØ±Ø¯ ØØ³ طر٠مقابل رو درک کرده Ùˆ ØØ§Ù„ا خود آگاهانه یا نا خود آگاهانه خویشتن داری Ù…ÛŒ کنه نه این Ú©Ù‡ جرات نداشته باشه بگه !
Ùˆ اما راجع به اون جمله ام Ú©Ù‡ سوال کردید منظورم همون بود Ú©Ù‡ تو برخوردهای ØØ¶ÙˆØ±ÛŒ یه سری Ù…Ù„Ø§ØØ¸Ø§ØªÛŒ ممکنه وجود داشته باشه ÙØ±Ø¶Ø§ شخص مهمون شماست Ùˆ شما مراعاتشو Ù…ÛŒ کنید یا همون خجات کشیدن Ùˆ رک نبودن Ùˆ از این جور مسایل…( این Ú©Ù‡ Ú¯ÙØªÙ… چشم تو چشم منظور همون برخورد ØØ¶ÙˆØ±ÛŒ بود نمی دونم چرا Ú¯ÙØªÙ… چشم تو چشم) لبخند