هنرمندی در میان جنگل سبیل‌اش را تاب می‌دهد و می‌گوید
هنرمند باید همیشه (یا دست‌کم به هنگام Ø¢Ùریش هنری، یا بعضی وقت‌ها، یا گه‌گاه، مثلا الان،‌ یا Ú©Ù‡ نه) به یاد داشته باشد Ú©Ù‡ هنرش آن‌قدر Ú©Ù‡ مخاطب او قرار است تصور کند جدی نیست. Ùیلسو٠اما در عوض نقطه‌ی مقابل هنرمند است: او می‌داند Ú©Ù‡ اندیشه‌اش جدی است Ùˆ جدی اندیشه‌ی اوست. دیگران مهم نیستند. دیگران Øتی ممکن است نباشند. Ùˆ البته Ùیلسو٠هنرمند موجودی کاملا متÙاوت است: «شاید هم نه، شاید هم آری!».
5 thoughts on “هنرمندی در میان جنگل سبیل‌اش را تاب می‌دهد Ùˆ می‌گوید”
این بØØ« شما خیلی Øر٠از توش در Ù…ÛŒ آد.
Øالا گیریم Ú©Ù‡ هنرمنده تو میون جنگل Ùˆ کوه Ùˆ دشت Ùˆ دمن ØŒ سبیلشو Ùˆ ریششو Ùˆ موهاشو Ùˆ خلاصه هر Ú†ÛŒ قابل تاب دادن بود Ùˆ تاب داد Ùˆ هنرش رو همون طور مثل مخاطبش جدی گرÙت.خب بعدش Ú†ÛŒ Ù…ÛŒ شه؟!
هنر جوابیست Ú©Ù‡ هنرمند به تنش ها Ùˆ سوالات خودش میده – بیشتر یک واکنش Ùˆ نیاز – Ùˆ اصلا براش مهم نیست Ú©Ù‡ Ú©ÛŒ این جواب رو میشنوه یا میبینه یا لمس میکنه . Ùیلسو٠همون سوال ها رو دسته بندی Ùˆ Ùرمولیزه میکنه چون میخواد پاسخ هاش طنین داشته باشه وگرنه اصلا اون واکنش های درونیش رو بیان نمیکرد یا نمینوشت .. همون جا تو ذهنش میموند Ùˆ برای خودش بس بود پس Ù†Ùس ÙلسÙÙ‡ باÙÛŒ یعنی من جواب Ùلان سوال را یاÙتم – اما Ù†Ùس هنر میطلبه Ú©Ù‡ شما یه جوری اونو بروز بدین مثلا روی کاغذ با نقاشی یا درآوردن یک موزیک به صورت موسیقی وگرنه اگه میشد نقاشی رو تو ذهن کشید Ùˆ همونجا هنر مند یه پرینت ازش میگر٠و میذاشت تو جیبش . اما بر عکس Ùیلسو٠با اینکه Ùلسش برای همیشه تو ذهنش میمونه بیانش میکنه . چون قصد Ø´ بیان کردنه .
با این Øساب من اصلا Ùکر نمیکنم Ùیلسو٠هنرمندی وجود داشته باشه اما Ùکر میکنم هنرمندان همه ÙیلسوÙان نهÙته ای هستند .
!
ممنون از کامنت‌ها.