متخصصان سیاسی و بازارهای پیش‌بینی
یکی از ویژگی‌های ایام انتخابات کثرت پیش‌بینی‌ها Ùˆ تØلیل‌های سیاسی ناهم‌سو است: Ùلانی نامزد می‌شود/نمی‌شود، بهمانی تایید می‌شود/نمی‌شود، Ùلان شخص از بهمانی Øمایت می‌کند/نمی‌کند، تبلیغات داغ است/نیست، Øضور مردم چشم‌گیر خواهد بود/نخواهد بود Ùˆ در نهایت آیا این بابا رییس جمهور می‌شود یا نه. این پیش‌بینی‌ها هم از جانب مردم عادی (یعنی من Ùˆ شما) انجام می‌شود Ùˆ هم از جانب کسان‌ای Ú©Ù‡ یا Ùعال-نیم‌چه‌Ùعال سیاسی‌اند Ùˆ به Ú©Ù„ÛŒ منبع آگاه Ùˆ موثق دست‌رسی دارند. این پیش‌بینی‌ها خیلی وقت‌ها آن‌قدر با قطعیت Ùˆ یقین انجام می‌شود Ú©Ù‡ آدم تصور می‌کند Ú©Ù‡ اگر به ØرÙ‌شان گوش ندهد خطای بزرگ‌ای کرده است.
[توضیØ: این متن پیش از اعلام نامزدی‌ها نوشته شده بود. دنبال زمان‌ای بودم Ú©Ù‡ کامل‌ترش بکنم – مخصوصا قسمت انتهایی‌اش را – اما وقت‌ای پیش نیامد. Øر٠اصلی‌ام البته ربطی به این ندارد Ú©Ù‡ مثلا خاتمی نیامد یا هاشمی خواست بیاید Ùˆ نشد Ú©Ù‡ بیاید یا چیزهایی از این دست.]
واقعیت این است Ú©Ù‡ این Øجم عظیم پیش‌بینی‌ها در اکثر مواقع غلطند Ùˆ همین موضوع است Ú©Ù‡ مشکل‌ساز می‌شود: کس‌ای نمی‌آید یقه‌ی متخصصان امور سیاسی -Ú†Ù‡ خرد Ùˆ Ú†Ù‡ درشت- را بگیرد Ùˆ بگوید «آقا جان، خانم جان بدجوری چرت Ú¯Ùتی!» Ùˆ آن شخص را مسوول بداند Ùˆ ادعای غرامت کند. Ùوق‌اش Ú©Ù…ÛŒ آدم‌ها کل‌کل می‌کنند Ùˆ چند روز یا چند ماه بعد همه همه چیز را Ùراموش می‌کنند. Ùˆ سر موضوع داغ بعدی (انتخابات باشد یا چیزی دیگر) دوباره همان اÙراد دهان باز می‌کنند Ùˆ نظر می‌دهند.
اگر طر٠خود را متخصص امری می‌داند آن‌گاه انتظار می‌رود ۱) پیش‌بینی‌اش دقت‌ای بالاتر از متوسط آدم‌ها داشته باشد و ۲) مسوولیت پیش‌بینی‌های‌اش را بپذیرد.
در مورد ایران نمی‌دانم،‌ اما پدیده‌ی شناخته‌شده‌ایست Ú©Ù‡ خیلی وقت‌ها پیش‌بینی‌ی به ظاهر متخصصان (pundits) دقت‌ای کم‌تر از نتیجه‌ی نظرسنجی از آدم‌های معمول داشته است (مثلا به [Û±] Ùˆ [Û²] مراجعه کنید). با این‌که درباره‌ی ایران داده جمع نکرده‌ام اما Øس کلی‌ام این است Ú©Ù‡ چنین چیزی درست است: متخصصان سیاسی‌مان خطای پیش‌بینی‌شان بسیار زیاد است. اهمیت مسوولیت‌پذیری هم Ú©Ù‡ روشن است: تخصص در هر موضوع‌ای اعتباری به شخص می‌دهد Ú©Ù‡ به خاطرش دیگران به او رجوع می‌کنند Ùˆ از خردش بهره‌مند شوند. خیلی وقت‌ها آن اعتبار می‌تواند منبع درآمد آن شخص باشد – Ú†Ù‡ به طور مستقیم Ùˆ Ú†Ù‡ غیرمستقیم. مثلا وقتی من پول‌ام را در Øساب سرمایه‌گذاری‌ی بانک‌ای می‌گذارم انتظارم این است Ú©Ù‡ متخصصان آن‌جا بدانند Ú©Ù‡ در Ú†Ù‡ جاهایی سرمایه‌گذاری بکنند Ú©Ù‡ هم سودْ تا Øد قابل توجه‌ای زیاد باشد Ùˆ هم ریسکْ پایین باشند. در قبال این تخصص‌شان، من درصدی از سود پول‌ام را به بانک Ùˆ متخصصان‌اش می‌دهم.
وضع درباره‌ی امور سیاسی هم خیلی متÙاوت نیست. می‌دانیم Ú©Ù‡ وضعیت سیاسی کشور از راه‌های مختل٠بر زندگی اÙراد تاثیر می‌گذارد. اگر Ùرض کنیم Ú©Ù‡ من نوعی به عنوان یک شهروند عادی بتوانم تاثیری بر سیاست کشورم بگذارم (Ú©Ù‡ بنا به تعری٠شهروندی می‌توانم، گرچه میزان تاثیرم در یک سیستم دیکتاتوری بسیار کم‌تر از مثلا یک سیستم دموکراتیک است) Ùˆ باز اگر Ùرض کنیم Ú©Ù‡ من به عنوان شهروند عادی می‌خواهم تاثیری بر سیاست کشورم بگذارم (چون با تاثیر مناسب Ú©ÛŒÙیت زندگی من به‌تر می‌شود؛ Ùˆ اگر عاقل باشم باید چنین کنم)ØŒ آن وقت عقلانی است Ú©Ù‡ بخواهم با کم‌ترین هزینه ممکن به‌ترین تصمیم ممکن را بگیرم.
منظورم از «کم‌ترین هزینه ممکن» این است Ú©Ù‡ لازم نباشد من به شخصه همه‌ی داده‌ها را تØلیل کنم، در همه‌ی جلسات عمومی Ùˆ خصوصی شرکت کنم (Ú©Ù‡ بنا به تعری٠«خصوصی» نمی‌توانم) Ùˆ همه روابط آشکار Ùˆ پشت‌پرده را بررسی کنم. عوض‌اش کاری Ú©Ù‡ می‌کنم این است Ú©Ù‡ Ùردی را می‌یابم Ú©Ù‡ متخصص امور سیاسی است Ùˆ از او انتظار دارم Ú©Ù‡ همه‌ی این‌کارها را بکند Ùˆ نتیجه‌ی تØلیل‌های‌اش را به من بدهد. آن وقت من می‌توانم با توجه به سیستم ارزش‌گذاری‌ام بر امور مختل٠(نوع اقتصادی Ú©Ù‡ می‌پسندم، میزان آزادی‌های اجتماعی Ú©Ù‡ دوست دارم، سیالیت اجتماع Ùˆ غیره) تصمیم مناسب بگیرم.
این بسیار مشابه با همان نوع ارتباطی است Ú©Ù‡ من با متخصصان امور دیگر دارم: وقتی می‌خواهم اتوموبیل‌ای داشته باشم، خودم ماشین را طراØÛŒ نمی‌کنم بلکه به کمپانی‌ای رجوع می‌کنم Ú©Ù‡ تخصص‌اش این است Ùˆ سواد مهندسی مکانیک، طراØÛŒ Ùˆ غیره‌اش بیش از من است. وقتی می‌خواهم سرمایه‌گذاری کنم، به بانک یا Ùردی مشابه رجوع می‌کنم. هرگاه بخواهم خانه بسازم، خودم دست به کار نمی‌شود، بلکه از معمار Ùˆ مهندس ساختمان Ùˆ کارگر ØرÙه‌ای بهره می‌جویم. همان‌طور Ú©Ù‡ انتظار می‌رود این متخصصان کارشان را به‌تر از یک Ùرد عادی انجام دهند، چرا نباید انتظار داشت Ú©Ù‡ متخصصان امور سیاسی هم چنان دقت‌ای به خرج دهند؟ Ùˆ اگر نمی‌توانند چنان دقت‌ای به خرج دهند،‌ چرا باید به ØرÙ‌شان گوش کرد Ùˆ اعتباری بیش از Ùردی عادی به ایشان داد؟
واقÙ‌ام Ú©Ù‡ پیش‌بینی‌ی پدیده‌های اجتماعی در بعضی مواقع ممکن است دشوار باشد. اما نه چنین دشواری‌ای بار مسوولیت را از متخصصان امور بر می‌دارد Ùˆ نه انتظار دقت صد-در-صد در پیش‌بینی‌هاست. انتظار این است Ú©Ù‡ متخصص امور با دقت‌ای قابل توجه بیش از مردم عادی پیش‌بینی کند. چنین چیزی رخ می‌دهد؟
Ú†Ù‡ راه Øل‌ای پیش‌نهاد می‌کنم؟
اگر در جامعه‌ای زندگی می‌کردیم Ú©Ù‡ اعتبار اÙراد برای‌شان مهم بود Ùˆ هم‌چنین بازده پایین Ùˆ خطای بیش از Øد باعث از بین رÙتن اعتماد عمومی می‌شد، آن‌گاه می‌توانستیم امید داشته باشیم Ú©Ù‡ متخصصان غیرمتخصص به تدریج الک شوند. در عرصه‌ی امور سیاسی در ایران وضع به گونه‌ای دیگر است Ùˆ متخصصان سیاسی‌مان هر وقت می‌میرند دوباره ققنوس‌وار از خاکستر برمی‌خیزند. در نتیجه این راه ØÙ„ دست‌کم اکنون جواب نمی‌دهد. اما راه ØÙ„ دیگری نیز هست: از پیش‌بین‌ها بخواهیم شرط‌بندی کنند. مثلا اگر کس‌ای می‌گوید «Øتما رهبری هاشمی را تایید صلاØیت می‌کند» [خواندن نوشته‌های قدیمی بامزه است،‌ نه؟!] از او بخواهیم Ú©Ù‡ Øاضر باشد در صورت نادرست‌بودن پیش‌بینی‌اش هزینه‌ای پرداخت کند.
این‌که دقیقا به Ú†Ù‡ روش‌هایی می‌توان چنین کاری کرد مساله‌ی جالبی است. یک راه ØÙ„ این است Ú©Ù‡ «بازارهای پیش‌بینی» (prediction market) به راه بیاندازیم Ú©Ù‡ به پیش‌بینی‌ها (Ùلانی رای می‌آورد، Ùلانی رای نمی‌آورد) چون سهام نگاه کنم Ùˆ از متخصصان بخواهیم Ú©Ù‡ پیش‌بینی‌ها را خرید Ùˆ Ùروش کنند. مثلا اگر کس‌ای می‌گوید جلیلی نود درصد رییس جمهور می‌شود باید Øاضر باشد متناسب با این باورش هزینه بپردازد. Ùˆ ایده‌ی این بازارهای پیش‌بینی این است Ú©Ù‡ در نهایت هزینه هر پیش‌بینی (سهم) در بازار تخمین خوب‌ای از نظر واقعی (Ùˆ نه غلوشده‌ی) متخصصان امور از اØتمال رخ‌داد آن پیش‌بینی خواهد بود.
مساله‌ی بازارهای پیش‌بینی تا جایی Ú©Ù‡ خبر دارم مساله‌ی تازه‌ای‌ست در علوم کامپیوتر (وضعیت‌اش را در اقتصاد نمی‌دانم). اگر کنج‌کاوید تا بیش‌تر بدانید به این کارگاه آموزشی نگاه کنید Ú©Ù‡ همین سال پیش برگزار شد. اسلایدهای‌اش هم این‌جاست. در ضمن Øدس می‌زنم بعضی از خوانندگان این‌جا در این زمینه متخصص باشند (من نیستم!). کامنت‌دانی منتظر ره‌نمودهای‌تان است.
4 thoughts on “متخصصان سیاسی Ùˆ بازارهای پیش‌بینی”
اتÙاقا چند روز پیش توی دانشگاه بØØ«ÛŒ داشتیم سر اینکه وقتی کسی بدون Ùکر کردن به عواقب تØلیلش، نظری میده، اØتمالا این تØلیل چندان کار شده نیست. یعنی همین آدم، اگر “نگران” عاقبت اظهار نظرش بود، شاید میتونست ØرÙÛŒ نزدیکتر به Øقیقت/واقعیت بزنه.
(البته دلیل شروع این بØØ«ØŒ این بود Ú©Ù‡ من معتقد بودم شایعات بدی برای یک سری از دانشجوها ساخته میشه، Ùˆ کسایی Ú©Ù‡ “جَو میدن” عموما اظهار نظر کرده اند برای اینکه صرÙا یه ØرÙÛŒ زده باشند؛ Ùˆ معمولا نمیشه یقه‌شون رو گرÙت)
جناب سولوژن، معمولن كسايي كه در يه زمينه توانايي اظهار نظر تخصصي دارن (يا ما Ùكر مي كنيم اين توانايي رو دارن يا ظاهر امر اين رو نشون مي ده) معمولن از همون جنس موضوعي هستن كه در موردش اظهار نظر مي كنن. مثلن كسي مي تونه در مورد يه مورد تخصصي در زمينه پزشكي اظهار نظر كنه كه دستي در زمينه پزشكي داشته باشه (البته لزومن نياز نيست كه در اون مورد خاص متخصص باشه). از طر٠ديگه اين اÙراد معمولن از نظر شخصيتي تا Øدودي (نه هميشه) شبيه همون اÙرادي هستن كه در اون زمينه مورد بØØ« Ùعاليت مي كنن. با در نظر گرÙتن اين دو موضوع اÙرادي كه در زمينه سياست مي تونن اظهار نظر تخصصي كن اولن معمولن از جنس سياست هستن Ùˆ دومن تا Øدودي شبيه جامعه مردان سياست هستن.
از اون جايي كه جامعه سياست يه جامعه غير Ø´ÙاÙØŒ مسئوليت ناپذير Ùˆ غير پاسخگو، شارلاتان Ùˆ ….. (اين چند نقطه يعني هر صÙت بدي كه به ذهنتون مي رسه) مي تونيم اين Ùرض رو هم بكنيم كه كسايي كه توانايي اظهار نظر تخصصي در مورد اون رو داشته باشن هم همين صÙات رو دارا باشند.
(البته در آخر مي تونيم همين دو پيش Ùرض رو در مورد همين يادداشت من هم بكار ببريم :))
همون‌طور Ú©Ù‡ Ú¯Ùتی، اگر به نوعی مناÙع (Ùˆ یا ضرر) پیش‌بینی کننده‌ها هم درگیر بشه، Øتمن Ú©ÛŒÙیت کارشون رو بالاتر می‌برن Ùˆ یا از ارایه‌ی پیش‌بینی کم‌کیÙیت خودداری می‌کنن. مثلن اگر شبیه به بانک باشه Ùˆ هرچه‌قدر Ú©Ù‡ مشتری بیش‌تر سود بکنه، بانک هم بیش‌تر سود می‌کنه، خود به خود همون بانک به دنبال به‌ترین راه‌های ممکن می‌گرده Ú©Ù‡ کارشون رو به به‌ترین Ø´Ú©Ù„ ممکن انجام بده.
مثالی Ú©Ù‡ به ذهنم می‌رسه اینه: خود من ØªØ±Ø¬ÛŒØ Ù…ÛŒâ€ŒØ¯Ù… برای خوندن تØلیل به اکونومیست مراجعه کنم به جای Ùارس نیوز. اکونومیست تا به الان تلاشش بر ارایه‌ی مطالب Ùˆ پیش‌بینی‌های با Ú©ÛŒÙیت بوده Ùˆ می‌دونه Ú©Ù‡ اگر خطای ÙاØØ´ÛŒ بکنه یا از اÙراد با خطای بالا در کادرش استÙاده بکنه، خواننده‌ها رو از دست می‌ده. این به نظرم یک نمونه از بازار آزاد برای تØلیل Ùˆ ارزیابیه Ú©Ù‡ بازخورد رو Ú©ÛŒÙیت کارشون تاثیر می‌گذاره.
اما چرا در مورد ایران این بازار آزاد به راه Ù†ÛŒÙتاده؟ نمی‌دونم! شاید نبود رقابت باعث این وضعیت شده باشه. شاید اگر آزادی بیان بیش‌تری بود، تØلیل‌گرها (یا سازمان‌هایی Ú©Ù‡ تØلیل ارایه می‌دادن) خودشون اØتیاط به خرج می‌دادن Ùˆ برای مناÙع‌شون هم Ú©Ù‡ شده بود، لازم می‌دونستن با دقت بیش‌تری کار کنن. در اون صورت نیازی هم به شرط‌بندی نبود!
به آلا: اوهوم! برای همین است می‌گویند باید برای ØرÙ‌زدن مالیات پرداخت کرد.
به بوگی: تعبیر جالبی بود. گرچه الزاما خیلی از نظردهنده‌ها سیاست‌مدار نیستند بلکه مثلا خبرنگارند یا مقاله‌نویس و غیره و مسیر شغلی‌شان هم جوری نیست که قرار باشد سیاست‌مدار بشوند.
به روزبه: شاید همین نبود آزادی بیان Ùˆ بسته‌بودن سیستم قدرت باعث شود Ú©Ù‡ بازار آزادی هم ایجاد نشود. در واقع گاهی در ایران مراجعه به این متخصصان اختیاری نیست، اجباری است چون Ùقط آن‌های‌اند Ú©Ù‡ Øر٠می‌زنند.