رقابت سالم
«بابای من از بابای تو قوی‌تره!»
«بت‌من من از سوپرمن تو زرنگ‌تره!»
«رشته مهندسی برق من از رشته مهندسی صنایع تو مهم‌تره!»
«دانش‌گاه من از دانش‌گاه تو رتبه‌اش بالاتره!»
«آشنای من از آشنای تو معروÙ‌تره!»
«Øقوق من از Øقوق تو بیش‌تره!»
«خونه‌ی من از خونه‌ی تو بزرگ‌تره!»
«بچه‌های من از بچه‌های تو نمره‌شون به‌تره!»
«نوه‌های من از نوه‌های تو خوش‌گل‌ترن!»
«نتیجه‌های من از نتیجه‌های تو بیش‌ترن!»
«سنگ قبر من از سنگ قبر تو مرغوب‌تره!»
«بهشت من از بهشت تو یک طبقه بالاتره!»
5 thoughts on “رقابت سالم”
Ùکر می‌کنید شوخی است؟ این Øقارت آدم را می‌کشد. آدم را مجبور می‌کند Ú©Ù‡ جوانی‌ش را بگذارد سر ثابت کردن این‌که از دیگران Ú©Ù… ندارد. Ùˆ این زمانی Ú©Ù‡ باید عاشقانه سپری می‌شد، در رقابت اØمقانه تل٠می‌شود. جامعه هم Ú©Ù‡ خوشØال از این رقابت
آن‌چه به‌گا می‌رود عشق است. شوریدگی و عشق
شوخی که نیست هیچ، کلی هم جدی‌ست.
چنگال من تیز تره
دنبه من لذیذتره
لبخند
این لبخند ربطی به رقابت سالم ندارد! به این ربط دارد که اینجا به روز می شود. این را از موقعی که از پیتزبورگ نوشته بودی می خواستم بگویم که تنبلی نگذاشت!
Ù¾.نون. مادر من از مادر تو Ùمینیست تر/جذاب تر/ روشنÙکرتر/با Øال تره
این مورد بر سر من امده که عرض می کنم!
به هیوا: ها، ممنون!‌ (: به نظرم مدت‌هاست هیجان وبلاگ‌نوشتن‌ام تصعید شده است. تو اما هم‌چنان می‌نویسی و چه خوب که می‌نویسی.
Ù¾.Ù†: (: