دارم نوشته هاي سالهاي پيشم

دارم نوشته هاي سالهاي پيشم

دارم نوشته هاي سالهاي پيشم را ميخوانم. ميخواهم بزنم زير گريه از بس خوشحالم. دوست دارم همه آن خاطره ها – همه آن آدمها را در آغوش بگيرم Ùˆ ببوسم! يادشان به خير: Ú†Ù‡ متفاوت بودم.
(راستي كساني كه نگران مسايل اخلاقي ماجرا هستند چندان نگران نباشند. قول ميدهم در موارد خاص فاصله يك شتر و استفاده از پنس را رعايت كنم.)
نوستالژي! اسمش همين است. سولوژني كه الف Ùˆ ب Ùˆ Ù¾ بود Ùˆ الان ديگر آنگونه نيست. زماني كه وضعيت اينگونه Ùˆ آنگونه بود اما ديگر نيست. “در جستجوي زمان از دست رفته”ØŸ اين است ماجرا؟ بعيد ميدانم. شيريني اين روزگار تجربه نشده برايم از بين نرفته است. نگران مرگ هم نيستم. هيچ چيز! هيچ چيز! نگران همين الانم هستم. نگران فردا هستم. نه نگران بيست سال بعد. همين امروز. همين فردا.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *