Anti Memoirs
گاهی این‌جا کم ضدخاطرات است، گاهی زیاد.
گاهی این‌جا خاطره است، گاهی ضدخاطره.
گاهی این‌جا طنز می‌نویسم، گاهی جدی (اما معمولا هر دو با هم).
گاهی این‌جا من می‌نویسم، گاهی من نمی‌نویسم.
راستی ضدخاطرات‌ام را دیده‌اید چگونه به دنیا آمد؟ آخر سر اولین پست‌های‌اش را از Øالت draft (Ú©Ù‡ در انتقال وبلاگ این‌گونه شده بود) به وضعیت قابل خواندن تبدیل کردم. بخوانید نوشته‌های اغازین‌ام را در ژانویه Û²Û°Û°Û² .
7 thoughts on “Anti Memoirs”
هیچ آدابی و ترتیبی مجو
هر چه میخواهد دل تنگت بگو
البته امیدوارم هیچ وقت دلتنگ نباشید
Ú†Ù‡ شده یاد گذشته‌ها اÙتاده‌ای؟! :))
خوبه Ú©Ù‡ آدم گاهی یاد گذشته بیÙته Ùˆ نوشته هاشو بخونه …بهتر Ù…ÛŒ تونه خودشو نقد کنه.مخصوصا اگه تو وبلاگ باشه Ú©Ù‡ باعث Ù…ÛŒ شه بعضی از خواننده گان وبلاگ مه به گذشته شون Ùˆ گذشته مشترک با وبلاگت نظری بیاندازند.ممنون.
سلام … منکه با شاخ به شاخ شدن اتÙاقی Ùˆ ناخواسته شروع کردم …
سلام 🙂 Ùردا اون اولی ها رو Ù…ÛŒ خونم. الآن Ùقط اومدم یه سری بزنم Ùˆ یه سلامی عرض کنم. دلمون تنگ شده خب 🙂
امروز یه مقدار خوندمشون. خیلی سولوژنیک بودند. شما هیچ عوض نشده اید ! از این هم خیلی خوشم اومد:
“چرا این‌جای‌ایم؟” من هم جوابی برایش ندارم (Ú©Ù‡ قانع کننده باشد 🙂
منو بخشیدی؟