نخود
آخه یکی نیست به‌ش بگه “نخود! تو دیگه Ú†ÛŒ می‌گی؟!”
یا Øتی “آن پشه هم تویی!” یا چیزی در همین Øدود.
Ùکر کنم خصلت‌ای Ú©Ù…-Ùˆ-بیش عمومی‌ای باشد Ú©Ù‡ اگر به آدم‌ها رو بدهی، روی‌شان زیاد می‌شود. اگر ساکت باشی Ùکر می‌کنند مواÙق‌شان‌ای، اگر Ùریاد نزنی گمان می‌برند از همه چیز راضی هستی، Ùˆ اگر نظرت را نگویی به خیال‌شان می‌رود Ú©Ù‡ کلا با مقوله‌ی نظر ناآشنایی Ùˆ -متاسÙانه- به هم‌چنین اگر سوارشان نشوی Ùکر می‌کنند باید سوارت شوند!
تا به Øال بارها Ùˆ بارها به همین دلیل ضربه خورده‌ام. معمولا نرÙته‌ام در صورت طر٠داد بزنم. یا آمده‌ام این‌جا چیزکی نوشته‌ام، یا در آن دÙتر رو به موت‌ام Ùˆ یا به کس‌ای Ú¯Ùته‌ام Ú©Ù‡ ربط مستقیمی به آن شخص نداشته است. یعنی در واقع Øلقه‌ی Ùیدبک را هیچ‌وقت کامل نبسته‌ام. ناراضی نیستم. ØªØ±Ø¬ÛŒØ Ù…ÛŒâ€ŒØ¯Ù‡Ù… ساکت باشم Ùˆ به نظر اØمق بیایم تا این‌که خلاÙ‌اش را عمل کنم Ùˆ روزی دیگران بیایند Ùˆ در موردم همین‌گونه Ùکر کنند Ú©Ù‡ من در مورد ایشان Ùکر می‌کنم. البته باز هم تاکید کنم Ú©Ù‡ هیچ چیز خالص نیست Ùˆ من هم همیشه این‌گونه Ú©Ù‡ می‌گویم نبوده‌ام Ùˆ نیستم.
خب! غرغر تمام شد!