چرا انرژی‌ات پرید و رفت

چرا انرژی‌ات پرید و رفت

چرا انرژی‌ات پرید و رفت دوست‌ من؟
چرا دیگر نمی‌آیی تا ببینیم‌ات …
چرا زود از پای در آمدی …ØŸ
امروز به کسی می‌گفتم قوی زندگی‌کردن را دوست می‌دارم: با صلابت انتخاب کردن، تجربه کردن Ùˆ شکست خوردن. نه چنگ‌زدن به شکست ناپذیری‌های از پیش معلوم را … از خواب‌ام می‌زنم، از چشم‌ام می‌زنم، اشک‌های‌ام جاری می‌شوند ولی نمی‌ایستم … گام‌های من می‌بایست استوارتر از این حرف‌ها باشند. Ùˆ گام‌های تو هم!
خسته شدی دوست من؟!
بپا خیز! فردا منتظرت‌ام!

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *