چهارده امرداد؛ روز هم‌بستگی با دانش‌جویان در بند

چهارده امرداد؛ روز هم‌بستگی با دانش‌جویان در بند



۱) فایده‌ای دارد یا نه؟! خوش‌بینانه‌اش، بلی! بدبینانه‌اش، خیر! کم و بیش واقع‌بینانه‌اش: حس هم‌بستگی‌ی افراد را برمی‌انگیزاند، چیزی در حد و حدود شعارهای سرِ صف مدارس، که تو را به هیجان می‌آورد. خیلی بدبینانه‌اش: نه تنها تاثیر ندارد بلکه چون حسِ فعالیت اجتماع‌ی تو را ارضا می‌کند، کاری را که ممکن بود بکنی دیگر بی‌خیال می‌شوی.
۲) از جنبش مشروطه‌خواهی کلی گذشته است؟ هنوز آرمان دموکراسی‌مان همان است؟ فکر نمی‌کنید از خیرش بگذریم به‌تر باشد؟ آها!‌ سمبولیک است!
۳) ما هم‌چنان منتظر آزادی هستیم؛ به طور کلی عرض می‌کنم، هاه؟؛ نه! همین کلی و اینا و اینا دیگه!
Û´) “امرداد” بر “مرداد” ترجیح معنایی/تاریخی دارد! (;

9 thoughts on “چهارده امرداد؛ روز هم‌بستگی با دانش‌جویان در بند

  1. راستش من از همون اولش اون جنبه واقع بینانه اش به عنوان معنا و نتیجه کار در نظرم بود و باعث شد استقبال کنم. و همان هم کم چیزی نیست به گمونم. نه به هدف خاصی که فکر کنم الان دیگه دانشجوها آزاد می شند. اما گمون کنم می تونه به نوبه خودش واسمون مشق همبستگی باشه که اون خودش تحمل کردن تساوی و برابری فارغ از اینکه من کیم و تو کی هستی رو یادمون می ده.و با خیلی بدبینانه اش هم هیچ موافق نیستم. من شخصا که کار دیگه ای نمی کردم به هر حال! که اگه قرار بود کار دیگه ای هم انجام بشه، (من که هیچ، از طرف مدعیانش هم) تو این نزدیک 1 ماه باید انجام می شد دیگه.
    2 خیلی بامزه بود! آره محض این خوبه که بگیم ما یه قرنه داریم در راه آزادی مبارزه می کنیم. و اگه ازمون پرسیدن که پس چرا هنوز همون آش و همون کاسه است، سوت بزنیم!

  2. موضع کثیف من رو هم که می دونی!
    به همون دلیل باهات موافق نیستم. امیدوارم موفق نشید یا به عبارتی شکست بخورید!

  3. در مورد یک قرن مبارزه:
    بله! یه قرنه Ú©Ù‡ جوانان فرنگ دیده ما مدرنیسم بلغور Ù…ÛŒ کنن…. ولی جنبش اجتماعی چیز دیگه ایه. توی این صد سال هیچ وقت ملت ایران این خواسته رو نداشته (عرض کردم ملت ایران. نه دانشجوهای دانشکده فنی)
    اون حضراتی که با ایل و طایفه برای مشروطیت قشون می کشیدن چه برداشتی از دموکراسی داشتن؟

  4. به ندا: مشکل این است که نتیجه‌ی همه‌ی این هم‌بستگی در نهایت چه خواهد بود؟ دو سال پیش وبلاگ‌ستان بدجوری هم‌بستگی داشت که یا معین برود بالا یا کلِ نظام -به دلیل رای نیاوردن سقوط کند (تحریمی‌ها). همه‌‌ی پیش‌بینی‌ها جور دیگری بود. نتیجه؟ خودت دیدی!‌
    بعد از این واقعه بود که امیدم از فعالیت اینترنتی کم‌تر و کم‌تر شد. همان‌طور که یاسین نوشته است، خیلی‌های‌مان شباهتی به توده‌ی مردم نداریم. هم‌بستگی‌مان هم، هم‌بستگی‌ای بسیار محدود خواهد بود.

    به یاسین: البته مواضع شما همه دستِ گل هستند،‌ کدام‌شان را می‌فرمایید؟! بعد دقیقا با چه چیزی مخالفی؟! من در این پست با چیزی اعلام موافقت نکرده بودم. نکند آزادسازی‌ی دانش‌جویان را می‌گویی؟ آها!

    به یاسین: موافق‌ام که جنبش اجتماعی چیز دیگری است. به همین دلیل مورد سوم را نوشتم. ملت ایران در صد سال اخیر همیشه خواسته‌هایی داشته، ولی گشادی‌اش می‌آمده کاری بکند در بیش‌تر مواقع. یکی دو بار هم دست به عمل زدند، به دلایل مشخص گند زدند!

  5. خوب که چی ؟

    خسته شدم ازین همه شعار

  6. به فرزانه: خسته نباشید! P:

  7. آره ما هنوز درگیر همان آزادی هستیم، همان مفهومی که مصداق حقیقی و ثابتی ندارد، همان چیزی که انتزاعی ترین است

  8. بريد بابا شما ها هم بيكارين خودتون رو يه جوري دارين مشغول مي كنين
    (مثل مشغولك بچه)
    خوش باشين

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *