Pressure Point از Camel گوش
Pressure Point از Camel گوش می‌دهم. Ùوتبال امروزمان را 11-0 می‌بازم. بعد از مدت‌ها آن‌قدر می‌خندم Ú©Ù‡ اشک‌ام در می‌آید. امروز اصلا Øس بازی کردن نداشتم. به نظر می‌آمد بیش‌تر در Øس ماتریس باشم. Øالا چرا ماتریس بماند.
یک گزاره منطقی: من خیلی خوب وضعیت روØÛŒ آدم‌ها را می‌Ùهمم یا نمی‌Ùهمم.
یک گزاره تجربی: خوب می‌Ùهمم.
گزاره اول ارزشی ندارد چون همیشه درست است (اگر همیشه غلط بود هم ارزشی نداشت).
گزاره دوم هم ارزشی ندارد چون مبنایی ندارد (ولی آدم‌ها این‌طوری با هم دیگر رÙتار می‌کنند در اغلب موارد).
آها!
او امروز چندان سر Øال نبود.
Ø¢ÛŒ! ‌خسته شدم از بس این‌جا از ضمایر نامÙهوم استÙاده کرده‌ام. دÙتر خاطرات‌ام بی‌سانسورترین نقطه دنیاست ولی این‌جا یک جورهایی سانسور می‌کنم، چرا؟! می‌ترسم؟ شاید.
او سر Øال نبود با این‌که Ú©ÙØ´ نویی به پا کرده بود. کاملا بالا Ùˆ پایین بودن‌اش در طول زمان را درک می‌کنم. اما همیشه جوری رÙتار می‌کند Ú©Ù‡ انگار هیچ چیزی نیست. از این آدم‌هاییست Ú©Ù‡ در یک Ù„Øظه منÙجر می‌شود. هیچ وقت جلوی من این‌طوری نشده. خوب … ØÙ‚ دارد. زیاد هم به من ربطی ندارد آخر.
امروز 11-0 باختیم. از خنده مردم.
راستی من پرانتزها را دوست دارم. بعضی وقت‌ها مهم‌تراز بیرون‌شان هستند.
این وسط موزیک Rhayader Goes to Town چقدر Ùوق‌العاده است. گوش دهید Øتما.
می‌گم‌ها …
دیگه چی بگم؟