دور تند

دور تند

می‌دانید Ú†Ù‡ چیزی کیف می‌دهد؟ دیدن زندگی‌ی آدم‌ها روی دور تند: خواندن آرشیو دو سه ساله‌ی وبلاگ‌ای ناشناس – مخصوصا اگر از خودش بنویسد Ùˆ تصور کند Ú©Ù‡ هیچ‌کس نخواهد خواند.

می‌دانید چه چیزی دردناک است؟ دیدن زندگی‌ی آدم‌ها روی دور تند.

15 thoughts on “دور تند

  1. با حال بود من هم جدیدا چیز مینویسم ولی فقط خودم میخونمشون اگه خاستی اولین خوننده من باش تا کیف کنم اگه هم نظری بنویسی ممنمون میشم .

  2. امروز غمگینم پس اگه کلمات بعدی اسهالت کرد بذار به این حساب. سولوژن ،اسمت منو یاد یه رویای کودکانه Ù…ÛŒ ندازه Ú©Ù‡ نیاز به تولد یه ابر قهرمان داره….اما راجع به نوشته ÛŒ بالا، Ù…ÛŒ دونی تو نوشته ÛŒ بالا بهتر بود یه زبان عامیانه تر اتخاذ Ù…ÛŒ کردی هم تاثبر گذار تر بود Ùˆ هم گیراتر تازه اگر هم به فرض Ù…ÛŒ خواستی کوتاه باشه از بالایی کوتاه تر در Ù…ÛŒ اومد.

  3. به کمال: می‌ترسم آرامش‌اش را به هم بزنم. ولی خب، چنین وبلاگ‌هایی کم نیستند.

    به شاستی بلند: حتما می‌خوانم.

    به فرید: یاد چه رویایی؟ توضیح می‌دهی؟

  4. من چند هفته پیش وبلاگم رو به اجبار عوض کردم ( چون سرویس جدید میهن بلاگ فیلتر شده)
    حالا دیگه کسی نمی تونه نوشته های یکساله من رو بخونه 🙂
    ولی خودم تا حالا چند بار بعضی وبلاگها رو تمام و کمال خوندم ( البته به نویسنده وبلاگ خبر دادم)

  5. ولي سولوژن آدم رو بيشتر ياد نوستالژي مي ندازه 🙂

  6. چرا دردناک؟

    کیفور شدنش را نمی دانم اما جالبش اینجاست که گاه کاملا تغییر 180 درچه ای طرف را حس می کنی .
    من بلاگ پدری را می خواندم سری که به آرشیوش زدم حس کردم چقدر با مرد بچه دار امروز متفاوت است.
    نوع نوشتن گاه فرق Ù…ÛŒ کند . Ùˆ بعضا بهتر Ù…ÛŒ نویسند …

  7. آلبوم های عکس هم به من چنین حسی Ù…ÛŒ ده …

  8. به “از زندگی”: بله! دقیقا همین‌طور است. متاسفانه این‌جا چندان به آلبوم‌های عکس واقعا قدیم دست‌رسی ندارم Ùˆ حس نوستالژی‌ی مربوطه را نمی‌توانم به خوبی حس کنم. اما هر گاه دست‌ام به‌شان می‌رسد، هممم …. !

  9. سلام
    من تنها باری Ú©Ù‡ یک وبلاگ را با Ú©Ù„ آرشیوش خواندم “نوشی Ùˆ جوجه هایش ” بود. در حین خواندن با شادی شان شاد شدم با غمشان غمگین Ùˆ در آخر احساس کردم Ú©Ù‡ بدون هیچ خبری چند نفر آدم آشنا را از دست دادم چون به صورت ناگهانی دیگر ننوشته بود یا اگر وبلاگش را عوض کرده بود من نتوانستم پیدا کنم تا مدت ها احساس سردرگمی داشتم به چند نفر Ú©Ù‡ به وبلاگش لینک داده بودند ایمیل زدم ولی هیچ جوابی نگرفتم خیلی حس بدی بود برای همین دیگر هیچ وبلاگی را با آرشیو کامل نخواندم.
    راستی او را می شناسی ؟ آخر چه شد؟

  10. به NemoGoody: من معمولا نمونه‌برداری می‌کنم و همه‌ی آرشیو را نمی‌خوانم. در مورد نوشی هم خبری ندارم. بعید است بیش‌تر کسانی که به او لینک داده باشند اطلاعات زیادی از اوی واقعی داشته باشند.
    چند نفری ادعا می‌کنند او را از نزدیک می‌شناسند، اما من در صحت ادعای‌شان یقین ندارم.

  11. می‌دانید چه چیزی وهمناک است؟ دیدن زندگی‌ی خود روی دور تند.

  12. 🙂 کاری Ú©Ù‡ همین حالا دارم با شما می‌کنم! -البته ناشناس نیستید-

  13. به راحیل: وهم‌ناک! بله … بله!
    به بایا: در این موارد باید رفت سراغ جوان‌ترها!

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *