کشتی‌ی بی‌‌قرارِ محوِ ملتهب

کشتی‌ی بی‌‌قرارِ محوِ ملتهب

و اگر قرارمان بر این نباشد که
شب ملحفه‌ای باشد بر آرامشِ خواب‌مان
چرا پس بخوابیم
در این کشتی‌ی بی‌قرارِ محوِ ملتهب؟

4 thoughts on “کشتی‌ی بی‌‌قرارِ محوِ ملتهب

  1. چه زیبا! کشتی بی‌قرار محو ملتهب! مثل الان که دارد صبح می‌شود! شب است اما ساعت 4 صبح را نشان می‌دهد.

  2. و اگر قرارمان بر این نباشد که
    طوری حرف بزنیم تا مردمان دقیق بفهمند
    چرا پس بزنیم
    حرف؟ 😉

    (سوالِ جدی است ها، rhetorical نیست! [به فارسی چی میشه؟] به این فکر می‌کنم که نقشِ شعر و شعرواره و جایگاه‌اش در مخابراتِ انسانی چیه.)

    پی‌نوشت: این templateِ زیبای شما اگر امکانِ previewی commentها را هم داشت کاربرِ-وسواسی-پسندتر حتی می‌شد!

  3. پی‌پی‌نوشت: لطفا پی‌نوشتِ پیش را عجالتا نادیده بگیرید. الان دیدم که مالِ خودم هم نداره!

  4. به علی: (:

    به پویا: فکر کنم مشکل از تصور ناشی می‌شود که زبان طبیعی نقش‌اش انتقال دقیق اطلاعات است. به گمان‌ام این نیست. اما این‌که چه چیزهایی است، هم به تفکر بیش‌تر احتیاج دارد و هم این‌که بعید است در دو سه خط جا شود (و مهم‌تر از آن، بعید است آدم‌ها خیلی راحت سرش توافق کنند).

    به پویا: چشم!

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *