دیروز به نمایشگاه کتاب رفتم.

دیروز به نمایشگاه کتاب رفتم.

دیروز به نمایشگاه کتاب رفتم. از ساعت 11:30 صبح تا 8:30 شب. آخر سر انداختنم بیرون! کلی کیف داد. خیلی! نرسیدم همه چیز را ببینم. کتاب‌های خارجی (که البته امیدی به خریدشان ندارم) ماند به علاوه مطبوعات. به هر حال این‌طوری‌هاست.
کلی کتاب گرفتم و کلی کتاب هم نگرفتم. آخر جیب آدم به طور ذاتی محدود است. کتاب‌هایی که خریدم این‌ها هستند. (دیشب با وضعیتی فاجعه‌بار (چون داشتم ساندویچ می‌خوردم و از بس گشنه بودم نمی‌توانستم صرف‌نظر کنم از خوردن و در همان حال املاح(!) درونی ساندویچ می‌ریخت روی میزم!) برای الهام نوشتم که چه چیزهایی خریده‌ام، ولی وسط‌های کار متوجه شدم که قطع شده است و رفته. کلی خوش‌حال شدم.)
لیست کتا‌ب‌هایی که گرفتم،‌ این‌هاست:

1. آخرین خنده که مجموعه داستان‌های کوتاهی است از فاکنر،‌ ناباکف، همینگوی،‌ آلن پو، ویرجینیا وولف، کاترین منسفیلد (نمی‌شناسم‌اش!)‌، سال بلو (قبلی!)، بکت،‌ ری برادبری (فقط اسم‌اش را شنیده‌ام)، لنگستن هیوز، رالف الیسن‌ (ناشناس) و ترومن کاپوتی.
2. رساله منطقی-فلسفی از لودویگ ویتگنشتاین که اولین اثر و شاید هم مهم‌ترین نوشته ویتگنشتاین باشد. بعضی‌ها او را بزرگ‌ترین فیلسوف قرن بیستم می‌دانند (و لابد بعضی‌ها هم نمی‌دانند). کاری که او کرد این بود که حسابی منطق را زیر سوال برد و اثبات کرد که فیلسوف‌ها بی‌کاره‌اند. عجب فیلسوفی! راستی باید بگویم که آدم به‌تر است این کتاب را به نام Tractatus بشناسد در مقابل Investigation که کتاب مهم بعدی‌ی اوست و به تازگی ترجمه شده.
3. سولاریس از استانیسلاو لم. این کتاب علمی-تخیلی به طور کاملا اتفاقی‌ای کشف شد. این آقا را از زمانی Ú©Ù‡ سفرهای یون‌تیخی در مجله دانشمند چاپ می‌شد به خاطر دارم. این مثلا مربوط می‌شود به … به 12 تا 15 سال پیش. یون‌تیخی فوق‌العاده بود. یاشار باید یادش باشد.
4. شکست‌ناپذیر از همان نویسنده بالا. اول این کشف شد و بعد آن دیگری! (مشخص شد که کتاب‌ها را روی میزم گذاشته‌ام و یک یک بر‌می‌دارم بدون هیچ‌گونه ترتیب زمانی-موضوعی خاصی.)
5. فلسفه سیاسی آیزایا برلین، نوشته جان گری و ترجمه خشایار دیهیمی. خیلی وقت بود (از تابستان) که می‌خواستم این سری کتاب‌های فلسفه سیاسی را که خشایار دیهیمی ترجمه‌شان می‌کند بخوانم. ولی همیشه یا گیر کاری وحشتناک بوده‌ام یا این‌که پول نداشته‌ام یا چیزی مشابه. دیگر کتاب‌های این سری فلسفه‌های سیاسی هانا آرنت است و استوارت میل.
6. موش‌ها و آدم‌ها از جان اشتاین‌بک. خیلی وقت بود می‌خواستم این را بخوانم ولی نشده بود. تعریف‌اش را زیاد شنیده‌ام.
7. حیات چیست؟ Ú©Ù‡ شامل دو کتاب است. کتاب اول همین “حیات چیست؟” از اروین شرودینگر فیزیک‌دان است Ú©Ù‡ کتاب دوم مجموعه مقالاتی است Ú©Ù‡ به مناسبت پنجاه‌امین سال‌گرد نوشته شدن آن کتاب در کنفرانسی گفته شده است. از میان آن‌ها تنها راجر پنروز فیزیک‌دان Ùˆ ریاضی‌دان را می‌شناسم ولی دلیل نمی‌شود Ú©Ù‡ بقیه آدم‌های معروفی نباشد. تنها دلیل‌اش این است Ú©Ù‡ من فیزیک‌دان‌ها، ریاضی‌دان‌ها Ùˆ زیست‌شناسان معاصر را نمی‌شناسم. این هم از خریدهای خوب‌ام می‌بایست باشد.
8. ناتور دشت از سالینجر. بعد از خواندن فرانی و زویی از همین نویسنده علاقه‌مند شدم که بقیه کتا‌ب‌های‌اش را هم بخوانم. ناتور دشت مطمئنا انتخاب خوبی است.
9. اسلپ‌استیک یا تنهایی هرگز از کرت وانه‌گت. هیچ ایده‌ای از این‌که چه چیزی خریده‌ام ندارم. این تنها کتابی بود که فروشنده‌ای به من پیشنهاد کرد (و عجب خانم فروشنده باحالی بود! به او بود،‌ حدود 10 هزار تومان پیاده می‌شدم.) و گفت که به طرح روی جلد‌شان توجه نکنم و این کتاب را بخرم (آخر طرح روی جلدش عکس لورل و هاردی است). در ضمن خوبی‌اش این بود که مرا می‌شناخت. چطوری؟! چند ساعت قبل از جلوی غرفه‌شان رد شده بودم و با برداشتن ناتور دشت (آن هم از همین‌جا بود) شروع کرد به پیشنهاد چند کتاب دیگر. آن موقع هیچ‌کدام را نخریدم ولی ساعاتی بعد که برای خرید ناتور دشت بازگشتم، چند عنوان دیگر هم به من داد. حسی درونی می‌گوید که کتاب جالبی است.
10. یوزپلنگانی که با من دویده‌اند از بیژن نجدی که مجموعه داستان است انگاری. این به سفارش پرهام بود. تا به حال کتاب داستان کوتاه نویسنده فارسی زبان نخریده‌ بودم.
11. در انتظار گودو از ساموئل بکت. این هم از آن چیزهایی‌ست که خیلی وقت می‌خواستم بخوانم‌اش.
12. خاستگاه آگاهی – در فروپاشی ذهن دوجایگاهی از جولیان جینز. اگر می‌دانستم چنین کتاب فوق‌العاده‌ایست جور دیگری رفتار می‌کردم. مثلا چطوری؟! نمی‌دانم. اصلا انتظار نداشتم به چنین نتایج خیره‌کننده‌ای برسد. دقیقا از آن چیزهایی است Ú©Ù‡ آدم دوست دارد داد (یا جیغ، متناسب با ساختار فیزیکی‌اش) بکشد. حال شاید بعدا درباره‌اش به طور مفصل بنویسم ولی می‌دانم از آن جور کتاب‌هایی خواهد بود Ú©Ù‡ حسابی روی طرز تفکرم نسبت به انسان Ùˆ محیط‌ش تاثیر می‌گذارد. دل‌ام نمی‌آید چیزی درباره‌اش به طور نصفه بنویسم ولی چیزهای زیادی توی‌اش پیدا می‌شود Ú©Ù‡ حسابی وسوسه‌ام می‌کند به نوشتن‌اش. همین یک مورد را فعلا داشته باشید: “انسان‌های حوالی 1000 تا 2000 سال پیش از میلاد آگاهی نداشتند.” کف کردم!!!!

One thought on “دیروز به نمایشگاه کتاب رفتم.

  1. خسته نباشی.
    من برای تکمیل یه مقاله داشتم این ورا می گشتم که دیدم درباره خاستگاه اگاهی یه چیزی نوشتی که معلوم میشه یا خوب کتابو نخوندی یا فهمش نکردی.
    چندتا از کتابای کاسیرر رو ،مثل فلسفه صورتهای سمبلیک یا اسطوره دولت رو بخون کمکت می کنه.
    از نظر جولیان جینز انسانها از حدود 2000 سال پیش شروع کردن به گذار از ذهن دو جایگاهی به سمت اگاهی ذهنی و این به معنای عدم اگاهی نیست.


    ممنون از توضیح‌تان و معرفی‌ی کتاب ارنست کاسیرر.
    در واقع شاید خوب باشد Ú©Ù‡ پیش از هر چیزی بپرسیم “آگاهی” را من در Ú†Ù‡ معنایی به کار برده‌ام. ادعای کتاب جینز درباره‌ی تعریف خاص‌ای از آگاهی است Ú©Ù‡ شاید خودآگاهی آن را به‌تر توصیف کند. با این توضیح، هم‌چنان اعتقاد دارم Ú©Ù‡ ادعای او (جدا از درستی یا نادرستی‌اش) چنین چیزی بوده است. در واقع تفاوت ذهن دوجایگاهی در خارجی جلوه‌دادن آن چیزی است Ú©Ù‡ ما اینک Ú©Ù… Ùˆ بیش به اسم خودآگاهی می‌شناسیم.
    سولوژن

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *