Edward Witten in my dreams
جدا نمی‌دانم چرا باید چنین خوا‌ب‌ای ببینم، ولی به هر Øال چند شب پیش خواب Edward Witten را می‌دیدم! با هم ورق‌بازی می‌کردیم. در واقع ورق‌بازی Ú©Ù‡ نبود؛ کلک‌های ورقی بود Ùˆ باید اعلام کنم Ú©Ù‡ او به شدت سوسک شد.
پریشب هم توی خواب بØØ« پیش آمد Ú©Ù‡ آیا Ùرگه (گوتلوب Ùرگه؛ Gottlob Frege) نظام اخلاقی هم داشته است یا نه. طرق مقابل (دکتر ÙˆØید بود به گمان‌ام) اعتقاد داشت Ú©Ù‡ داشته Ùˆ نظام اخلاقی‌اش را با راسل مقایسه می‌کرد، اما من متعجب بودم Ú©Ù‡ اخلاق Ú†Ù‡ ربطی به Ùرگه می‌تواند داشته باشد.
این هم خواب٠بنده!
46 thoughts on “Edward Witten in my dreams”
از بچگی آرزو داشتی دانشمند بشی. Øالا Ú©Ù‡ شدی از خواب هایت تعجب نکن، همینطوریه دیگه….
Øالا Ú©ÛŒ با این دوتا آشنا شدی؟ قیاÙشون رو دیدم Ùهمیدم خیلی دانشمند هستند.
گاهی البته منم از اینا می‌بینم Ùˆ جالبه Ú©Ù‡ توش همیشه من در مقابل اون طر٠ØرÙهای قابل قبولی می‌زنم Ùˆ قانع‌ش می‌کنم Ú©Ù‡ من درست می‌گم Ùˆ اون داره اشتباه می‌کنه. یه‌بار استالمن رو دیدم. یه بار هم البته درست یادم نیست، یکی از این آدم‌های کت‌وکلÙت رمزنگاری Ùˆ امنیت شبکه بود.
منظورت از نظام اخلاقی یک کتاب جامع ÙلسÙه‌ی اخلاقه یا یه چیز دیگه؟
این آقای ویتن رو اولین بار بود اسمشو می‌شنیدم. یه سؤال: این “ابررشته” چیه؟ Ùˆ منظورش از جهان در یه رشته چیه؟ بگو شاید ما هم علاقه‌مند شدیم، رÙتیم تو خواب باهاش ورق بازی.
آقاجان قبول نیست. مگر ما Ùیزیکی‌ها می‌رویم توی خواب computer scientist ببینیم Ú©Ù‡ شما می‌روید Ùیزیک‌دان می‌بینید؟
خوبه من هم Ùردا بروم خواب رندی پاوش ببینم Ùˆ توی شطرنج ماتش کنم؟
Øالا خوبه تو وقتی خوابشان را Ù…ÛŒ بینی در یک موقعیت برابر است ØŒ مثلا باهاشان ورق بازی Ù…ÛŒ Ú©Ù†ÛŒ. من یه وقتی در طول یه ماهی، تقریباً هر شب خواب راسل را Ù…ÛŒ دیدم( بقیه هم هستند ØŒ اما Øالا Ú¯Ùتی راسل یادم به این اÙتاد) بعد Ù…ÛŒ دانی چیکار Ù…ÛŒ کرد ØŒ تنهایی سر یک کلاسی Ù…ÛŒ نشستم Ú©Ù‡ او استادش بود ØŒ هر شب از اول شب تا خود ØµØ¨Ø Ø¨Ø±Ø§ÛŒÙ… از منطق Øر٠می زد ØŒ جالب اینجاست Ú©Ù‡ Ú©Ù„ÛŒ هم یاد Ù…ÛŒ گرÙتم موقع خواب. بعد وقتهای آنتراکت هم برایم زندگی اش را تعری٠می کرد. ØµØ¨Ø Ú©Ù‡ بیدار میشدم از خستگی در Øال مرگ بودم. البته بگویم آن بخشی Ú©Ù‡ زندگی اش را تعری٠می کرد را خوب یادم Ù…ÛŒ ماند چون چند وقت پیش اش خاطرات Øجیم اش را خوانده بودم.
الان دارم خوابهاي خودم رو با مال تو مقايسه ميكنم و براي خودم تاس٠ميخورم به صورت كمپاني وار!
Hay, It’s a little bit too intellectual your dream, man. Too intellectual. I don’t think even the philosopher himself ever had such an intellectual dream. He was alive and he would have envied you. I am telling you.
به رامین: اگر قرار باشد آخرش Ùقط همین باشد Ú©Ù‡ نمی‌ارزید به دردسرش! جدا از این‌که این روزها Ú©Ù…ÛŒ با Ù…Ùهوم پژوهش‌گر Ùˆ دانش‌مند-بودن مشکل پیدا کرده‌ام. شاید بعدا درباره‌اش بنویسم.
با Ùرگه مدتی است آشنا هستم، اما ویتن جدید است. در واقع Øتی چیز زیادی بیش از نام‌اش نمی‌دانم.
به Ù…Øسن مومنی: من البته در این خواب بØØ« زیادی نکردم. معمولا بØث‌های توی خواب خوب پیش نمی‌رود چون ØاÙظه‌ی کوتاه‌مدت‌ام در خواب ضعی٠است.
Ùˆ اما نظام اخلاقی: راست‌اش من نمی‌توانم مسوولیت صدق خواب‌های‌ام را بر عهده بگیرم! ممکن است صرÙا چیز چرتی را خواب دیده باشم.
اما الان به نظرم می‌آید Ú©Ù‡ ماجرا از این قرار بود Ú©Ù‡ آیا Ùرگه ایده‌ای داشته است Ú©Ù‡ گزاره‌های اخلاقی معنادار هستند یا خیر Ùˆ اگر هستند، چگونه باید گزاره‌های اخلاقی را شناسایی کرد؟ طر٠مقابل‌ام اعتقاد داشت Ú©Ù‡ داشته ولی من نظرم خلا٠این بود.
می‌دانی Ú©Ù‡ بعضی از ÙلاسÙÙ‡ اعتقادی به معناداری‌ی گزاره‌های اخلاقی ندارند (مثلا اØتمالا پوزیتویست‌های منطقی)ØŒ بعضی‌ها هم چون راسل (کمینه در بعضی از دوره‌های Ùکری‌اش) بر این باور بوده Ú©Ù‡ گزاره‌های اخلاقی از-پیشین‌اند. با این‌که راسل کارش خیلی شبیه به Ùرگه بوده است، اما به نظرم بعید می‌آید Ùرگه چنین ادعایی کرده باشد.
به مصطÙÛŒ:‌ مرا ببخشایید! پیش می‌آید. باید اذعان کنم Ú©Ù‡ کارهای ویتن هیچ ربطی به کارها من ندارد Ùˆ واقعا نمی‌دانم چرا باید خواب او را ببینم. شاید به این دلیل Ú©Ù‡ تصورم این است Ú©Ù‡ یکی از بزرگ‌ترین Ùیزیک‌دان‌های تئوری‌ی زنده‌ی روی کره‌ی زمین است (Ùˆ خب، دست Ùˆ پنجه نرم‌کردن با او خوش‌آیند است).
به نظرم خوب است خواب تورینگ را ببینی! Øدس می‌زنم آدم جالب‌ای باشد. البته Ú©Ù…ÛŒ مواظب باش.
به سارا: در مورد بخش منطق‌اش چه؟ آیا کارهای‌اش را خوانده بودی که خواب منطق درس‌دادن‌اش را می‌دیدی؟
به سان: ضروری است که تاکید کنم که من مونو-دریمر (mono-dreamer) نیستم: خواب‌های نوع دیگر هم می‌بینم.
به کاوه: معمولا خواب‌های‌ام به دغدغه‌های روزانه‌ام بستگی دارد. اگر مدتی به چیزی Ùکر کنم، اØتمال خواب‌دیدن‌اش خیلی Ú©Ù… نیست.
بازم خوش به Øالت. من كه يه شب در ميون اØمدي نژاد مياد تو خابم. هميشه هم با Ú¯Ùتمان شروع مي شه با دعوا (يا به قولي مشتمان) تموم مي شه.
بØØ« جالبی بود Ùˆ گذشته از این Ú©Ù‡ جز راسل با بقیه هیچ آشنایی ندارم ØŒ از مبØØ« گذاره های اخلاقی خوشم اومد .
اگه منظور اینه Ú©Ù‡ گذاره های اخلاقی قانون هستند Ùˆ میشه از اون ها مثلا در یک ماشین استÙاده کرد . بØØ« جالبی میشه .
بله! این هم از تبعات مطالعه زیاده… ØµØ¨Ø Ú©Ù‡ از خواب پا میشی اصلا خستگی از تنت در رÙته یا باید یه 8 ساعت دیگه هم به خاطر بØØ« دیشب، دوباره بخوابی؟
به روجا: منظور تØلیل جمله‌ای است چون «دزدی کار بدی است». سوال‌ای Ú©Ù‡ پیش می‌آید این است Ú©Ù‡ آیا دلیل‌ای برای صØت این جمله وجود دارد یا خیر.
بعضی‌ها ممکن است بگویند Ú©Ù‡ این گزاره صØÛŒØ Ø§Ø³Øª چون دزدی باعث عدم تعادل اقتصادی در جامعه می‌شود (مثلا). بعد آن وقت یکی ممکن است بیاید Ùˆ بپرسد چرا این عدم تعادل اقتصادی در جامعه بد است. باز شخص ممکن است بیاید Ùˆ دلیل‌ای بیان کند، اما در نهایت باید در جایی تواÙÙ‚ کنیم Ú©Ù‡ جمله‌ای وجود دارد Ú©Ù‡ به خودی‌ی خود (Ùˆ نه به دلیل‌ای دیگر) درست یا نادرست است.
البته الزاما همه با این نتیجه‌ی نهایی من مواÙÙ‚ نیستند. بعضی‌ها ممکن است بگویند چنین بازی‌ای به نهایت نمی‌رسد Ùˆ در نتیجه صØت جمله‌ی اول نه قابل اثبات است Ùˆ نه قابل رد. در واقع آن‌ها می‌توانند بگویند جمله‌ی اول «بی‌معنا» است. بعضی‌ها هم البته بر این باورند Ú©Ù‡ جمله‌های اخلاقی نه تنها معنادارند Ú©Ù‡ به خودی‌ی خود می‌توانند درست یا غلط باشند.
به بهزاد عبدی: نه! همیشه Ú©Ù‡ از این خواب‌ها نمی‌بینم. اگر هم ببینم معمولا اØساس خستگی نمی‌کنم. خواب‌هایی Ú©Ù‡ ناراØت‌ام می‌کنند از نوع دیگری‌اند. عامل اصلی در این‌که خسته باشم یا نباشم ساعت‌هایی است Ú©Ù‡ خوابیده‌ام. اگر شش ساعت یا کم‌تر باشد، خسته خواهم بود؛ اگر هشت ساعت یا بیش‌تر باشد، خیلی خوب است.
شما چه؟
به نظر من اگه سلسله وار دنبال یه جمله اخلاقی رو بگیریم شاید کار درستی نکردیم چون اگه قرار باشه به جمله ای برسیم Ú©Ù‡ مطلقا درسته پس این جمله در طول زمان هم باید درست باشه در Øالی Ú©Ù‡ برگ هایی Ú©Ù‡ به اون جمله ریشه وصل میشن میتونن در طول تاریخ بسته به شرایط انسانی Ùˆ نوع زندگی Ùرق کنن اون وقت آیا باز هم به همون جمله میرسیدند Ùˆ آیا اگر به جمله ای دیگر میرسیدند به اندازه سایر جمله های ذاتا درست در تمام اعصار قوام Ùˆ صØت داشتند ØŸ
اما من به نظرم همون جمله اول به خودی خود به اندازه کاÙÛŒ گویا هست .
گرچه لازم شد بیشتر بدونم … مرسی .!
139..
اینکه خوبه
من چند وقته خواب بیلی بایلدر رو می بینم
انگار تو جایی هستیم میخواد منو زجر بده
عذاب بده
نمی دونم Ù‡ÛŒ منو دچار توهمات اØمقانه میکنه
بعد یه گوشه ای هم ادوارد نورتو وایساده بهم میگه
خودتو بکش راØت شو
انگار مثلن صØنه Ùیلم Ùایت کلاب – چیزی شبیه اونه
.
بعد بیلی بایلدر بیکاره
هر شب هر شب پیگیر . میان و اون ادوارد نورتون
منو وادار به خودکشی کنن
نمی دونم آدم Ù‚Øطه یا من زیادی مهم ام!!!
.
راستی
سلام:)
ارادت..
139..
چرا من تو کامنت ام اسم بیلی بایدلر رو اشتباه تایپ کردم
و ادوارد نورتون رو هم نون ندادم؟؟؟
آخه چرا؟
بیا اینم یه کارشونه..
میخوان منو بکشن
.
Ùیلم tanent پولانسکی هم همینجوری بود
جالبه ها! خواب دیدنای این مدلیه منم نسبت مستقیم داره با شروع امتØانای پایان ترم! یعنی هر شب تا ØµØ¨Ø Ø¬Ø±ÛŒØ§Ù† اینه Ú©Ù‡ من شروع Ù…ÛŒ کنم یه مسئله ای رو ØÙ„ کردن بعد یه جاش غلط از آب در میاد Ùˆ تا ØµØ¨Ø Ù…Ù† Ù‡ÛŒ دارم میگردم ببینم کجاش غلط بوده Ùˆ موÙÙ‚ نمی شم!
اولین کامنت بود در بلاگی که مدتهاست خوانندش هستم، شاد باشی سولوژن جان!
salam
bazam salam
khabaye jalebi budan
ta hala khabe khoda ro didi
عقده هم عقده هاي اون دوره زمونه !
bah! mardom che khaab haaiee mibinand; maa che khaab haaiee mibinim!!
به قلم: پس شب‌های سختی دارید. یادتان باشد به ØرÙ‌های‌شان گوش ندهید. Øساب کتاب ندارد این ØرÙ‌ها Ùˆ ممکن است کار دست‌تان بدهد.
به اسپاسم:‌ استرس‌ها کم تاثیر نیستند. (: ممنون از این‌که وبلاگ‌ام را می‌خوانی.
به سمیرا: نه،‌ ندیدم. (: شما دیدی؟ چه شکلی بود؟
به رضا عظیمی: به نظرم این‌ها اسم‌اش عقده نیست. در ضمن شما درباره‌ی کدام دوره Ùˆ زمانه Øر٠می‌زنید؟
به آرام:‌ شما چه خواب‌هایی می‌بینید؟
bazam salam
dashtam fek mikardam sologen yani chi?!
man khodam ghabool daram ke adame tarsooyiam
yani shoma ye jen hastin ke solo miraghsin?
ya masalan solo ye esme japoni ya koreyie mese moorizaki ya ninjoonkaE
nemidoonam…
badesh oomadam matnaye ghablistoono ke ghablan nadide boodam khoondam
ghablesh be oon javabi ka behem dade boodin shak dashtam albate…..
didam hamash ye joore ba mazeyi harf mizanin
masalan kamine o bishine o too in post akharie “ferge,farge,forge ya ferege,ya forege…in zaboone farsi baraye bi maloomata sakhte nashode…bekhosoos man ke nemidoonestam nostalogy yani chi!albate hala midoonam…
dar morede khab
man alan 22 salame va hamishe khab mibinam
az vaghti yadame mididam
va
bazi vaghta khabayi ke be vagheiat miresid,,,behesh migan royaye sadeghe
masalan vaghti yeki mikhast bemire ya tasadof kone,,,gharibe o ashena
omidvaram edvard ye ghatele khashmgine bi adab nabashe o aslan varagh bazisham khoob nabashe
man nemidoonam in shakhsiata kian…ferge,rasel,edvard…tasavor kon….in webloge motealegh be ye soofi bashe…baeed nist,,,hameye ina ham ke injan hamashoon moridash bashan,,,mese hamoona too marde hezar chehre…bah bah bah:Dman faghat hamoon ghesmtasho didam
vali age injoorie che hayajan angiz…masalan hamatoon shoonsad saletooneo ina…man oomadam migam asbab keshi alie:D
o my God :D:D:D:D
tasavor konin….
be ghole oon daneshmande
oreka!
Gottlob Frege
😀
kashf kardam
shoma daneshmandin
😀
از بچگی آرزو داشتی دانشمند بشی. Øالا Ú©Ù‡ شدی از خواب هایت تعجب نکن، همینطوریه دیگه….
ino ramin gofte
avareze hafteye tahvile karam in khol baziame!
dge raftam bye rasty shoma khanoomin ya agha
?
badan kashf mikonam
shab bekheir solo gen
قربان نکنه از اینجا هم اسباب کشی کردید؟!!!
به سیما: نه! در کابوس‌های‌مان معلق‌ایم!
به رضوانه: جلوی اسم ÙÙرÙÚ¯Ù‡ Ú©Ù‡ نوشته بودم چطوری باید خوانده شود. (: من هم خواب می‌بینم Ùˆ الان بیش از Û²Û² سال‌ام است! زیاد به رویای صادقه هم اعتقاد ندارم – گرچه ردش هم نمی‌کنم.
ادوارد به نظر آدم خوبی می‌آید. من نگران‌اش نیستم.
این وبلاگ هم متعقل به یک صوÙÛŒ نیست – نگران نباشید!
در ضمن چون نمی‌خواهم لذت٠کشÙ‌تان را از بین ببرم، پاسخ سوال٠آخرتان را نمی‌دهم!
روز به خیر!
ای بابا. خدا نکنه. اینقدر سخت نگیر. در ضمن ما اینجا بسیار بسیار دلمان برای شما تنگ شده ها. اصلا اینورا نمیای؟
🙁
Frege ye mesal bood…
kashf nakonam behtare
zede feministam nistam vali maloome ke zana daneshmand nemishan!
pass asan lezat nadasht
bejaye oon raftam kashf kardam rss chie va kheili ham mofidtar bood!
inja dare narahatam mikone
engar ye sayareye dgas!
ajibe
shayad chon daneshmand nistam
avalin bare injoori comment mizashtam
bishtar engar name neveshtam ta comment na?
behar hal
age barnagashtam bye
آقا اينجا مگه مريخ نيست؟
پس من اين همه كامنت تا Øالا نوشتم براي مردم كدوم سياره بوده؟
اما ظاهرش شبيه مريخه چون يه خاب ديدن اينقد همه رو مجذوب كرده. هر چند خود من از خابم خوشم نمياد. چون همونطور كه تو كامنت قبلي Ú¯Ùتم يه شب در ميون اØمدي نژاد مياد تو خابم. البته تو اين دو Ù‡Ùته شبهايي هم كه اØمدي نژاد نمياد خاب ميبينم جنگ شده 🙁
به سیما: چشم! (: دوست دارم بیایم؛ این‌که کی بشود را مطمئن نیستم. شاید تابستان بیایم تا تَرک بخورم.
به رضوانه:‌ ای بابا! چرا غم‌گین؟ چرا سیاره‌ی دیگر؟ مشکل‌اش چیست مگر؟
در ضمن Ú©ÛŒ Ú¯Ùته است من دانش‌مندم؟ خودم Ú©Ù‡ قبول ندارم. تنها دوست داشتم Ú©Ù‡ دانش‌مند (یا به‌تر بگویم: دانش‌پژوه) شوم.
زن دانش‌مند هم وجود دارد. چند تایی‌اش را من دورادور می‌شناسم. کم‌ترند، قبول، اما نه به خاطر کم هوش‌بودن‌شان. توجیه‌ای دارم در این مورد. شاید یک زمان‌ای نوشتم.
به بوگی: خواب مریخی‌ها جذاب است؟! خواب ونوسی‌ها چه؟ اصلا من نمی‌دانم ونوسی‌ها چه جور خواب‌هایی می‌بینند. اصلا چرا آدم‌ها این‌همه کم از خواب‌شان می‌نویسند؟
اگر ا.Ù†. در خواب کس‌ای بیاید، مگر غیر از این است Ú©Ù‡ طر٠کابوس دیده؟ کابوس‌های‌تان رÙع شود.
من خواب او را نمی‌بینم خوش‌بختانه، اما خواب انواع بلاهای طبیعی Ùˆ غیرطبیعی از جمله جنگ چرا … ÙˆØشت‌ناک است.
ok
nemiram
haminjoori ghamginam
nagoftam khanooma kam hooshan!
khodam ye nemooneye kamele bahooshe nabeghe!
😀
vali,hichvaght daneshmande khoobi nemishan masalan mese madam koori khodeshoono mikoshan!:D
ya mese man…
ok daneshpajoohe chi hastin?
man doos daram doostaye daneshmand dashte basham:Dpass daneshmand bemoonin…
farare maghzha ham hastin?
be nazaram bashin,behetoon miad
hanooz nafahmidam sologen chie!hamoon moorizakie?
ye matlabe jadid bezarin ke toosh vajehaye asoono romantiko gerye dar dashte bashe baladin?
ya ye matlabe khande dar…ye tanz…naghz…?! ye chize ajib
elate ghamginim ine ke
rahamo gom kardam
man har kari mikonam ta akharesh miram
akharesh yani bishtarin hadi ke delam mikhad!
vaghti madrese boodam daneshmand bazio doos dashtam,raftam too time robotic ye robate minyabam ssakhtim
baraye entekhab reshte raftam reshteye tajrobi mikhastam jenetic bekhoonamo az ajayebe khelghat sar dar biaram!
vali baraye daneshgah raftan…alan sale sevome reshteye shahrsaziam
va fek konam tanha dokhtariam ke too in reshte mitoonam tanhayi va bedoone niaz be avizoon shodan az aghayoon!nomreye avalo begiram …. ama hala doos nadaram dge iran bemoonam..doost daram jahangard besham
mikham az khodam farar konam…ehsas mikonam enghad adaye bacheha ro darovordam bache shodam ,shayad baraye hamin inja ro yekam doos nadaram shoma mese kheili bozorgayin
alanam vaghean azin masale narahatam,,,shenidin khordadia ye kam chan ta shakhsiat daran???man ehsas mikonam nemidoonam chi mikham az bass hame chio mikham!goftam shayad shoma betoonin ye chizi raje behesh benevisin…masalan be onvane ye adame movafagh!
nemidoonam
rahnamayim konin!mishe?
ye chizi mikham ke motehavel besham
be ejaze
salam BOOGI
manam khabesho mibinam
fek konam inja merikh nabashe
inja sayareye b612 hast
vay kashfe taze kardam
sologen
fek konam manzooresh az gen hamoon ژن باشه نه؟
واقعا چرا من همش اینجام
خودمو درک نمیکنم!!!
با اجازه جناب سولوژن
به رضوانه. اما نه ظاهرا اينجا مريخه. ولي مريخ Ùˆ ونوس به هر Øال خاب جنگ ديدن اصلا خوب نيست.
اين بابا ديشب بازم اومده بود تو خابم. با هم سوار درشكه شده بوديم. طبق معمول من شروع به بØØ« كردم Ùˆ آخرش هم با دعوا Ùˆ قهر Ùˆ غيض (ÙÙƒ كنم املاش غلطه ولي Ùرقي نمي كنه) از خاب پريدم. هرچقد هم نظريات Ùرويد رو زير Ùˆ رو كردم ببينم مشكل كجاست Ùˆ اين خاب ديدن از كجا ناشي مي شه Ùايده نداشت. خوب Ùرويد از كجا مي Ùهميد يه روز يه چنين آدمي مياد. به هر Øال دعا كنين اين كابوس رÙع بشه.
kojayin?hamishe badazohra javabe mano midadin ke:(
b612
یه کم عجیب شده .. این سولوژن یه کاسه ای زیر نیم کاسشه .
اØتمالا با این پستش داره هممونو بررسی میکنه …..بچه ها ما همه ابزار سولوژنیم ها….. ها ها ها … داره نمونه برداری میکنه .
Øالا ببین Ú©ÛŒ Ú¯Ùتم !
رÙیق، میدونی لینک های قسمت Weblogs تو Firefox انکودینگشون (!) به نظر میاد مشکلی داره Ùˆ Ùارسی هاش بهم ریخته دیده میشه. تو IE درسته.
Øدس میزنم به setting های Blogrolling مربوط باشه.
چند شب پيش خواب ديدم جاي استاد درس مباني !!! دوركيم داره درس ميده ! يه باروني بلند پوشيده بود.
یعنی سولوژن میخواد تا آخر دنیا رو همین پست بمونه ؟
و بقیه تا آخر دنیا روش comment بدن ؟
اگه چنین شد
سولوژن نه تنها نابغه ایست وب لاگی
بلکه اولین مراد وب لاگیست Ú©Ù‡ مریدانش ÙˆÛŒ را در تمام Øالات سیرو سلوک ربانی همراهی میکنند …
گرچه قبل از اون یه همچین Ù…Ú©Ø« طولانی روی پست های اسباب Ú©Ø´ÛŒ داشت Ùˆ Øالا هم …. Ùˆ یه جا پیر ما Ú¯Ùت Ú©Ù‡ در کابوسی دست Ùˆ پا میزند ….Ùˆ اگر این خوابش هم واقعی بوده باشد Ùˆ از باب تست وب لاگش نباشد !!!! اØتمالا سولوژن در یکی از طبقات آسمان گیر کرده Ùˆ هنوز ویزای طبقه بعدی رو بهش ندادن … خوب .. امبد وارم بدن ( اگه اینطوره )
اووووووووووووووووووووووووووه! اینجا چه خبره؟!!!!!!!
sologen mikhad ye poste motefavet bede…He is thinking …!:)i
جدا Ú©Ù‡ قابل Øدس زدن نیستی !
سولوژن از لطÙت ممنون ما هم مشتاق دیداریم.
نه بابا ميخاد ركورد بزنه 🙂
سلام جناب سولوژن
اين لينك رو ببين و اگه دوست داشتي به صورت يه پست تو وبلاگت بزار:
http ://floppy98.blogspot.com/2008/05/blog-post.html