درباره‌ی نظرسنجی‌ی پیشین – بیایید سکه بیاندازیم
نتایج نظرسنجی‌ی پیشین برای‌ام جالب بود. هد٠نظرسنجی‌ی پیشین این بود Ú©Ù‡ ببینم آیا انتخاب تصادÙÛŒ با توزیع یک‌نواخت٠گزینه‌ها کار ساده‌ای است یا خیر (یعنی هیچ گزینه‌ای بر گزینه‌ی دیگر برتری نداشته باشد؛ همه Ú©Ù… Ùˆ بیش به یک میزان انتخاب شده باشند). پاسخ منÙÛŒ بود. تا این Ù„Øظه Û±Û±Û¸ Ù†Ùر در نظرسنجی شرکت کرده‌اند (متشکرم از Øضورتان!) Ùˆ توزیع گزینه‌ها بدین‌گونه بود:
گزینه اول: ۱۰ درصد
گزینه دوم: ۳۲ درصد
گزینه سوم: ۴۴ درصد
گزینه چهارم: ۱۴ درصد
مشاهده می‌شود Ú©Ù‡ گزینه‌ی سوم Øدود چهار برابر بیش‌تر از گزینه‌ی اول انتخاب شده است. دلیل چنین اتÙاق‌ای چیست؟
مطمئن نیستم، اما شاید دلیل‌اش این باشد Ú©Ù‡ خیلی‌ها تصور می‌کنند Ú©Ù‡ «بقیه» گزینه‌های کناری (یعنی اول Ùˆ چهارم) را بیش‌تر از بقیه می‌پسندند، پس برای ØÙظ تعادل گزینه‌ی دوم یا سوم را انتخاب می‌کنند. اما نکته این است Ú©Ù‡ بقیه هم چنین تصوری می‌کنند Ùˆ در نتیجه بیش‌تر اÙراد گزینه‌ی دوم یا سوم را برمی‌گزینند.
آیا کس‌ای پیش خود چنین استدلال‌ای کرده است؟
کسانی Ú©Ù‡ روی بازی‌های کامپیوتری (مثل پوکر) کار می‌کنند به چنین کاری می‌گویند opponent modeling. هد٠این است Ú©Ù‡ بÙهمی طر٠مقابل Ú†Ù‡ رÙتاری ممکن است نشان دهد. مشکل این است Ú©Ù‡ طر٠مقابل هم ممکن است سعی کند همین کار را با تو بکند Ùˆ در نتیجه رÙتارهای خنده‌داری پیش بیاید.
به هر Øال … اگر Ùرض من درست باشد Ùˆ آدم‌ها چنین استدلال‌ای می‌کنند، آن وقت این نظرسنجی ویژگی‌ی جالب‌ای دارد: نظردهنده بیش از این‌که سعی کند مساله را به صورت عینی ØÙ„ کند،‌ سعی می‌کند رÙتار آدم‌های دیگر را مدل کند Ùˆ متناسب با آن رÙتار کند. یعنی «گزینه صØیػ نه از واقعیت‌ای خارجی Ú©Ù‡ از تصوری از آن‌چه دیگران ممکن است تصور کنند برمی‌آید.
البته Ùرض دیگر هم این است Ú©Ù‡ آدم‌ها اصولا در تولید اعداد تصادÙÛŒ بد هستند. برای این‌کار باید از یک Ùرد بخواهیم Ú©Ù‡ مثلا صد بار پشت سر هم اعداد یک تا چهار را تصادÙÛŒ انتخاب کند Ùˆ بعد توزیع ایجاد شده را مطالعه کنیم.
ØÙ„ این مساله (انتخاب یکی از گزینه‌ها با شانس یک‌سان) راØل‌ØÙ„ ساده‌ای دارد: سکه‌اندازی. تصور عمومی بر این است Ú©Ù‡ بیش‌تر سکه‌ها وسیله‌ی خوبی برای تولید عدد تصادÙÛŒ با توزیع یک‌نواخت هستند. در واقع باور عمومی این است Ú©Ù‡ اØتمال شیر یا خط آمدن یک سکه تقریبا نزدیک به Û°.Ûµ است.
بیایید از سکه استÙاده کنیم Ùˆ ببینیم نتایج Ú†Ù‡ می‌شوند. چون نتیجه‌ی آزمایش سکه یا صÙر است یا یک (شیر یا خط)ØŒ Ùˆ ما چهار عدد می‌خواهیم، پس دو بار سکه می‌اندازیم Ùˆ با توجه به نتیجه‌ی آزمایش اعلام می‌کنیم Ú©Ù‡ ۱، ۲، ۳، یا Û´ آمده. خب، من از یک سکه‌ی Û²Ûµ سنتی کانادا استÙاده می‌کنم Ú©Ù‡ یک طرÙ‌اش عکس الیزابت دوم است (شیر = Û±) Ùˆ طر٠دیگرش عکس گوزن (خط = Û°). سکه را روی انگشت اشاره‌-شست‌ام می‌گذارم Ùˆ با انگشت شست‌ام به زیرش ضربه می‌زنم Ùˆ بعد می‌گذارم تا روی زمین بیاÙتد. زمین موکت است Ùˆ ارتÙاع سقوط Øدود دو متر یا Ú©Ù…ÛŒ بیش‌تر. پیش از پرتاب همیشه روی شیر (الیزابت دوم) سکه را به سمت سق٠قرار می‌دهم.
نتایج ۵۰ بار آزمایش بدین صورت است:
00100101001101101000011000100100011100010100010010
Ú©Ù‡ می‌شود از قراری(!) Û³Û± صÙر Ùˆ Û±Û¹ یک. در نتیجه مطابق این آزمایش به طور متوسط Û³Û¸ درصد سکه‌ها شیر می‌آیند. Ú©Ù…ÛŒ عجیب نیست؟ انتظارم این بود Ú©Ù‡ این عدد نزدیک‌تر به ÛµÛ° درصد می‌بود، اما Øالا هم خیلی زیاد عجیب نیست. در واقع به اØتمال Û²Û´ درصد اØتمال شیر اÙتادن واقعی Øتی بیش از ÛµÛ° درصد باشد ولی در این تعداد Ù…Øدود آزمایش (ÛµÛ° آزمون) نتیجه همین‌ای بشود Ú©Ù‡ دیده‌ایم. (یا به عبارت دیگر: مقدار واقعی پارامتر سکه به اØتمال بیش از Û¹Ûµ درصد در بازه‌ی Û°.Û²Û° تا Û°.ÛµÛµ قرار دارد.)
.
Øدس می‌زنم Ú©Ù‡ (Û±) من خیلی خوب سکه را پرتاب نمی‌کنم Ùˆ (Û²) سکه واقعا ÛµÛ°-ÛµÛ° (unbiased به قول اØتمالیون(!)) نباشد.
به هر Øال بیاییم این نتایج را به نتایج چهار گزینه‌ای خودمان تبدیل کنیم. Ùرمول‌اش این‌طوری است: 00 می‌شود گزینه‌ی ۱، 01 می‌شود گزینه‌ی Û² Ùˆ الی آخر. پس داریم:
1322142331231321241221213
که می‌شود هشت بار گزینه‌ی اول، نه بار گزینه‌ی دوم، شش بار گزینه‌ی سوم و دو بار گزینه‌ی چهارم در ۲۵ تکرار آزمایش. درصدی باشد، می‌شود:
گزینه‌ی اول: ۳۲ درصد
گزینه‌ی دوم: ۳۶ درصد
گزینه‌ی سوم: ۲۴ درصد
گزینه‌ی چهارم: ۸ درصد
خب، با این‌که همه‌ی اعداد خیلی نزدیک به Û²Ûµ درصد نیستند، اما خیلی هم دور نیستند. اØتمالا باید سکه را چندین Ùˆ چند بار دیگر پرتاب کنم تا ببینم مشکل از کیست. شما چرا این‌کار را نمی‌کنید؟ بگویید چند بار سکه را چگونه پرتاب کرده‌اید Ùˆ نتایج Ú†Ù‡ شده است. در ضمن بگویید از Ú†Ù‡ سکه‌ای استÙاده کرده‌اید.
مرتبط:
رای گیری – روز آغاز
22 thoughts on “درباره‌ی نظرسنجی‌ی پیشین – بیایید سکه بیاندازیم”
اول- سکه‌ها معمولاً یک طر٠سنگین‌تر دارند Ùˆ یک طر٠سبک‌تر. متقارن هم نیستند. نتیجه‌اش می‌شود اØتمال‌های نابرابر. این سکه‌ی بیست Ùˆ پنج سنتی کانادا Ú©Ù‡ دیگر اوج عدم تقارن است!
دوم- پرتاب‌های سکه باید کاملاً مشابه هم باشند-زاویه، قدرت و هر عامل دیگری- تا توزیع نسبتاً یکنواختی داشته‌باشند.
سوم- پنجاه بار هم Ú©Ù‡ البته مشخص است برای آزمایش، تعدد Ú©Ù…ÛŒ است. یک عدد معلم داشتتیم توی دبیرستان، Ú©Ù‡ می‌گÙت یک بابایی، یک بابای پروÙسور ریاضی البته!ØŒ ده هزار بار انداخته Ùˆ نسبت به دست آمده، 52 به 48 بوده. چرا؟ نمی‌دانیم
چهارم- من گزینهی سه را انتخاب کردم. اما نه برای تعادل پیدا کردن. همین جوری نگاه کردم، و گزینه‌ی سه را انتخاب کردم! همین نظر سنجی را جای دیگری خودم گذشاته بودم. دقیقاٌ همین گزینه‌ی 3، پنجاه درصد رأی آورد! البته همین نتیجه، ممکن است در نظر من برای رأی اینجا تأیر گذاشته‌باشد!
پنجم- جاایی خوانده بودم Ú©Ù‡ رأی دهندگان، عموماً تمایل دارند نامزدی را انتخاب کنند Ú©Ù‡ رأی بیشتری می‌آورد. توی انتخابات 76ØŒ آرایی Ú©Ù‡ در ساعات عصر روز انتخابات به خاتمی داده‌شده بود، بسیار بیشتر از آرایی بود Ú©Ù‡ در مدت مشابه ØµØ¨Ø Ù‡Ù…Ø§Ù† روز داده‌شده‌بود. خامی دارد می‌برد؟ پپس برویم به او رأی بدهیم!
به سهیل:
Û±) بله، مطمئنا هر سکه‌ای تا Øدی نامتقارن است. این‌که تا Ú†Ù‡ Øد را من نمی‌دانم.
Û²) در مورد پرتاب سکه هم تلاش کردم تا Øدی Ú©Ù‡ می‌شود همه‌ی شرایط یک‌سان باشد. اما توجه کنید اگر شرایط «دقیقا» یک‌سان باشد، همیشه یک نتیجه رخ می‌دهد. به هر Øال این سیستم، یک سیستم دینامیکی‌ی deterministic است.
Û³) این‌که میزان خطای‌ام چقدر است را در متن نوشته‌ام. بله، ÛµÛ° سکه تخمین دقیق‌ای به دست نمی‌دهد. در مورد ده‌هزار بار هم نوشته بودید Ú©Ù‡ نسبت Û´Û¸ به ÛµÛ² در آمد. طبیعی است: با میزان اطمینان Û¹Ûµ درصد، خطای بازه Øدود Ûµ درصد خواهد بود.
۴) خب، سوال این است که چرا خیلی از آدم‌ها «همین‌جوری» به چنین نتیجه‌ای می‌رسند. آیا همه‌ی آدم‌ها یک دلیل همین‌جوری دارند یا چندین «همین‌جوری‌»ی مختل٠در این میان تاثیرگذارند.
Ûµ) این یک مقدار عجیب نیست؟ قرار نیست آرای ØµØ¨Ø ØªØ§ دست٠کم Ùردای انتخابات معلوم نباشد؟ مگر Ùرض کنیم Ú©Ù‡ به نوعی تخمین‌ای از آرای ØµØ¨Ø Ø¨Ù‡ وجود می‌آید. مثلا با بررسی‌ی Ùضولانه‌ی رای‌ها (Ùˆ بدون شمارش رسمی).
اما جدا از این، در این وبلاگ قرار بود خوانندگان پیش از رای‌دادن نتایج را نبینند. سوال: آیا کس‌ای پیش از رای‌دادن نتایج را دیده است؟
در مورد 5ØŒ Ùقط می‌شود اسمایلی چشمک Ùرستاد اØتمالاً! این مثال را آورده بودم، تا بگویم در چنین وقایعی، مثل همان انتخابات، رأی‌دهنگان اتÙاقاً بیشتر به سمت بر هم زدن تعادل گرایش دارند. چرایش را من هم نمی‌دانم. می‌سپاریم به متخصصین علوم انسانی!
آهان! الان یادم اÙتاد به یکی از نوشته‌های Øامد قدوسی در یک لیوان چای داغ، در مورد بازگشت به تعادل. Ùرضیه‌ای-یا شاید نظریه‌ای- را Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ø±Ø¯Ù‡â€ŒØ¨ÙˆØ¯ØŒ Ú©Ù‡ بر اساس‌اش، سیر اتÙاقات-مثلاً نتایج تیم‌های متوسط Ùوتبال، یا شاخص سهام- معمولاً به سمتی Øرکت می‌کنند Ú©Ù‡ نمودار نرمال را به وجود بیاورند.
اول: دیدی من از همان Ú¯Ùتم گزینه درست جیم است! Ú¯Ùته بودی نه.
دوم: Ùکر کنم این به این موضوع ربط داشته باشد Ú©Ù‡ آدم‌ها طبق تجربه Ùهمیدند بعد از چند Øدس، به اØتمال زیاد درست Øدس زده‌اند. Øالا وقتی از 1 شروع Ù…ÛŒ کنند Ùˆ Øدس می‌زنند آیا درست است، بعد سراغ 2 می‌روند Ùˆ…. 3 دیگر مطمئن می‌شوند(:
خب اینکه به هر Øال تعداد پرتاب سکه هر Ú†Ù‡ قدر به بی نهایت! نزدیک تر شود اØتمال پنجاه پنجاه شدن اش بیشتر است را همیشه مثل یکی از قانون های علم اØتمال بی چون Ùˆ چرا! قبول کردم.
اما در مورد یک انتخاب چهار گزینه هیچ وقت نمی توانم به راØتی از گزینه سه یا همان گزینه ÛŒ ج بگذرم. دلیل اش این است Ú©Ù‡ Ùکر Ù…ÛŒ کنم بقیه هم مثل من Ùکر Ù…ÛŒ کنند Ùˆ از جمله Ø·Ø±Ø§Ø Ø³ÙˆØ§Ù„ چهار گزینه ای. بعدها خب آدم شرطی Ù…ÛŒ شود Ùˆ Øتی برای سوالی Ú©Ù‡ جواب اش درست یا غلط هم ندارد, مثل سوال تو، باز گزینه ÛŒ سه را انتخاب Ù…ÛŒ کند.
من این گزینه ÛŒ سه را دوبار در کنکور امتØان کرده ام. Ùˆ به صورت تکان دهنده ای جواب داده. آن سالی Ú©Ù‡ کنکور دانشگاه سراسری را برای لیسانس Ù…ÛŒ دادم، از آنجایی Ú©Ù‡ جای خود را در یکی از دانشکده های مهندسی Ù…ØÙوظ Ù…ÛŒ دانستم، Ùˆ کنکور علوم انسانی واقعا آن قدرها برایم مهم نبود Ú©Ù‡ از بازی کردن سر جلسه کنکور بگذرم،برای امتØان درس عربی تخصصی Ùˆ روان شناسی را Øدود هشتاد درصدش را گزینه ÛŒ ج زدم Ùˆ بقیه را ال٠و دال(دو یا سه سال را ال٠و د زدم)/نمی دانم چرا Ùکر Ù…ÛŒ کردم اینطوری تعادل ØÙظ Ù…ÛŒ شود/ بعد درصد روان شناسی 68 درصد شد Ùˆ عربی 74 درصد!
ممکن است بگویی است اتÙاقی بوده Ùˆ Ø·Ø±Ø§Ø Ø³ÙˆØ§Ù„ آن سال گزینه ج برایش مهم بوده یا هر چیزی. اما برای من Øالا مسلم است Ú©Ù‡ واقعا یک خبری توی گزینه ÛŒ ج هست. Øتی اگر هم این اØتمال همیشگی نباشد باز اØتمال اینکه خبری توی گزینه ÛŒ ج باشد آنقدر زیاد است Ú©Ù‡ نمی توانم بی خیالش شوم.
گرچه با Øر٠سهیل یا Øامد قدوسی هم مواÙÙ‚ Ú©Ù‡ نتایج Ùˆ Øرکت ها به سمتی است Ú©Ù‡ نمودار نرمال را به وجود بیاورند.
Ú†Ù‡ جالب یادم میاد زمان کنکور یکی از معلم هایمان Ù…ÛŒ Ú¯Ùت اگه سر جلسه بین دو گزینه Ø´Ú© داشتید Ùˆ یکی از آنها 3 بود Øتما 3 را بزنید .Ù…ÛŒ Ú¯Ùت ذهن آدم ها به 3 بیشتر تمایل دارد.
این گیری Ú©Ù‡ به اØتمال دادی خیلی بامزه است. من این طور سر به سرم Ù…ÛŒ گذارم: اگر بگویند از این دیوار بپری نود درصد سالم Ù…ÛŒ مانی Ùˆ ده درصد پایت Ù…ÛŒ شکند باید بپری یا نه؟ اگر پریدی Ùˆ شکست کسی جوابگو هست؟ نیست. اØتمال را در مقیاس Ú©ÙˆÚ†Ú© به کار بردن اشتباه است. در این مورد Ù…ÛŒ شود شاید بشود Ú¯Ùت اگر ده سال هر روز بپری ده درصد مواقع پایت Ù…ÛŒ شکند یا اگر Ùرآیند ارگادیک بود Ù…ÛŒ توانی بگویی اگر یک ملت همه شان از دیوار بپرند ده درصدشان پاشکسته Ù…ÛŒ شوند (البته گمانم).
این گزینه سه بامزه است. گزینه یک خیلی جلو است Ùˆ اصلاً انگار برای گول زدن است. گزینه دو خنثی است، یک چیزی بین ببینیم Ú†Ù‡ Ù…ÛŒ شود Ùˆ اینها. چهار هم Ú©Ù‡ Ùقط برای Ø´Ú© است Ùˆ یک جور خاتم الگزینه است Ú©Ù‡ همه غلط Ú¯Ùتند Ùˆ من درست Ù…ÛŒ گویم Ùˆ خب ضدØال زدن بهش Ù…ÛŒ چسبد. گزینه سه هوشمندانه است چون Ù…ÛŒ گویی هاها، نه زود گول خوردم نه دیر کردم برای باور کردن.
در ضمن سارا Ú†Ù‡ درصدهای کنکورش (تازه کنکور Ùرعی) خوب یادش است. من اصلاً یادم نمی آید Øتی کجا کنکور دادم.
شاید این هم برای شما جالب باشه:
Is 17 the “most random” number?
دیدی Ú¯Ùتم 3 بیشتر رای میاره
1. سومین گزینه از چهار گزینه، یا کلا گزینه انمی از ام‌تا گزینه Ú©Ù‡ Øدودا همون نسبت رو داشته باشه، همیشه به نظرم خنثی‌ترین گزینه میومده Ùˆ Ùکر می‌کنم خیلی‌های دیگه هم چنین اØساسی داشته باشن. Øالا ریشه‌شناسی ماجرا خودش بØثیه.
2. پروÙسور ریاضی‌ای Ú©Ù‡ ده‌هزار بار سکه بندازه بشمره ببینه توزیعش چطوری بوده از نظر من اصلا Ùهم ریاضی Ùˆ منطق نداره.
3. Øالا سولوژن جان، تو چرا همچین چیزی Ù…Ø·Ø±Ø Ú©Ø±Ø¯ÛŒØŸ دارم به خودم امیدواری می‌دم Ú©Ù‡ بازی خاصی تو سرت باشه یا ذهنت به سمت مسایل Ùیزیکی رÙته باشه. به هر Øال امیدوارم همگی متوجه تمایز مسایلی Ú©Ù‡ تو Øوزه ریاضی-منطق، Ùیزیکی Ùˆ روان‌شناسی-جامعه‌شناسی-انسان‌شناسی Ù…Ø·Ø±Ø Ù…ÛŒâ€ŒØ´Ù† باشیم.
اگر اشتباه نکنم Øدود یک‌سال Ùˆ نیم پیش پژوهشگران از عده‌ی بسیار زیادی از مردم خواسته بودند Ú©Ù‡ یک عدد “تصادÙÛŒ” از بین ارقام 1 تا 20 انتخاب کنند Ùˆ نتیجه آن چنان شد Ú©Ù‡ گویی به نظر اکثر مردم عدد 17 تصادÙی‌تر از بقیه می‌آمد….
http://digg.com/general_sciences/Is_17_the_most_random_number
به کسی Ú©Ù‡ باید … :‌ بله، اگر اعداد درست پردازش نشوند همه‌ی Øقایق را نشان نمی‌دهند، اما منظورتان را -یا ربطش را- به این نوشته Ù†Ùهمیدم.
به سهیل: باید در به کارگیری‌ی نظریه‌ها Ù…Øتاطتر بود. دلیل متداول‌ای Ú©Ù‡ توزیع نرمال مشاهده می‌شود وجود قضیه‌ی Øد مرکزی (CLT) است Ú©Ù‡ تا جایی Ú©Ù‡ می‌Ùهمم ربطی به این مورد ندارد. می‌توانید لط٠کنید Ùˆ لینک مطلب Øامد را بنویسید؟
به رامین: آخر وقتی لایه‌ی معنایی‌ای نداشته باشیم، درستی Ù…Ùهوم ندارد. گزینه‌ی جیم بیش‌تر انتخاب شده است، اما نه به این دلیل Ú©Ù‡ «درست‌تر» است. البته می‌دانم Ú©Ù‡ خودت هم خوب می‌دانی Ú©Ù‡ از Ú†Ù‡ Øر٠می‌زنم.
به هر Øال برای‌ام جالب است بدانم دلیل چنین رÙتاری چیست. یک Ùرضیه‌ام این است Ú©Ù‡ آدم‌ها به نوعی opponent modeling می‌کنند Ùˆ بر Øسب اتÙاق مدل خیلی‌ها شبیه به هم در می‌آید.
متاسÙانه Ùرآیند درون‌بینی (introspection) Ùˆ در نتیجه پرسیدن از خود آدم‌ها برای Ùهمیدم این‌که واقعا Ú†Ù‡ اتÙاقی اتÙاده است خیلی Ù…Ùید نیست! (:
به سارا Ù†: باید مراقب بود Ú©Ù‡ سوء برداشت پیش نیاید. قانون بی‌چون Ùˆ چرای اØتمالات این نیست Ú©Ù‡ همه‌ی سکه‌ها -اگر بی‌نهایت بار پرتاب‌شان کنیم- پنجاه پنجاه شیر یا خیر می‌آیند. قانون این است Ú©Ù‡ اگر سکه‌ها را خیلی زیاد پرتاب کنیم، نسبت شیر به خط آمدن‌شان به مقدار «واقعی» نزدیک می‌شود. به چنین پدیده‌ای می‌گویند قانون اعداد بزرگ (Law of Large Numbers) Ú©Ù‡ اصولا نان سÙره‌ی بخش قابل توجه‌ای از بندگان خدا را تامین می‌کند.
جدا از این،‌ من همیشه از شانس تو متعجب بوده‌ام! یکی (یا دو مورد) هم الان به موارد تعجب اضاÙÙ‡ شد!
در مورد مواÙقت‌ات با سهیل یا Øامد هم توصیه می‌کنم بیش‌تر Ùکر Ú©Ù†ÛŒ! من هنوز نمی‌دانم سهیل به Ú†Ù‡ چیزی اشاره می‌کند Ùˆ ادعای Øامد دقیقا Ú†Ù‡ بوده است.
به مونا: من تصورم این بود Ú©Ù‡ تست‌های کنکور تصادÙی‌سازی (randomized) می‌شوند.
میرزا: اصولا می‌دانیم که کس‌ای در دنیا جواب‌گوی چیزی نیست! اگر اگزیستانسیالیست باشیم، می‌توانیم بگوییم خودمان‌ایم که مسوول‌ایم. اگر هم نباشیم که هیچ، خودمان هم مسوولیتی نداریم! (;
در مورد اØتمالات هم باید مراقب بود. باید ریسک را در نظر گرÙت. در واقع چیزی Ú©Ù‡ برای ما آدم‌ها مهم است نه امید پاداش Ú©Ù‡ ترس از عاقبت است.
ergodic را بکنید stationary (ایستای سابق، مانای Ùعلی!) رضایت قلبی‌ی مرا جلب کرده‌ای!
به پاسپارتو: ممنون از لینک! (: یک ایرادی Ú©Ù‡ کارشان دارد این است Ú©Ù‡ اختلاÙ‌ها خیلی هم معنادار نیستند چون Ùقط سیصد Ùˆ خرده‌ای رای را بین بیست گزینه تقسیم کرده‌اند.
به سروش: دم شما گرم!
به آب:
Û±) هد٠اولیه‌ام از آن پست این بود Ú©Ù‡ ببینم اگر بخواهم از این به بعد نظرسنجی انجام دهم، چقدر باید نگران ترتیب گزینه‌های‌ام باشم. گویا باید نگران باشم. الان اما برای‌ام جالب است بدانم چرا مردم چنین رÙتاری از خود نشان می‌دهند.
Û²) مطمئن نیستم چنان شخص‌ای Ùهم ریاضی نداشته باشد. او نمی‌خواسته مطمئن شود Ú©Ù‡ قانون اعداد بزرگ صØÛŒØ Ø§Ø³ØªØŒ بلکه مثلا می‌خواسته ببیند سکه‌های واقعی چقدر biased هستند.
Û³) در (Û±) ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¯Ø§Ø¯Ù… Ú©Ù‡ هدÙ‌ام Ú†Ù‡ بوده است. منظورت را هم در مورد تمایز Øوزه‌ی ریاضی Ùˆ آشنایان Ùˆ روان‌شناسی Ùˆ دوستان Ù†Ùهمیدم. بله، در یک زمینه‌هایی Ùرق دارند، اما چرا من باید نگران چنان Ùرقی باشم؟ روش علمی‌ام را عوض می‌کند؟
به شوبیر: متشکرم از لینک! راست‌اش «تعداد بسیار زیادی از مردم» آن‌جا Ùقط دو برابر تعداد Ù…Øدود این وبلاگ بود! Ùˆ معناداربودن نتایج آن‌ها هم کم‌تر از معناداربودن نتایج این وبلاگ بود (Û²Û° گزینه Ùˆ Û´ گزینه، سیصد Ùˆ خرده‌ای در مقابل صد Ùˆ خرده‌ای رای).
من هم گزینه سه رو انتخاب کردم ولی همینجوری به نظرم خوشگل بود! یعنی جاش خوب بود! اون وسط Ùˆ نه ته Ùˆ نه خیلی بالا! راستش به اینکه بقیه Ú†ÛŒ Ù…ÛŒ Ú¯Ù† Ùˆ اینها Ùکر نکردم ولی وقتی نتایج رو دیدم Ú©Ù„ÛŒ تعجب کردم Ùˆ باØال بود 🙂 🙂 🙂
🙁
http://chaay.ghoddusi.com/2007/05/post_713.html
آآآآآآآآآآآآآاااااااااااااااااااا
من مواÙÙ‚ این نیستم! خودم هم آنجا جزو ایراد گیرندگان بودم، گیرم Ú©Ù‡ در مورد مثالش!
ØرÙÙ… این بود Ú©Ù‡ بر خلا٠نظر شما، شرکت‌کنندگان بیشتر سعی در برهم‌زدن تعادل دارند، Ùˆ مثال انتخابات هم همین بود. در مورد نظرسنجی شما، بدون اطلاع است(Ùˆ البته با Øدس Ùˆ گمان) Ùˆ در مورد انتخابات هم همین‌طور. نوشته‌ی Øامد قدوسی، بیشتر یک ایده بود-یک ایده‌ی نه چندان پخته از من!- در مواÙقت Øر٠شما
من یک پیشنهاد دیگه دارم: اگر یک ترکیب شیر خط داشتی، نتیجه رو شیر Øساب کنی، اگر ترکیب خط شیر داشتی، نتیجه رو خط Øساب Ú©Ù†ÛŒ Ùˆ در دو Øالت دیگه (یعنی شیر-شیر یا خط-خط) نادیده بگیری. با این ترتیب نابرابر بودن سکه رو پوشش می‌دی. من برای داده‌هایی Ú©Ù‡ داده بودی امتØان کردم Ùˆ با تعجب متوجه شدم Ú©Ù‡ با این روش من تعداد دقیقا چهارده شیر به دست می‌آوردی Ùˆ چهارده خط!
.
البته ناگÙته پیداست Ú©Ù‡ در این روش بازده الزاما بالا نیست Ùˆ تعدادی از سکه انداختن‌هات رو داری از دست می‌دی. هرچه قدر هم Ú©Ù‡ سکه ناعادلانه‌تر باشه، تعداد سکه‌های بیش‌تری رو از دست می‌دی (Ùˆ یا به عبارتی دیگه بازده سکه انداختن‌ات کم‌تر می‌شه).
به روزبه دانشور: جالب بود!‌ در واقع با انتخاب یک کدینگ مناسب بایاس کانال را از بین می‌بریم. ولی خب، از طرÙÛŒ bit rate را هم پایین می‌آوریم. Øدس می‌زنم می‌توان همین کار را پیچیده‌تر Ùˆ پیچیده‌تر کرد Ùˆ بازده را به به ظرÙیت کانال نزدیک کرد.
به کسی Ú©Ù‡ باسد Ø®ÙÙ‡ میشد Ùˆ نشد :
آقا یا خانم Ù…Øترم لطÙا از آدرس سایت من استÙاده نکنید.
این یک تقاضای طبیعیست !!!!
آقا یا خانم ” کسی Ú©Ù‡ باید Ø®ÙÙ‡ میشد Ùˆ نشد ” به آدرس وب سایت من کامنت گذاشتن. لطÙا پاک بÙرمایین.