من که می‌پرسم
بین بیان به قصد ارتباط Ùˆ بیان به قصد دقیق سخن‌گÙتن Ùˆ Ùهمیدن یا Ùهماندن٠چیزی تÙاوت وجود دارد. تا به Øال به این Ùکر کرده‌اید Ú©Ù‡ اگر من٠نوعی از شما سوال‌ای می‌پرسم الزاما هدÙ‌ام Ùهمیدن چیزی نیست، بلکه Ùقط به سخن در آوردن شماست؛ Ú©Ù‡ خوش‌Øال‌کردن شماست؟
گاهی Ùکر می‌کنم اگر هدÙ‌ام «Ùهمیدن» باشد میزان سخن‌گÙتن‌ام چند Ùˆ چند برابر کم‌تر خواهد شد. اما به نظرم نمی‌آید چنان هدÙ‌ای -Ùˆ تنها همان هدÙ- برای من در دراز-مدت قابل تØمل باشد.
10 thoughts on “من Ú©Ù‡ می‌پرسم”
تÙاوت ظریÙÛŒ را اشاره کردید ØŒ گاهی چیزی بیش از جواب سوالمان نمیخواهیم Ùˆ گاه دنیایی را میطلبیم Ùقط با یک علامت سوال … طالب دیدن انسانی هستیم Ùˆ در جستجوی ارتباطی Ú©Ù‡ شیرینی شنیدن کسی ،خودمان را هم به وجد بیاورد .Ùهمیدن٠صÙر٠نمیتواند در دراز مدت اثربخش باشد ؛که در Ùهمیدن هم ،خاموشی برای Ùهم بیشتر پایان میپذیرد : )
خیلی خیلی شیک بود! Øال‌ای بردیم نصÙÙ‡ شب‌ای.
و چقدر بعضي وقتها همين عدم تشخيص هد٠گوينده باعث آزردگي دو طر٠مكالمه مي شه.
shak nakon hamishe faqat baraye ertebat bar qarar kardan ba tarafe moghabeleman asat ke harf mizanim.mese asheq shodaneman mimanad.tanha baraye in sheq mishavim ke az tanhaei farar konim.
bebakhshid kefarsi type nakardam!
Ùˆ اینکه آدم ارتعاشات مثبت طر٠مکالمه اش را بگیرد خیلی در درک صØÛŒØ Ù…Ú©Ø§Ù„Ù…Ù‡ تاثیر دارد .
من شخصا Ùکر Ù…ÛŒ کنم تمام اعضا Ùˆ Ø¬ÙˆØ§Ø±Ø Ù…Ø§ وقتی داریم به چیزی Ùکر میکنیم یا در مورد چیزی موضع میگیریم Øالت خاصی به خودشان میگیرند .
The first type is called socialization and in my mind it is as essential as the second one, even more
Ùˆ چرا سوال کردن٠شما باید منجر به خوش‌Øال شدن٠ما شود؟
😉
برای من هم همین طور.
من Ùکر Ù…ÛŒ کنم الزامن Ù…ÛŒ تواند نه بØØ« «Ùهمیدن» من Ù…Ø·Ø±Ø Ø¨Ø§Ø´Ø¯ Ùˆ نه «خوشØال کردن» طر٠مقابل. ممکن است هر کدام از ما جواب سوالی را بدانیم Ùˆ بپرسیم برای ایجاد سوال در ذهن مخاطب. Ú†Ù‡ بسا این سوال سال ها در ذهن او بماند Ùˆ یک Ù„Øظه Ùقط یک Ù„Øظه خاص، به خاطر اتÙاقی، رویدادی یا… زندگی مخاطب دگرگون شود. برای این است Ú©Ù‡ عده ای Ù…ÛŒ گویند هوشمندی آدمی از سوال های اش یاÙته Ù…ÛŒ شود نه از پاسخ هایی Ú©Ù‡ به سوالات Ù…ÛŒ دهد. مواÙقی؟
Ø¢Ùرین،
اون هد٠آدم از Øر٠زدن با یکی دیگه مهمه.