تشت حافظه

تشت حافظه

گاهی آدم دل‌اش می‌خواهد از آن «تشت‌های حافظه‌»ی مرحوم دامبلدور می‌داشت و فکرش را، فکر آزاردهنده‌اش را، خاطره‌ی ناگوارش را، تشویش روزانه و هر روزه‌اش را درست از فرق سرش می‌کشید بیرون و می‌ریخت وسط تشت و خوب که هم‌اش زد، توی لوله آزمایش‌ای نشد، ته ظرف مربایی می‌چپاند و درش را هم محکم می‌بست و می‌گذاشت بالایِ بالای طاقچه که نه دست‌اش برسد و نه قیافه‌اش را ببیند تا خیال‌اش راحت شود،‌ بنشیند دو دقیقه با خیال راحت زندگی‌اش را بکند.

10 thoughts on “تشت حافظه

  1. باید برای اشاره اتان به این موضوع یک «تکبیر» بگویم!
    این دقیقا خواسته من هست در مدت دو سالی که داشتم! واقعا یک همچین چیزی که همه خاطرات بد،رقت انگیز،خجالت آور همه توش باشند و من راحت زندگیم رو بکنم بدون این که یادم بیفته که روزی روزگاری من چه کردم،آنها چه کردند و چه گفتم و گفتند !

  2. اااای گفتی!!!! یعنی می شه؟!

  3. سولوژن حرف دل همه رو زدی . یعنی می شد .

  4. ها! حالا شد. 🙂
    تا حالا شده شب ها قبل از خاب اتفاقات بد اون روز رو رو كاغذ بنويسي بعد بزاريش تو يه كمد درشو ببندي؟

  5. If you find one, please let me know. I really need something like that.
    However, I am thinking if I do something like that then what would remain from me? Would you call it “Saman” again?! I am sure that thing would not be me

  6. به روزبه:‌ (:

    به Dreamer: نیاز خیلی‌هاست گویا.

    به مهسا: نه به این شکل،‌ اما شبیه‌اش می‌شود یا خواهد شد.

    به raha: (:

    به بوگی: نه! توی کمد نگذاشتم! (:

    به Saman:‌ در مورد کمی بحث کردیم. به نظرم شخصیت آدم به تدریج تغییر می‌کند و البته هر کاری بکنیم هم حتما تغییر می‌کند.

  7. مطلب رو تو گوگل ریدر خوندم. منبعش رو نمی‌دونم. خودتون نوشتید یا از جایی نقل کردید؟

  8. به ساتورن: من اگر چیزی را از جایی نقل کنم، حتما منبع‌اش را می‌نویسم.

  9. گاها” Ùˆ بعضا” آدمی Ù„Ú© Ù…ÛŒ زند دلش/ برای یک دق کردن اساسی .
    دق کند و تمام شود

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *