از ظهری تا عصری از ظهری تا عصری January 3, 2010 SoloGen Comments 12 comments سیاه Ùˆ سپید صورتی Ùˆ سیاه. اینک آبی: چشم‌ها را می‌بندم از Øیا.
اعترا٠مي كنم كه اين پست رو نه تنها Ù†Ùهميدم كه هيچي هم نتونستم Øدس بزنم. تازه از خودمم نتونستم برا دلخوشي خودم چيزي بسازم 🙂
به بوگی : این خاصیت بعضی چیز هاست ØŒ بدون اینکه بÙهمیشان باید باهاشان ارتباط برقرار Ú©Ù†ÛŒ . مانند بعضی از پست های این وبلاگ . ربطش هم Ùکر میکنم به Anti Memoris بودنشان داشته باشد .
اما من Ùکر کنم Ùهمیدم ! با اجازه جناب سولوژن به بوگی : به رنگ ها زیاد توجه Ù†Ú©Ù† هر کسی یک رنگی Ù…ÛŒ بینه ! به جمله ÛŒ آخر توجه Ú©Ù† شاید Øست تغییر کرد ! نخونش تصورش Ú©Ù† !
په R: ممنون! به یک آدم معمولی: صد البته! به بوگی: گاهی خود من هم نمیÙهمم معنای متن چیست. به R: با شما مواÙقم! به رها: عجب تÙسیری! (: به مانا: اØتمالا چشمها را نمی بستم. جدا از آن را دیگر نمی دانم. باید شرایط بی Øیایی رخ دهد تا ببینیم Ú†Ù‡ خواهد شد.
hamishe ma adama az sefatike kamtarin barkhordario darim,bishtarin estefadaro mikonim…va khob hamin neshan az adameshe…mesle kasi ke edeaye bakhshandegi dare…ya kasi ke edea dare harfesh hamishe raste…
به مانا: من خیلی متوجه ربط کامنت‌ات با این پست نشدم. یعنی به صر٠این‌که من در ضدخاطرات از کلمه‌ی «Øیا» استÙاده کرده‌ام ایجاب می‌کند Ú©Ù‡ بیش‌ترین استÙاده از «Øیا» را کرده‌ام (Ú©Ù‡ همان‌طور Ú©Ù‡ می‌دانی معمولا جزو کلمه‌های خیلی مورد استÙاده‌ی من نیست) Ùˆ لابد با توضیØ‌ات از کم‌ترین Øیا نیز برخوردارم؟! با این وجود من شجاعت کامنت‌ات را تØسین می‌کنم. اجازه بده Ú©Ù…ÛŒ در موردش Øر٠بزنم: کامنت‌ات شجاعانه نوشته شده چون آن‌چنان قانون٠کلی Ùˆ عمومی در مورد آدم‌ها صادر کرده‌ای Ú©Ù‡ بعید می‌دانم کم‌تر کس‌ای در دنیا چنین بکند. یعنی هر کس‌ای از Øیا Øر٠زد، Øتما همیشه بی‌Øیاست Ùˆ هر کس از بخشندگی Ú¯Ùت، دزد Ùˆ دغل است؟! عجب! تصور من این است Ú©Ù‡ آدم‌ها گاه‌ای باØیا رÙتار می‌کنند Ùˆ گاه‌ای بی‌Øیا (Ùˆ اصلا Øیا را چگونه باید تعری٠کرد؟! Ú†Ù‡ رÙتاری در دایره‌ی Øیا قرار می‌گیرد Ùˆ Ú†Ù‡ چیزی خارج‌اش؟ Ùˆ مطابق با کدامین استاندارد؟)Ø› گاه راست می‌گویند، گاه ناراست؛ گاه بخشنده‌اند Ùˆ گاه‌ خسیس؛ Ùˆ بعضی وقت‌ها آرام‌اند Ùˆ دگر وقت‌ها هم خشم‌گین! این تصور دنیا Ùˆ آدم‌های خاکستری، دیدگاه واقعی‌تری از دنیا می‌دهد نسبت به آن دنیای سیاه Ùˆ سÙید Ú©Ù‡ یک سوی‌اش Øقیقت Ùˆ روشنایی قرار گرÙته Ùˆ دگر سوی‌اش زشتی Ùˆ ناپاکی!
منظور مانا, Ùکر کنم این باشه Ú©Ù‡ نقاط ضع٠آدما از طر٠دیگه Ù…ÛŒ تونه نقاط قوت اونا Ù…Øسوب شه Ùˆ نور Ùˆ تاریکی Ú©Ù‡ از دو سر به هم تنیده شده. آدم خاکستری هم جناب سولوژن, متعلق به دنیای مدرنه (دنیایی Ú©Ù‡ با ورود تکنولوژی به زندگی آدمها Ø´Ú©Ù„ گرÙت), Ùˆ اینطور Ú©Ù‡ به نظر میاد خیلی از شهروندان عزیز ایران زمین با وجود علاقه ÛŒ واÙر به استÙاده از امکانات دنیای مدرن, هنوز با Ùرم Ùˆ Ù…Øتوی اون مشکل دارن Ùˆ قادر به گذار از مرØله ÛŒ سیاه Ùˆ سÙید دین/سنت گرایی Ùˆ ورود به دنیای یکپارچه ÛŒ رنگی مدرن, بدون قدسی Ùˆ امامزاده Ùˆ نذری نیستن. آقای Øجاریان, جهان بگلو ,مخملباÙ, سازگارا, Ùروهرها Ùˆ امثالهم هم به خاطر سستی اغلب مردم در هضم همین Ù…Ùاهیمی Ú©Ù‡ روزمره استÙاده Ù…ÛŒ کنن, به راØتی مورد هجوم قرار Ù…ÛŒ گیرن Ùˆ سر بی کلاه نظریه هاشون یک روز در میون از لب تیغ Ù…ÛŒ گذره در Øالی Ú©Ù‡ اÙرادی مثل آقای سروش Ùˆ خمینی Ùˆ شریعتی Ùˆ Øسین همچنان به بقای سمبلیک خودشون ادامه Ù…ÛŒ دن.
12 thoughts on “از ظهری تا عصری”
beatifule…
البته قهوه ای هم برای خودش رنگیه!
اعترا٠مي كنم كه اين پست رو نه تنها Ù†Ùهميدم كه هيچي هم نتونستم Øدس بزنم. تازه از خودمم نتونستم برا دلخوشي خودم چيزي بسازم 🙂
به بوگی : این خاصیت بعضی چیز هاست ØŒ بدون اینکه بÙهمیشان باید باهاشان ارتباط برقرار Ú©Ù†ÛŒ . مانند بعضی از پست های این وبلاگ . ربطش هم Ùکر میکنم به Anti Memoris بودنشان داشته باشد .
اما من Ùکر کنم Ùهمیدم !
با اجازه جناب سولوژن
به بوگی : به رنگ ها زیاد توجه Ù†Ú©Ù† هر کسی یک رنگی Ù…ÛŒ بینه ! به جمله ÛŒ آخر توجه Ú©Ù† شاید Øست تغییر کرد ! نخونش تصورش Ú©Ù† !
dar ajabam,agar haya naboooood che mikardi
په R: ممنون!
به یک آدم معمولی: صد البته!
به بوگی: گاهی خود من هم نمیÙهمم معنای متن چیست.
به R: با شما مواÙقم!
به رها: عجب تÙسیری! (:
به مانا: اØتمالا چشمها را نمی بستم. جدا از آن را دیگر نمی دانم. باید شرایط بی Øیایی رخ دهد تا ببینیم Ú†Ù‡ خواهد شد.
hamishe ma adama az sefatike kamtarin barkhordario darim,bishtarin estefadaro mikonim…va khob hamin neshan az adameshe…mesle kasi ke edeaye bakhshandegi dare…ya kasi ke edea dare harfesh hamishe raste…
آقا من بین صورتی Ùˆ Øیا ارتباط میبینم !
به مانا: من خیلی متوجه ربط کامنت‌ات با این پست نشدم. یعنی به صر٠این‌که من در ضدخاطرات از کلمه‌ی «Øیا» استÙاده کرده‌ام ایجاب می‌کند Ú©Ù‡ بیش‌ترین استÙاده از «Øیا» را کرده‌ام (Ú©Ù‡ همان‌طور Ú©Ù‡ می‌دانی معمولا جزو کلمه‌های خیلی مورد استÙاده‌ی من نیست) Ùˆ لابد با توضیØ‌ات از کم‌ترین Øیا نیز برخوردارم؟!
با این وجود من شجاعت کامنت‌ات را تØسین می‌کنم. اجازه بده Ú©Ù…ÛŒ در موردش Øر٠بزنم:
کامنت‌ات شجاعانه نوشته شده چون آن‌چنان قانون٠کلی و عمومی در مورد آدم‌ها صادر کرده‌ای که بعید می‌دانم کم‌تر کس‌ای در دنیا چنین بکند.
یعنی هر کس‌ای از Øیا Øر٠زد، Øتما همیشه بی‌Øیاست Ùˆ هر کس از بخشندگی Ú¯Ùت، دزد Ùˆ دغل است؟! عجب!
تصور من این است Ú©Ù‡ آدم‌ها گاه‌ای باØیا رÙتار می‌کنند Ùˆ گاه‌ای بی‌Øیا (Ùˆ اصلا Øیا را چگونه باید تعری٠کرد؟! Ú†Ù‡ رÙتاری در دایره‌ی Øیا قرار می‌گیرد Ùˆ Ú†Ù‡ چیزی خارج‌اش؟ Ùˆ مطابق با کدامین استاندارد؟)Ø› گاه راست می‌گویند، گاه ناراست؛ گاه بخشنده‌اند Ùˆ گاه‌ خسیس؛ Ùˆ بعضی وقت‌ها آرام‌اند Ùˆ دگر وقت‌ها هم خشم‌گین!
این تصور دنیا Ùˆ آدم‌های خاکستری، دیدگاه واقعی‌تری از دنیا می‌دهد نسبت به آن دنیای سیاه Ùˆ سÙید Ú©Ù‡ یک سوی‌اش Øقیقت Ùˆ روشنایی قرار گرÙته Ùˆ دگر سوی‌اش زشتی Ùˆ ناپاکی!
به ذهن پلید: تبارک‌الله به شما! چطور؟!
منظور مانا, Ùکر کنم این باشه Ú©Ù‡ نقاط ضع٠آدما از طر٠دیگه Ù…ÛŒ تونه نقاط قوت اونا Ù…Øسوب شه Ùˆ نور Ùˆ تاریکی Ú©Ù‡ از دو سر به هم تنیده شده.
آدم خاکستری هم جناب سولوژن, متعلق به دنیای مدرنه (دنیایی Ú©Ù‡ با ورود تکنولوژی به زندگی آدمها Ø´Ú©Ù„ گرÙت), Ùˆ اینطور Ú©Ù‡ به نظر میاد خیلی از شهروندان عزیز ایران زمین با وجود علاقه ÛŒ واÙر به استÙاده از امکانات دنیای مدرن, هنوز با Ùرم Ùˆ Ù…Øتوی اون مشکل دارن Ùˆ قادر به گذار از مرØله ÛŒ سیاه Ùˆ سÙید دین/سنت گرایی Ùˆ ورود به دنیای یکپارچه ÛŒ رنگی مدرن, بدون قدسی Ùˆ امامزاده Ùˆ نذری نیستن.
آقای Øجاریان, جهان بگلو ,مخملباÙ, سازگارا, Ùروهرها Ùˆ امثالهم هم به خاطر سستی اغلب مردم در هضم همین Ù…Ùاهیمی Ú©Ù‡ روزمره استÙاده Ù…ÛŒ کنن, به راØتی مورد هجوم قرار Ù…ÛŒ گیرن Ùˆ سر بی کلاه نظریه هاشون یک روز در میون از لب تیغ Ù…ÛŒ گذره در Øالی Ú©Ù‡ اÙرادی مثل آقای سروش Ùˆ خمینی Ùˆ شریعتی Ùˆ Øسین همچنان به بقای سمبلیک خودشون ادامه Ù…ÛŒ دن.