درباره‌ی کنکور و دیگر آلام بشری
* اول این‌که کنکوری‌های عزیز خسته نباشند Ú©Ù‡ از شر چنین امتØان‌ای راØت شدند. چطور بود کنکور؟ خوب بود؟ سخت بود؟ آسان بود؟ این روزها Ú†Ù‡ درصدی باید بزنیم تا رتبه‌مان خوب شود؟ اصلا Ú†Ù‡ رتبه‌ای برای Ú†Ù‡ رشته‌ای لازم است؟
* کنکور ورود به دانش‌گاه یکی از مزخرÙ‌ترین چیزهایی است Ú©Ù‡ تاکنون دیده‌ام. خلاصه‌وار این دلایل به ذهن‌ام می‌رسد:
- سنجش Ú©ÛŒÙیت کار یک دانش‌آموز در یک روز Ùˆ یک بازه‌ی چند ساعته کار بسیار نادقیق‌ای است.
- استرس کنکور برای بچه‌ی آن سن و سال بسیار آزاردهنده و البته بی‌هوده است.
- کنکور چیزی را می‌سنجد Ú©Ù‡ الزاما برای دانش‌جوی خوبی‌بودن نه لازم است Ùˆ نه کاÙÛŒ.
- Ùشار کنکور مدارس را به سویی سوق می‌دهد Ú©Ù‡ مطالب‌ای را به دانش‌آموز به گونه‌ای بیاموزانند Ú©Ù‡ به درد کنکور بخورد Ùˆ نه به درد ØÙ„ مسایل دنیای واقعی یا Øتی آکادمیک.
- غربال‌گری‌ی کنکور اختلا٠طبقاتی بین پذیرÙته‌شدگان دانش‌گاه‌های مختل٠ایجاد می‌کند.
- غربال‌گری‌ی کنکور این توهم را ایجاد می‌کند Ú©Ù‡ Ùلان دانش‌گاه به‌تر از بهمان دانش‌گاه است. واقعیت هم ممکن است این باشد Ú©Ù‡ Ùلان دانش‌گاه «بازده» بالاتری داشته باشد، اما این به دلیل ورودی‌های غربال‌شده است Ùˆ نه الزاما Ú©ÛŒÙیت آموزشی‌ی به‌تر.
* خیلی از این موارد [دست‌کم (Û±)ØŒ (Û³)ØŒ (Ûµ) Ùˆ (Û¶)] برای مدارس سمپاد هم وجود داشت Ùˆ دارد. بچه‌های سمپاد هر چقدر هم مدرسه‌شان را دوست داشته باشند نتیجه نمی‌دهد Ú©Ù‡ ایده‌ی وجود مدارس سمپاد الزاما خوب بوده است. اتÙاقا دارم به این نتیجه می‌رسم Ú©Ù‡ وجود چنان مدارسی برای خود دانش‌آموزان همان مدرسه هم بد بوده Ùˆ هست. از این موضوع Ùعلا بگذریم!
* البته می‌پرسید Øالا چطوری باید درست‌اش کرد؟ باید بگویم Ú©Ù‡ پاسخ دقیق به این سوال نه تنها نیاز به تخصص بیش‌تر در زمینه‌ی آموزش دارد، بلکه نیازمند داده‌ی تجربی هم هست. اما می‌توانم بگویم Ú©Ù‡ به نظرم راه‌ØÙ„ اØتمالی مولÙه‌های زیر را با Ú©Ù… Ùˆ زیاد دارد:
- گزینش توسط هر دانش‌گاه به طور مجزا انجام می‌شود. Øتی به‌تر، هر دانش‌کده (مهندسی، علوم پایه، علوم انسانی، پزشکی Ùˆ …) گزینش را جداگانه انجام می‌دهند.
- معیار گزینش بیش از هر چیزی Ú©ÛŒÙیت دانش‌آموز در دوران تØصیل‌اش است. می‌توان امتØان‌ای برگزار کرد، اما این امتØان تنها بخش‌ای از معیار گزینش است Ùˆ نه Øتی بخش تعیین‌کننده. Øتی به‌تر این‌که به جای امتØان تستی از امتØان تشریØÛŒ بهره برد. Ùˆ Øتی به‌تر این‌که امتØان به صورت رو-در-رو Ùˆ مصاØبه‌ای باشد. هم‌چنین می‌توان چون پذیرش تØصیلات تکمیلی از توصیه‌نامه‌ی دبیران نیز استÙاده کرد. به هر Øال ایده این است Ú©Ù‡ به جای استÙاده از معیاری «عینی» Ùˆ به سادگی سنجش‌پذیر ولی بی‌ربط به تØصیلات دانش‌گاهی‌ (کنکور) از معیارهای مرتبطتر Ùˆ با قوام‌تر استÙاده کرد.
- دانش‌گاه‌ها بومی‌تر شوند. بیش‌تر دانش‌جویان هر دانش‌گاه باید از همان شهر یا استان باشند. جذب به‌ترین دانش‌آموزان کشور به شهر تهران (یا دو سه شهر دیگر) اول این‌که اختلا٠کیÙیت «ظاهری» دانش‌گاه‌ها را پررنگ‌تر می‌کند Ùˆ دوم این‌که در آینده تهران را شهری می‌کند با ازدیاد متخصص Ùˆ شهرهای دیگر را می‌کند بی‌متخصص (البته درصد قابل توجه‌ای از این متخصصین می‌روند کشورهای دیگر رستوران می‌زنند؛ اما این موضوع دیگری است).
* در نهایت دو سه نکته را بگویم. پیاده‌سازی‌ی چنین نوع ایده‌هایی آسان نیست Ùˆ نیاز به صر٠انرژی‌ی زیاد دارد. مثلا لازم است Ú©ÛŒÙیت آموزش همه‌ی مدرسه‌ها Ú©Ù… Ùˆ بیش یک‌سان شود به طوری Ú©Ù‡ بازده یک دانش‌آموز در Ùلان مدرسه قابل استناد باشد. چنین تغییری خود نیازمند برنامه‌ریزی Ùˆ صر٠انرژی است. اما چون کاری سخت است Ú©Ù‡ نباید انجام‌اش نداد.
دیگر این‌که این ØرÙ‌ها البته قرار نیست چیزی را در آینده‌ی نزدیک تغییر دهد. سیستم Øکومتی‌ی ایران آن‌قدر بی‌ربط است Ú©Ù‡ صØبت از پیش‌رÙت -هر پیش‌رÙت‌ای- مسخره می‌نماید. کسان‌ای بر مصدر قدرت نشسته‌اند Ú©Ù‡ نیت‌شان چندان خیرخواهانه نیست. تا وقتی ایشان هستند، هر تغییر بزرگی بی‌معناست.
Øال می‌پرسید چرا این‌ها را می‌نویسم؟ دلیل‌اش این است Ú©Ù‡ می‌خواهم ذهنیت خودم را Ú©Ù…ÛŒ مرتب کنم Ùˆ در ضمن از دیگران Ùیدبک بگیرم. می‌دانم بعضی از خوانندگان‌ام تجربه‌های مشابه داشته‌اند (سلام پویان!) Ùˆ مطمئن‌ام بسیاری دیگر نیز ایده‌های جالب‌ای در این زمینه دارند. پس بنوسید Ú©Ù‡ در زمینه‌ی کنکور به Ú†Ù‡ Ùکر می‌کنید (Ùˆ البته کنکوری‌ها پاسخ سوالات اول‌ام را هم بدهند).
17 thoughts on “درباره‌ی کنکور Ùˆ دیگر آلام بشری”
این بØØ« خیلی Ù…Ùصلیه منم باز درگیر یک امتØان. با خیلی از ØرÙهاتون مواÙقم ولی پیشنهاد شماره 3 را نه چون به نظرم باعث تبعیض میشود( تبعیض در انتخاب به این معنی Ú©Ù‡ ممکن است به خاطر این سهمیه بندی شما جامعه ای را از شانس داشتن یک دانشجوی خوب Ù…Øروم میکنید) شاید بهتر باشه Ú¯Ùت کاری کنیم Ú©Ù‡ دانشگاهها Ú©ÛŒÙیتشان به هم نزدیکتر بشه.
در مورد سمپاد البته خیلی میشه Øر٠زد، من سمپادیم Ùˆ مخال٠سمپاد به این Ø´Ú©Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ در ایران هست، اول اینکه جدا کردن یکسری بچه از بقیه همسالان برای 7 سال باعث میشه مهارت مهم کنار آمدن Ùˆ زندگی کردن با بقیه گرÙته بشه از بچه ها ( هوش اجتماعی). دوم اینکه در ایران بچه های سمپاد در دوران دانشگاه Ú©Ù‡ اتÙاقا مهمترین دوران زندگی علمی است به Øال خودشان رها میشوند بدون هیچ برنامه یا پشتیبانی.
خیلی کشورها بچه های تیزهوش را شناسایی میکنند Ùˆ دانش آموز در یک مدرسه خوب ( ولی معمولی) تØصیل میکنند Ùˆ تا پایان دانشگاه مشاور همراهشان هست Ùˆ پروژه برایشان تعری٠میشود در دانشگاه Ùˆ….
Ùˆ یک چیز مسخره Ú©Ù‡ من هیچوقت Ù†Ùهمیدم: در زمان ما مدرسه های سمپاد رشته هنر Ùˆ علوم انسانی نداشتند !
مواÙقم Ú©Ù‡ کنکور خیلی چیز مزخرÙیه Ùˆ سرنوشت زندگی کسی رو با دو سه ساعت امتØان تعیین کردن نامنصÙانه است.
با شماره Û¶ نسبتا مخالÙÙ…. یعنی نه اینکه با گزاره‌ت مخال٠باشم ولی Ú†Ù‡ با کنکور Ú†Ù‡ با سیستم اپلای Ú†Ù‡ با معدل به هر Øال دانشگاه‌ها دانشجوها رو غربال خواهند کرد Ùˆ دانشگاهی Ú©Ù‡ درست یا غلط سابقه Ùˆ مشهوریت بیشتری داره دانشجوهای بهتری رو انتخاب می‌کنه Ùˆ بعد باز می‌شه Ú¯Ùت خب پس لزوما بهتر نبوده. به جز اینکه رندم دانشجوها رو پخش Ú©Ù†ÛŒ یا با یه سیستم پیچیده دانشجوها رو هماهنگ پخش Ú©Ù†ÛŒ هیچ وقت این رو نخواهی Ùهمید Ùˆ من مواÙÙ‚ نیستم Ú©Ù‡ اگه بتونی هم اینکار رو بکنی لزوما کار خوبیه.
در مورد گزینش مواÙقم ولی با مجزا بودن دانشگده Ùˆ رشته نه. اتÙاقا یکی از مشگلات سیستم دانشگاه ایران به نظرم همینه Ú©Ù‡ بچه Û±Û¸ ساله باید تصمیم بگیره می‌خواد چی‌کاره بشه. در Øالی Ú©Ù‡ اگه بیاد Ùˆ Û´ تا درس بگیره Ùˆ ببینه واقعا از پس Ú†ÛŒ بر میاد خیلی بهتره.
در مورد مدرسه هم لازم نیست همه مدرسه‌ها Ú©ÛŒÙیتشون یکی بشه. اگه سیستم گزینش خوبی باشه می‌تونه تا Øد خوبی بعد از یه مدتی مدل مدرسه‌ها رو بÙهمه. Ùˆ یا از همون امتØان‌ها Ùˆ مسابقه‌ها Ùˆ جایزه‌های جانبی Ú©ÛŒÙیت خود دانش‌آموز رو Ùهمید.
در مورد بومی انتخاب کردن هیچ خوبی درش نمی‌بینم. اینکه الان همه می‌رن تهران برای اینه که دانشگاه خوب تهران زیاد هست. اگه دانشگاه خوب جای دیگه هم باشه خب یکی از تهران می‌ره اون دانشگاه و یکی از اون شهر می‌ره تهران.
به شین: پیش‌نهاد بومی‌بودن دانش‌گاه‌ها باید با ظراÙت انجام شود. منظور من این نیست Ú©Ù‡ الزاما یک دانش‌گاه Ùقط از همان شهر یا استان دانش‌جو بگیرد.
اما این مثال را در نظر بگیرید:
Ùرض کنید Ú©ÛŒÙیت Ùلان دانش‌کده‌ی دانش‌گاه صنعتی اصÙهان معادل دانش‌گاه X در تهران است. منظور از Ú©ÛŒÙیت هم سواد استادان، Ú©ÛŒÙیت آزمایش‌گاه‌ها Ùˆ کلاس‌ها Ùˆ غیره است.
Øالا اگر یک دانش‌آموز اصÙهانی تصمیم بگیرد Ú©Ù‡ به دانش‌گاه X بیاید Ùˆ این اتÙاق معمول باشد، خروجی‌ی دانش‌گاه X به طور متوسط به‌تر از دانش‌گاه اصÙهان خواهد بود چون ورودی‌های به‌تری دارد. خروجی‌ی به‌تر باعث مشهورتر-شدن X می‌شود Ùˆ پس از چند سال، دانش‌آموز جدید اصÙهانی ناخودآگاه بیش‌تر از پیش راغب خواهد بود Ú©Ù‡ به X بیاید به جای دانش‌گاه صنعتی اصÙهان. نتیجه این می‌شود Ú©Ù‡ به خاطر یک سری باور عمومی‌ی اولیه، Ú©Ù„ مجموعه‌ی دانش‌گاه اصÙهان + دانش‌گاه X روی هم بازده کم‌تری خواهد داشت از اگر نیروها بین‌شان تقریبا مساوی تقسیم می‌شدند.
پیش‌نهادم چیست؟ پیش‌نهادم این است Ú©Ù‡ به دانش‌آموزان بومی مزیت داده شود. برای یک شیرازی باید راØت‌تر باشد تا در شهر خودش بماند تا مثلا یک تهرانی بیاید Ùˆ جای او را بگیرد. البته این مزیت باید اندک باشد. یعنی Ú©ÛŒÙیت دو دانش‌آموز باید به طور آماری یک‌سان باشد Ùˆ آن وقت مزیت به Ùرد مقیم شهر داده شود.
به شین: در مورد سمپاد هم بله، خیلی می‌شود Øر٠زد. بخش‌ای از مشکل سمپاد به مهارت‌های اجتماعی باز می‌گردد، اما بخش دیگرش این است Ú©Ù‡ اصلا به شخص بگوییم تو باهوش‌تر از بقیه هستی Ùˆ کارهای خارق‌العاده می‌توانی انجام دهی (کاری Ú©Ù‡ انجام می‌شد). این کار برای پیش‌رÙت شخص مضر است. نگاه کنید به کتاب Mindset از Carol Dweck.
به رویا: مواÙق‌ام Ú©Ù‡ نمی‌توان Ú©ÛŒÙیت دانش‌گاه‌ها/دانش‌جوها را کاملا یک‌نواخت کرد. قرار هم نیست Ú©Ù‡ چنین باشد. اما می‌توان از تÙاوت شدید بین به‌ترین دانش‌گاه‌ها Ùˆ دانش‌گاه متوسط هم کاست. در امریکای شمالی، تعداد خیلی زیادی دانش‌گاه خوب وجود دارد Ùˆ تÙاوت به‌ترین دانش‌گاه با دانش‌گاه متوسط خیلی عجیب Ùˆ غریب نیست. Ùˆ مخصوصا این‌که به‌ترین دانش‌گاه خیلی وقت‌ها (ولی نه همیشه) در یک رشته‌ی خاص جزو به‌ترین‌هاست Ùˆ نه الزاما همه‌ی رشته‌ها.
یک مشکل کنکور این‌جاست Ú©Ù‡ در Øال Øاضر تناظر Ú©Ù… Ùˆ بیش یک به یکی بین رتبه‌ی دانش‌آموز در کنکور Ùˆ دانش‌گاه وجود دارد. بین رتبه‌ی یک تا صد می‌رود شریÙØŒ بعد تهران، بعد … (در مورد رشته‌های ریاضی-Ùیزیک؛ Ùˆ عددها هم همین‌طوری انتخاب شده است). این تناظر بی‌معناست Ùˆ باید تا Øد ممکن تعدیل‌اش کرد. اØتمالا اگر هر دانش‌گاه (یا دانش‌کده) جداگانه پذیرش بدهد، این مشکل تا Øدی به‌بود یابد.
در مورد گزینش هم منظورم در Ø³Ø·Ø Ú¯Ø±ÙˆÙ‡Ù Ø±Ø´ØªÙ‡â€ŒØ§ÛŒ بود:‌ گروه‌های مهندسی، گروه‌های Ùیزیک Ùˆ ریاضی، گروه‌های زیست Ùˆ پزشکی، گروه‌های هنر Ùˆ غیره. به هر Øال استاد مهندسی نمی‌تواند دانش‌جوی هنر انتخاب کند Ùˆ برعکس.
بومی‌کردن -با توصیÙ‌ای Ú©Ù‡ در کامنت پیش دادم- دست‌کم Ú©Ù…Ú© می‌کند Ú©Ù‡ دانش‌جوها یک‌نواخت‌تر پخش شوند. اگر برای من پذیرش در دانش‌گاه شهر خودم آسان‌تر باشد Ùˆ به Ùرض این‌که Ú©ÛŒÙیت دانش‌گاه هم قابل قبول باشد، چرا Ú©Ù‡ نه، در شهر خود می‌مانم Ùˆ از وجود شبکه‌ی اجتماعی‌ای Ú©Ù‡ سال‌ها ایجادش کرده‌ام هم لذت می‌برم. آن وقت مشکل اختلا٠شدید بین دانش‌گاه‌ها تا Øدی هم تعدیل می‌شود.
به شین Ùˆ رویا: Øالا این‌ّها ØرÙ‌های من بود Ú©Ù‡ ممکن است خیلی هم Ù…Ùید نباشند. پیش‌نهادهای شما چیست؟
سلام Ùˆ سلام متقابل – هردو. 🙂
دو نکته‌ای را Ú©Ù‡ همین Øالا به ذهنم میرسد Ùˆ نمیدانم Ú©Ù…Ú©ÛŒ به پیشبÙرد٠بØثت میکند یا نه Ùˆ چقدر مربوط است اصلاً، خلاصه‌وار بگویم:
یک اینکه شیوه‌ی ارزیابی ما این توان را به دانش‌آموزها Ùˆ دانشجوهامان نمیدهد Ú©Ù‡ خودشان Ùˆ همینطور دیگر هم‌کلاسیهاشان را بسنجند. همیشه یکی از بیرون – Ú©Ù‡ Ùرادست‌٠ماست – لازم است تا ما را بسنجد.نه Øالا کاملاً برعکس، امّا اینجا آنطور Ú©Ù‡ تجربه کرده‌ام، خصوصاً دانش‌جوها این توان را دارند Ú©Ù‡ خودشان را Ùˆ همرده‌های خودشان را ارزیابی کنند Ùˆ همیشه – البته درØالیکه زیر نگاه نقّادانه‌ی خودشان Ùˆ همکلاسیهاشان هستند – میدانند کجای کارند. نمیدانم کدام شیوه‌ی سنجش – ارزیاب بیرونی یا ارزیاب درونی – ستمکارانه‌تر است؛ امّا بهرروی دوّمی کمتر ظالمانه «بنظر» میرسد – Ùˆ برای همین همیشه Øتّا موقعی Ú©Ù‡ نوبت به ارزیابی بیرونی میرسد، اعتراض کمتر است.
دوم در مورد سمپاد اینکه آنچه عملاً انجام میشود این است Ú©Ù‡ بچّه‌ها یاد بگیرند تیزهوش بشوند. در واقع اØتمالاً پیش از ورود به سمپاد Ùˆ Øتماً در Øین تØصیل تیزهوش «میشوند». دانش‌آموزها یکجور Ùرهنگ تیزهوشی را درونی میکنند. بخش بزرگی از این Ùرهنگ تیزهوشی، البته این است Ú©Ù‡ ما با بقیه Ùرق داریم. مشابه اینرا به راØتی اینجا می‌توانی در جشنواره‌های شغلی در دانشگاه‌ها ببینی Ùˆ تبلیغی Ú©Ù‡ شرکت‌های معظم Ùˆ بزرگ می‌کنند در دانشگاه‌های بزرگ Ùˆ تأکیدی Ú©Ù‡ بر «تÙاوت» می‌گذارند Ùˆ اینکه نماینده‌هایی Ú©Ù‡ از طر٠شرکتها آمده‌اند، الگوی زنده‌ی این تیزهوشی‌اند – Ú©Ù‡ دانش‌آموخته‌ی همان دانشگاه یا دانشگاه‌های اسم Ùˆ رسم‌دار دیگرند Ùˆ Øالا Ú©Ùت Ùˆ شلوار Ùˆ کراوات پوشیده‌اند Ùˆ در بØØ« خصوصی پس از سخنرانی تبلیغی با اصطلاØهای ناآشنا برای دانشجوی جویای کار٠اوّل٠راه، مثلاً درباره‌ی آینده‌ی اقتصاد Ú¯Ù¾ میزنند Ùˆ … (یادآور معلّمهای ما نیستند؟) تیزهوش شدن خلاصه، سرمایه‌گذاریست Ùˆ سرمایه‌گذاری خطرناکیست؛ بÙرد Ùˆ باخت٠خودش را هم دارد Ú©Ù‡ بیشتر از من میدانی.
Øالا اینها به کنکور Ú†Ù‡ ربطی داشت، خدا عالم است Ùˆ آگاه!
سلام به هر دوی‌تان! (:
خیلی ممنون Ú©Ù‡ دعوت‌ام را لبیک Ú¯Ùتید! (:
در مورد ارزیابی بیرونی و درونی: می‌توانی یکی دو مثال بیاوری که چطوری دانش‌جویان خودشان و هم‌کلاسی‌های‌شان را ارزیابی می‌کنند؟ مثلا نوشته‌های هم را می‌خوانند و نظر می‌دهند؟
درباره‌ی تیزهوشی Ùˆ آن‌چه در مدارس سمپاد رخ می‌دهد هم با تو مواÙق‌ام. یاد می‌دهند Ú©Ù‡ تیزهوش باشی. Øالا بماند Ú©Ù‡ آیا چنین چیزی خوب است یا نه – Ú©Ù‡ من دارم به این اعتقاد می‌رسم Ú©Ù‡ نبوده است Ùˆ نیست.
میخواستم بیام بگم پیشنهاداتت خیلی رویاییه Ùˆ تو Ùضای ایران چنین مدلی شدنی نیست، یک هو کامنت بهاره آروین رو تو گودر رو مطلبت دیدم Ú©Ù‡ با دلخوری Ú¯Ùته، ولی خوب Ú¯Ùته:
“به نظرم کسی‌که به شرایط اجتماعی پس‌زمینه‌ی کنکور در ایران اهمیت نده می‌تونه این‌قدر راØت از به Ø§ØµØ·Ù„Ø§Ø Ø§ÛŒØ¯Ù‡â€ŒÙ‡Ø§ÛŒ جایگزینی Øر٠بزنه Ú©Ù‡ تنها Ùساد رگ‌وریشه‌دار در بوروکراسی اداری رو به سرنوشت بچه‌های مردم در ورود به دانشگاه هم تسری می‌ده. زشته خب، لااقل اگر می‌نویسید یه نگاه به اون تجربه‌‌های گذشته مثل مصاØبه گذاشتن برای ارشد بندازید ببینید Ú†Ù‡ اÙتضاØÛŒ در پارتی‌بازی Ùˆ ضایع کردن ØÙ‚ ملت به بار اومد، بعد از توصیه‌نامه‌ی دبیران Øر٠بزنید.ØŒ اه، عصبانی شدم بیخودی اول صبØÛŒ:(—
به safzav: پیش‌نهاد می‌کنم نوشته‌ها را تا آخر بخوانید. در دو پاراگرا٠آخر خود Ú¯Ùته‌ام Ú©Ù‡ هدÙ‌ام از نوشتن چنین ایده‌ای هر Ú†Ù‡ هست،‌ پیاده‌کردن آن از همین Ùردا نیست.
خانم آروین هم به‌تر است نظرات‌شان را این‌چنین عصبی بیان نکنند.
چیزی Ú©Ù‡ من تو کامنت قبلیم منظورم بود این بود Ú©Ù‡ تو این مطلب دو تا مساله را اوردی. در راستای بد بودن کنکور Û¶ تا دلیل اوردی. Û±-Û´ به نظرم در یک راستا هستند Ùˆ من باهاشون مواÙقم Ùˆ مثل تو دوست دارم راه ØÙ„ÛŒ براش پیدا بشه. ولی شماره Ûµ Ùˆ Û¶ در راستای دیگه‌ای هستند Ùˆ من با اونه Ú©Ù‡ مخالÙÙ…. نه اینکه Ùکر می‌کنم کنکور به خودی خود باعث Ø§Ø®ØªÙ„Ø§Ù Ø³Ø·Ø Ø¯Ø§Ù†Ø´Ú¯Ø§Ù‡â€ŒÙ‡Ø§ شده Ùˆ نه Ùکر می‌کنم این چیز بدیه.
تو آمریکای شمالی اتÙاقا Ùاصله زیادی بین دانشگاه‌ها هست. اینکه دانشگاه خوب زیاد داره رو نباید اشتباه گرÙت با اینکه دانشگاه‌هاش از هم Ùاصله ندارند.
می‌گی در کنکور رتبه یک تا صد می‌روند شریÙ. اگر دانشگاه‌ها گزینش رو انجام بدهند باز هم Ùلان دانشگاه خوب (به قول خودت شریÙ) به بهترین‌ها به زعم خودش پذیرش خواهد داد Ùˆ اون بهترین‌ها هم به اون دانشگاه خوب می‌روند. Ùˆ اگر روش جدید انتخاب معیار بهتری باشه تا کنکور، پس دانشجوهای واقعا بهتری به اون بهترین دانشگاه خواهند رÙت Ùˆ اتÙاقا این اختلا٠بیشتر هم خواهد شد.
بله 🙂 همینی Ú©Ù‡ Ú¯Ùتی یا مثالهای Ùراوان دیگر. اصولاً یکی از ویژگیهای کار گروهی – در گروه همردگان مطمئناً – بنظرم این است Ú©Ù‡ گروه بجای رییس Ùˆ آموزگار Ùˆ دیگران بر تو «نظارت» Ùˆ تو را ارزیابی میکنند. علاوه بر این، تÙاوت دیگری Ú©Ù‡ دیده‌ام اینکه هرکدامشان خیلی خوب بلدند خودشان را جرّاØÛŒ کنند Ùˆ بدانند هرلØظه Ú†Ù‡ «طور» هستند. یک نگاه Ùوری به وسایل گوگولیشان (!) مثل تزیینات٠(!) دÙتری یا بخشهای مختل٠تقویمها Ùˆ سررسیدهاشان نشان میدهد Ú©Ù‡ چقدر امکان تعبیه شده هم برای اینکه بدانند کجای کارشان هستند Ùˆ هم برای اینکه بدانند این ساعت Ú†Ù‡ «طور»ند. یکیش همین آهنرباهای شکلک‌داری Ú©Ù‡ میگوید من امروز «عصبی»ام Ùرضاً (Ùˆ تعداد «طور»ها Ùراوان است؛ جوریکه بعضی وقتها تÙاوت چندتایشان را من نمیÙهمم – Ùرض Ú©Ù† تÙاوت باریک بین دلخور Ùˆ آزرده را). خلاصه کنم Ú©Ù‡ هرچند ما هم تا Øد زیادی – نمیدانم – «متمدّن» (Ùعلاً بدون ارزشگذاری مثبت یا منÙب) شده‌ایم؛ امّا اینها خیلی خیلی سنجش-سر-خودتر از ما هستند.
یا شاید هم نمیدانم اینها تنها مشاهده/برداشتهای من هستند Ùˆ اعتبار ندارند. تو در گروهتان چنین تÙاوتی را – با Ùرض اینکه زندگی کاری/تØصیلی ایرانت شبیه من بوده – Øس نمیکنی؟
در مورد ایرادهایی که به کنکور داشتی،
گزینه‌ی یک: کاملا مواÙقم.
گزینه‌ی دو: قبول دارم Ú©Ù‡ استرس‌اش آزاردهنده است Ùˆ مناسب نیست. در عین Øال به نظرم به نوعی یک عامل دیگه رو به طور غیرضمنی می‌سنجه: Ú†Ù‡ قدر دانش‌آموز می‌تونه با استرس Ùˆ شرایط بØرانی راØت‌تر کنار بیاد.
گزینه‌ی سه: تا Øدی مواÙÙ‚ هستم.
گزینه‌ی چهار: کاملا مواÙÙ‚ هستم. کاملا!
گزینه‌ی پنج: درست… اما Ù…Ú¯Ù‡ هد٠همین نیست؟ مثلا سیستم اپلای کردن به دانشگاه‌ها Ùˆ پذیرÙته شدن/نشدن Ù…Ú¯Ù‡ همین کار رو نمی‌کنن؟
گزینه‌ی شش: این هم قبول. اما Ù…Ú¯Ù‡ این مساله در مورد بقیه‌ی سیستم‌ها صادق نیست؟ مثلا بگو دو دانشگاه در آمریکا، یکی خوب Ùˆ یکی هم متوسط. Ù…Ú¯Ù‡ این‌ها هر دو تا Øدی (تاکید می‌کنم تا Øدی) خوب بودن‌شون رو مدیون خوب بودن دانشجوها Ùˆ استادها نیستن؟ به نوعی یک بازیه Ú©Ù‡ خوب‌ها سعی می‌کنن یک جا جمع بشن Ùˆ این قضیه یک Ùیدبک مثبت ایجاد می‌کنه. به نظر من چنین چیزی طبیعیه.
در مورد پیشنهاداتی که داده بودی،
گزینه‌ی یک: مسلما Ùکر خوبیه، اما شرایطی هم داره از جمله این Ú©Ù‡ سیستم گزینشی از Øداقلی از سلامت برخوردار باشه. در شرایطی مثل ایران، من اØساس می‌کنم Ú©Ù‡ اتÙاقا کنکور می‌تونه سالم‌تر Ùˆ عادلانه‌تر باشه (با این Ú©Ù‡ به‌ترین گزینه نیست).
گزینه‌ی دو: مواÙقم. اما در مورد امتØان تشریØÛŒ یا مصاØبه‌ای، Ú©Ù…ÛŒ مشکوکم. به هر Øال وقتی عامل انسانی خیلی دخیل می‌شه، شانس دخالت Ùˆ به دنبال‌اش شانس عادلانه نبودن ارزیابی بیش‌تر می‌شه. به نظرم در جامعه‌ای مثل ایران این مساله شدیدتره.
گزینه‌ی سه: مواÙÙ‚ نیستم. شاید برای جایی مثل آمریکا این ایده خوب باشه، چون به هر Øال در هر ایالتی چند دانشگاه خوب وجود داره. اما در مورد ایران Ú†Ù‡ طور؟ بدون اغراق، به جز چند دانشگاه معدود، Ú©ÛŒÙیت خیلی از دانشگاه‌های تهران قابل مقایسه با دانشگاه‌های شهرستان‌ها نیستن. همین قضیه در زمان کنکور ما در مورد رشته‌هایی مثل برق Ùˆ عمران وجود داشت Ùˆ به نظر من برای دانش‌آموزان شهرستانی بی‌عدالتی بزرگی بود.
ممنون روزبه از نظرات‌ات. (: