فروید خود باشید

فروید خود باشید

چند روز پیش به این می‌اندیشیدیم Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ خصیصه‌های بدی دارم. بیش‌تر آدم‌ها در بیش‌تر مواقع سعی می‌کنند Ú©Ù‡ از خود با ویژگی‌های پسندیده‌شان یاد کنند. مثلا می‌گویند Ú©Ù‡ من باهوش هستم، من خوش‌گل هستم، من مهربان‌ام، من راست‌گوی‌ام Ùˆ غیره. Ùˆ البته دروغ‌گویی Ùˆ آزارهایی را Ú©Ù‡ به دیگران رسانده‌اند نیز تا حد ممکن زیرسبیلی در می‌کنند. در واقع شاید بشود گفت Ú©Ù‡ نیمه‌ی پر لیوان را می‌نگرند (نمی‌خواهم بگویم همیشه این‌طوری است. خیلی وقت‌ها هم می‌شود Ú©Ù‡ بعضی ویژگی‌های شخصی‌شان بدجوری توی چشم خودشان می‌زند Ùˆ حسابی ذهن‌شان را مشغول می‌کند. مثلا این‌که دماغ‌ام بزرگ است یا نه! ولی حدس می‌زنم این ویژگی‌ها خیلی وقت‌ها جزو ویژگی‌هایی است Ú©Ù‡ شخص جزو «خود» نمی‌انگاردشان. مثلا ویژگی‌های بدنی، جایی خارج از خود من است. من می‌توانم زشت باشم یا زیبا، اما به هر حال من‌ام. نمی‌دانم آیا زیادند کسان‌ای Ú©Ù‡ بر این باور باشند Ú©Ù‡ مثلا ذات بدسرشت‌ای دارند — بی‌توجه به این‌که معنای «ذات» دقیقا چیست).

به هر حال داشتم فکر می‌کردم اگر آدم‌ها بخواهند منفی‌نگرانه فهرست‌ای از ویژگی‌های بدشان را ذکر کنند چه خواهد شد و چه چیزهایی خواهند گفت. [نوشته‌هایی در مورد خودم که طبیعتا سانسور شده است!] نمی‌گویم بیایید و در کامنت‌ها بنویسید چه ویژگی‌ی بدی دارید اما اگر بنویسید استقبال می‌کنم! (; اما اگر هم ننویسید، با خودتان کمی فکر کنید و ببینید چه فهرست‌ای می‌توانید جور کنید. تجربه‌ی غریب‌ای است و سخت!

پ.ن: هیچ‌گونه مسوولیت‌ای در مورد اثرات مخرب چنین تجربه‌ای قبول نمی‌کنم. با طناب این بلاگر به چاه نروید!

18 thoughts on “فروید خود باشید

  1. من خیلی برام راحته ویژگی‌های بدم رو ردیف کنم. شاید اگه پرسیده بودی خوبا رو به این راحتی نبود! از همه مهم‌ترش این که بسیار تنبل هستم و کارها رو عقب می‌اندازم. حتی اگه به کوچیکی برداشتن یه بشقاب از رو زمین باشه.

  2. ” تجربه‌ی غریب‌ای است Ùˆ سخت”

    من انجام دادم برای یکی دو مورد از این لیست و با وجود اینکه شکنجه‌ی روحی جسمی بود. عمل جراحی موفقیت آمیز بود و غده خارج شد! در حال بهبودی‌ام اندکی!

  3. ذات بد سرشت؟سرشت مگه همون ذات نیست؟می شد گفت ذات بدی دارند!! هوووم؟!
    همچین گفتی اثرات مخرب چنین تجربه ای Ùˆ با طناب بلاگر به چاه نروید Ùˆ این حرفا ØŒ آدم به خودش Ø´Ú© Ù…ÛŒ کنه Ú©Ù‡ حتما باید یه بلایی سرش بیاد…آدمو تو معذوریت قرار Ù…ÛŒ دی ،خب Ù…ÛŒ خوایم بگیم بدی زیادی نداریم Ù…ÛŒ ترسیم ریا شه …(خنده)
    ولی از شوخی گذشته خب ویژگی های بد رو میشه به دو دسته تقسیم کرد.پاره ای از اون ها مستقیما به خودت مربوطه و تاثیرش رو خودته اما قسمتی دیگه در تعامل با دیگرانه!و این دو کاملا می تونن در تضاد هم باشند.مثلا من نسبت به کارهای شخصی ام تنبل باشم اما نسبت به دیگران و انجام دان کاری برای اون ها تنبل نباشم.حالا من تا چه حد تنبل باشم می تونم برچسب تنبل بودن به خودم بزنم یا در چه محدوده ای؟!
    بگذریم بریم سر مبحث شیرین ردیف کردن ویژگی های بد: من به نظر خودم مهمترین ویژگی های بدم در مورد خودمه نه نسبت به دیگران.این که دقیقه ی نودی ام تو اکثر کارها.کمی عجول و نتیجه گرا! و این باعث میشه مثلا کتاب ها رو از آخر به اول بخونم(خنده) و فکر نمی کنم هیچ کتابی رو هم کامل خونده باشم.
    کمی درونگرا (البته نمی دونم بده یا خوب).عدم توانایی نگاه کردن به آمپول زدن و زخم و خون و از این جور چیزا و گاهی فکر می کنم اگه واقعا یکی به کمک من احتیاج داشته باشه تو این جور مواقع چه حاکی بریزم تو سرم! (لبخند).فعلا که همینا یادم اومد.حالا اگه باز چیزی بود فهرست می کنم!

  4. به نظرم اکثر مواقع ما نسبت به خود به با بدبِينی نگاه می کنيم به طوری که اين نگاه انتقاد آميز به خود ، ما را به آستانه روان رنجوری نزديک میکند. بنابراين کلا نگرش مثبت به خود را خوب (يا مفيد) فرض ميکنم و بهتر می دانم که اين واکاويهای روانی شخصي باشد و اگر نکات منفي را در خود جستجو ميکنيم به همان تعداد به نکات مثبت و مزايا و سجايای اخلاقی خود توجه کنيم و اگر عيبی در کار هست ، سعی کنيم با تمرين رفتار مثبت و مطلوب (صرف نظر از اينکه در باره رفتارهای بد خود ريشه يابي کرده باشيم يا نه) آن عيب را اصلاح کنيم.

  5. من مایلم در این اعتراف نامه همگانی شرکت کنم .
    بخصوص Ú©Ù‡ به خودم Ú©Ù…Ú© میشود . مثل یک جور گروه در مانی میماند …
    ولی قبل از آن میخواهم یک نکته را روشن کنم Ùˆ آن اینکه از نظر من سرشت بد وجود ندارد حداقل در مورد موجودات انسان چون خودم عضو گروهشان بوده ام 🙂 -این Ú©Ù‡ میگویم بوده ام برای این است Ú©Ù‡ این اواخر آنها خودشان را از من جدا کرده اند …:) بگذریم – اما بدی های من : از بزگترینشان شروع میکنم
    من یک عادت بد دارم ..نمیتوانم در باره اش صحبت کنم !
    من تنبل هستم معمولا به آرزوهای بزرگ فکر میکنم Ùˆ آنقدر کمال گرا هستم Ú©Ù‡ نمیتوانم به واقعیت ها بپردازم یا فکر کنم – تازگی این عادتم را Ú©Ù… کرده ام ØŒ خود بزرگ بینی ام را –
    من چاقم و از اندامم چندان راضی نیستم .
    من اعتماد بنفس چندانی ندارم و مدام از دیگران انتظار تایید و پذیرش بی چون و چرا دارم و این موردم را هم اخیرا به سبب همان کنار گذاشتگی اولیه که صحبتش را کردم به طور عجیبی کنار گذاشته ام یا بهتر بگویم خود به خود به صورت مواجهه در مانی از بین رفته است .
    من روابط عمومی خوبی ندارم و معمولا با آدم های خاص بیشتر میجوشم .. انسان های معمولی را متاسفانه در حد خودم نمیدانم یا از بودن با آنها لذت نمیبرم .
    من در کل انسان باهوشی هستم اما معمولا خودم را خیلی باهوش تراز انچه هستم میپندارم یا این گونه از خودانتظار دارم .
    در روابطم با جنس مخالف بیشتر فاعلم تا مفعول – منظور روابط اجتماعیست نه چیز دیگرمایلم برتریم رابه جنس مخالف نشان دهم – اما در روابطم با هم جنس بیشتر مفعولم – باز هم به همان معنی – اولی چندان بد نیست اما دومی را نمیپسندم .

  6. از اینکه Ú©Ù‡ این پست را گذاشتید متشکرم … احساس میکنم سبک شدم …

  7. مفصل‌تر خواهم نوشت، اما به نظر چنین «فروید خود شویم» توانایی بازی‌ی وبلاگی‌شدن را دارد. (: حالا این بار نه، اما دفعه‌ی بعد!

  8. ای بابا .. گول مالیدین به سر ما ؟
    من فکر کردم الان تو این وب لاگ مجانی گروه درمانی میشم …. Ù†Ú¯Ùˆ پاپ نقشه کشیده بودن اعتراف بگیرن … نکنید آقا نکنید … با شخصیت انسانها بازی نکنید … – ( شوخی )

  9. من وبلاگهای ادمونتون رو جستجو کردم Ùˆ اینجا رو پیدا کردم! یکی‌ از وبلاگای Ú©Ù‡ هنوز فعال هست 🙂

    یکی‌ از ایرادهایی من اینه Ú©Ù‡ یک سری اخلاقهای ما ایرانیها میره توئه اعصابم…مثلا اینکه Û¹Ûµ% از اوقات دیر میرسیم سر قرار، کلاس،…یا مثلا وقتی‌ تو یک گروه نشستی کار میکنی‌ یهو یکی‌ Ú©Ù‡ داره رد می‌شه بی‌ توجه به اینکه کار گروهی داره انجام می‌شه شروع میکنه صحبت کردن با یکی‌ از اعضای گروه، انگار بقیه پشمن…. باید روش کار کنم تا به این قضیه بی‌تفاوت بشم یا اینکه جنرالایزش کنم به همه ملیتا Ú©Ù‡ کمتر بره رو آعصابم 🙂

  10. من زود خسته Ù…ÛŒ شم، یکم قضاوت Ù…ÛŒ کنم مردمی Ú©Ù‡ نمی شناسم از روی ظاهرشون Ú©Ù‡ خیلی بده، فقط فکر Ù…ÛŒ کنم حرف Ùˆ روش خودم درسته یعنی زورگو Ù…ÛŒ شم بعضی وقتا. گاهی تند صحبت Ù…ÛŒ کنم Ùˆ طرفم بیخودی ناراحت Ù…ÛŒ شه… فکر کنم خیلی زیادتر از این حرفا باشه عیب Ùˆ ایرادام اما وقت ندارم Ú©Ù„ÛŒ مهمون دارم امشب.بای بای.

  11. ای آااقاا… ای بابا… ما Ú©Ù‡ سر تا پامون ایراده! کدوم‌شو بنويسيم؟
    خوب من قصد ندارم این جا فروید خود باشم 😉 ولی به نظرم می‌آد یه سری خصوصيات رو آدم‌ها در مورد خودشون راحت‌تر می‌تونن عنوان کنند تا یه سری دیگه. مثلن اگه من با نرم جامعه، هم تنبل باشم Ùˆ هم خودخواه، حدس‌ام اینه Ú©Ù‡ تنبلی‌ام رو راحت‌تر متوجه می‌شم. چون بیش‌تر در مورد خودمه.
    در نتیجه اگر هدف نمی‌دونم-Ú†ÛŒ-Ú†ÛŒ درمانیه Ú©Ù‡ بعضی دوستان می‌خوان شاید بد نباشه Ú©Ù‡ بخوایم “فروید دوست صمیمی” خود باشید 😀

  12. ظاهرن جناب سولوژن بدجور درگير فهرست كردن موارد مربوط به خودشون هستن 🙂

  13. اما کامنت‌دونی‌ی مهمان‌پذیری داره! (;

  14. 1.تنبلم
    2.برنامه ریزیم واسه کارام خوبه ولی مشکل اینجاست که معمولا اجراشون نمیکنم یا دقیقه نود اجراشون میکنم که دیگه به درد نمیخوره.
    3.صبح ها دیر بلند میشم چون شبا دیر میخوابم که باعث میشه خیلی از کارایی که انجامشون برای صبحه به تعویق بیفتن.
    4.سه مورد بالا باعث میشه کارهام رو دقیقه نودی انجام بدم و با عجله و بی دقت
    5. یه عالمه فکر و ایده خلاقانه تو سرمه ولی هیچ کدومو پیگیری نمیکنم.
    6.بعضی موقع ها شیفت کردن از یه حالت به حالت دیگه واسم سخت و زمانبره
    7.بعضی موقع ها جوگیر میشم البته خیلی کمتر از قبل
    8.خیلی رکم اصلن نمی تونم حرف تو دلم نیگه دارم خودم با این خصلتم حال میکنم ولی دوست داشتم میتونستم بعضی جاها زبان در کام بگیرم:)
    9.استرس دارم
    10.عذاب وجدان بیخود دارم
    11.دوست ندارم بعضیا ازم تعریف کنن نمی دونم چرا شاید چون نمی خوام از من یه پیشفرض تو ذهنشون داشته باشن مثلا یکبار غذای دستپختم رو بخورن و بگن خوشمزه ست بعد از اون من همیشه خودم رو تحت فشار قرار خواهم داد که از اون دسپخت خوب پایین تر نیام و این به من استرس وارد میکنه.
    12.بعضی موقع ها الکی لاف میزنم زبونم قبل از مغزم کارمیکنه
    بازم میام می نویسم چون مدتی بود که میخواستم خودمو بی رحمانه نقد کنم توفیق اجباری شد

  15. نمیدونم چرا فهرست ندا اقد با فهرست من جوره . 🙂 ندا منم فهرست توروردارم به علا وه اینکه جدیدا ذهنم به کوچکترین حرکات حتی حرکت الکترون ها در مدارشان حساس شده ! اینم بدبختی تازمه .
    اخساس میکنم از یه مدار به یه مدار دیگه میرن میخوان یه چیزیو به من بفهمونن … یا من خل شدم یا واقعا جهان انقدر شعور مند شده .

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *