بوی اماکن
بخش‌ای از تاریخ هر مکان‌ای به آن‌هایی Ú©Ù‡ در آن Ù†Ùس کشیده‌اند باز می‌گردد. با زیارت آن اماکن، ما هم‌نÙس ایشان می‌شویم. برای بعضی‌ها هم‌نÙس‌ای با Øسین مهم است، برای بعضی‌های دیگر هم قهوه‌نوشی در Les Deux Magots سن‌ژرمن پاریس. در نهایت ولی نه این الزاما Øسین‌وار می‌زید Ùˆ نه آن نویسنده Ùˆ شاعر می‌شود.
9 thoughts on “بوی اماکن”
نكته ديگه اي كه وجود داره اينه كه هر Øادثه اي وابسته به Ùضا Ùˆ زمان خاصيه. اين موضوع از طر٠ديگه باعث مي شه كه اين Ùضا Ùˆ زمان در اون Øادثه خاص هم به هم وابسته بشن. مثلن مدرسه Ùضاييه كه در طول زمان ممكنه دچار تغييرات Ùيزيكي زياد يا كمي بشه. اما هر دانش آموز در دوران مدرسه اون Ùضا رو در اون دوران خودش به شكلي متÙاوت Ùˆ خاص تجربه مي كنه. از اون به بعد اون مدرسه ديگه هيچ وقت اون مدرسه اون زمان خاص نيست. از طرÙÙŠ اين اØساس در همه اون دانش آموزاي مدرسه به يه شكل منØصر به Ùرده. به نظر مي آد در اين مورد هم نظريه نسبيت Øاكم باشه 🙂
در مورد موضوعاتي مثل كربلا يا اون كاÙÙ‡ نمي دونم Ú†ÙŠ Ú†ÙŠ پاريس هم دقيقن همين طوره. كربلا رو هر كسي يه جوري تجربه مي كنه Øسين يه جور سينه زناي Øسين هم يه جور ديگه
به بوگی: به نکته‌ی مهم‌ای اشاره کردید. تجربه‌ی هر شخص از هر واقعه/مکان/زمان‌ای منØصر به Ùرد است. بخش‌ای از تجربه‌ی Ùردی به واقعیت خارجی برمی‌گردد (Ùضای Ùیزیکی‌ی مدرسه، دوم خرداد Ù‡Ùتاد Ùˆ شش Ùˆ …)ØŒ بخش‌ای هم با توجه به تجربه‌های پیشین Ùرد تÙسیر می‌شود (اولین برخورد با نظام آموزشی، امیدم به برد خاتمی است یا شکست‌اش Ùˆ غیره).
آن‌چه گویا این نوشته به آن اشاره دارد (Ùˆ من دارم باز-تÙسیرش می‌کنم) این است Ú©Ù‡ بخش‌ای از این تجربه به انتظار Ùرد از تجربه‌ی پیشینیان‌ای Ú©Ù‡ آن Ù…Øیط Ùیزیک را اشغال کرده بودند نیز بر می‌گردد. یعنی این‌که مثلا شما پیش‌تر در این کاÙÙ‡ قهوه خورده بودید Ùˆ از آن لذت برده بودید، به آن مکان جذابیت خاص‌ای می‌دهد. مثلا مریض‌ای Ú©Ù‡ به Øرم امام رضا می‌رود، بخش‌ای از انتظارش با توجه به Ø´Ùای پیشینیان در آن مکان مشخص می‌شود.
اونوقت ماجرا وقتی جالب Ù…ÛŒ شه Ú©Ù‡ همین ذهنیات وخاطرات وتجربه های شخصی اÙراد نقش پر رنگی در شناسوندن Øوادث Ùˆ اماکن تاریخی بازی کنند!
در ضمن:
باز شروع کرد! این دÙعه بیان دیگه من هیچ کاری نمی کنما! تازه اینا بدتر از اون یکی ها هستن چون یهو شور Øسینی هم Ù…ÛŒ گیرتشون!
بوی اماکن خوب است .
خود گول‌زَنَکی است D : توام با اØترام.
به zero ÙÚ© کنم خیلی نا آگاهانه میاد – بوش – در مورد من البته بیشتر بو ها اماکن رو به یاد میارن – بگذریم داشتم میگÙتم Ú©Ù‡ خیلی نااگاهانه Ùˆ خوب است .از ان دسته نااگاهانه ها یی ست Ú©Ù‡ واقعیست نه اینکه در غشای گول زنک مغر باشد .
بلØ. آدم Ú©Ù‡ آگاهانه خودش را گول نمی‌زند. اصلاً آدم نا‌آگاه گول می‌خورد. ولی دیگر آدم گول٠خودش را بخورد خیلی است D :
هر چند خیلی‌ها در کارند Ú©Ù‡ Ùضا گول زننده شود. کارشان است خب.
ghabool daram adam khodash ra gool nemizanad
adam haee ham hastand ke kari mikonanad adam khodash ra gool bezanad
vali adam agar adam bashad goole in- adam khod gool malanande ha -ra nemikhorad
. vali ye vaghtaee goole khodesho momkene nagahane bokhore
in kheili bishtar pish miad ta morede aval
morede aval kehili safihane jelve mikone
– gool malha dar barabe gool khor ha :