ØµØ¨Ø Ø±ÙˆØ² والنتين، قبل از
ØµØ¨Ø Ø±ÙˆØ² والنتين، قبل از اين‌که دو تا همسايه‌ي سوگلي Ú†Ù¾ Ùˆ راستي‌اش بيدار بشوند از خانه زد بيرون Ùˆ توي صندوق پستي هر كدام‌شان ‌يك پاكت انداخت. اما چون همسايه روبرويي‌اش تاØالا چندان Ù…Øلي به او نگذاشته بود از اين هديه‌ها نصيبي نبرد. چند بسته ديگر هم بايد به جاهاي ديگر مي‌انداخت، براي همين به خيابان مجاور رÙت. موقعي كه برمي‌گشت همسايه روبرويي‌اش را ديد كه بسته‌اي به صندوق پستي‌اش مي اندازد. (+)