دي‌روز روز جهاني‌ي زن بود
دي‌روز روز جهاني‌ي زن بود Ùˆ تنور دÙاع از Øقوق زنان Øسابي داغ!
خب … خيلي خوب است! اما مشکل مطابق معمول همان چيزي‌ست Ú©Ù‡ خيلي وقت‌ها در جوامع انساني ديده مي‌شود. Ú†Ù‡ چيزهايي؟
1-بازپس‌گيري Øقوق زنان به مبارزه با مردان تعبير مي‌شود.
2-روش‌هاي مبارزه، روش‌هايي در ظاهر راديکال ولي در باطن خنثي‌ Ùˆ Øتي مضرست.
3-هدÙØŒ زن است Ùˆ نه انسان! اين در به‌ترين Øالت به تغيير قدرت مي‌انجامد.
4-مبارزه تنها براي تساوي‌ي Øقوقي‌ست Ùˆ نه چيزي بيش‌تر. Ùˆ اين Ú©Ù… است!
(5-اين مورد ويژگي‌ي عام‌ايست: وقتي به مبارزه Ùکر مي‌کنيم،‌ Ùقط Ùکر مي‌کنيم Ú©Ù‡ به مبارزه Ùکر مي‌کنيم(×)ØŒ ØرÙ‌اش را مي‌زنيم،‌ ارجاع‌اش مي‌دهيم به تشکل‌هاي مرکزي‌شده‌اي Ú©Ù‡ بايد با رهبري‌ قوي‌ Ùˆ منسجم Ùˆ Ùلان Ùˆ بي‌ساري باشد Ú©Ù‡ هيچ وقت هم وجود نداشته است. انگار در اين مملکت هميشه بايد کسي باشد Ú©Ù‡ نابخردي‌ي خودمان را به نامسووليتي‌ي او ارجاع دهيم: يا زيردست يا زبردست. بابا! دوران مرکزگرايي گذشت! همه‌چيز توزيع شده بايد باشد، کمونيسم تمام شد،‌ سلسله مراتب پيچيده‌ي سازماني ديگر وجود ندارد. سيستم‌هاي‌مان پيچيده‌تر از آن‌اند Ú©Ù‡ بخواهيم آن‌گونه اداره‌اش کنيم.)
[×: اين ساختار گرامري-Ù…Ùهومي،‌ کش٠اخير من است Ú©Ù‡ البته از Ùيلم “در ستايش عشق” گودار الهام گرÙته‌ام.]