کاوه! دوست قديمي‌ي دوران ماورا،
کاوه!
دوست قديمي‌ي دوران ماورا، بØث‌هايي ÙلسÙي‌مان (Ùˆ يادم باشد Ø·Ø±Ø Ø§Ù†Ø±Ú˜ÙŠâ€ŒÙŠ او Ú©Ù‡ قبول‌اش نداشتم)ØŒ کسي Ú©Ù‡ آلبر کامو را به‌ام معرÙÙŠ کرد (بت من قبل از دوران بت‌شکني‌ي ابراهيم Ùˆ پست‌مدرنيسم)ØŒ اگزيستانسياليست (اØتمالا سابق)،‌ کسي Ú©Ù‡ سرش به تن‌اش مي‌ارزد، اØتمالا هنوز دودکش، اولين کسي Ú©Ù‡ پيش‌نهاد کرد لب دختره رو ببوسم تا Øال‌اش خوب بشه Ùˆ ديگه از اين اداها برام در نياره (Ùˆ البته من خوش‌بختانه/بدبختانه به ØرÙ‌اش گوش نکردم)ØŒ منتقد زبان داستان “Øس نوي‌”ام Ú©Ù‡ من زماني Ùکر مي‌کردم خيلي خوب است (اما الان Ùکر مي‌کنم خوب است)ØŒ علاقه‌مند به پزشکي Ùˆ تخصص در تجويز براي بيماران ديابتي‌ي بدون شيريني،‌ شبکه راه بينداز Ø®Ùن، چند مرØله تلاش براي رياضي‌دان شدن Ùˆ گويا آخرين وضعيت عالم کامپيوتر شدن است در اکسÙرد. اين است دوست من!