من از استعاره‌هاي نخ‌نما -بازمانده
من از استعاره‌هاي نخ‌نما -بازمانده از دوران سعدي Ùˆ انشاهاي دبستاني- خوش‌ام نمي‌آيد. Ú©Ù… معناي‌اند، گم‌راه کننده‌اند Ùˆ به طرز مبتذلي آشنا:‌ ساØÙ„ زندگي، گوي Øيات، بلنداي هستي، نگاه Ùرشته‌گون، بال خيال، نقاب شب، ردپاي خدا، قشنگ‌ترين اØساس، نسيم پرشور، Øس شک‌آلود Ùˆ … [همه‌ي اين‌ها در زبان Ùارسي الزاما ساختار استعاره‌اي ندارند، بعضي‌ها صÙت-موصوÙ‌اند. منظور من از استعاره هم ساختار معنايي استعاره است Ú©Ù‡ ÙŠÚ© تغيير در Ù…Øور جانشيني‌ي جمله است]