Residence Assistant
دیگر تقریبا یادم رÙته بود نه ماه کی‌ها نبود Ú©Ù‡ با صدای نکره‌ی Ùلان همسایه‌مان بیدار نشده باشم. طر٠دوست داشت خواننده‌ی اپرا شود Ùˆ پیگیرانه تمرین می‌کرد. اوایل‌اش خوب است Ùˆ تو هیجان‌زده‌ای Ú©Ù‡ با صدای یک بعد-از-این۰خواننده بیدار شده‌ای، اما بعد از دو سه بار یواش یواش Ø´Ú© می‌کنی Ú©Ù‡ آیا جدا لازم است از بیدارشدن‌ات خوش‌نود باشی یا نه Ùˆ دیگر بعد از یکی دو ماه مطمئن می‌شوی Ú©Ù‡ صدای‌اش را نمی‌خواهی تØت هر شرایطی -هر شرایطی یعنی هر شرایطی- Ùˆ به هر عنوان بشنوی. به صدای‌اش Øساسیت پیدا کرده بودم. طر٠به اقتضای شغل‌اش (مثلا مسوول طبقه) همیشه در راه‌روها Øضور به هم می‌رساند Ùˆ پی‌گیرانه Øر٠می‌زد.
می‌دانی، تمرین‌اش Ú©Ù‡ معادل یک سر تا ته اپرا خواندن Ú©Ù‡ نبود. بود شاید شکرگزارش هم می‌بودیم. نه! درست مثل تمرین موسیقی یک آماتور -Ú©Ù‡ گیر می‌دهد به یک خط نت تا Ù†Øوه‌ی درست انگشت‌گذاری را بیابد- او هم گیر می‌داد به یک کلمه Ùˆ ول نمی‌کرد. Ùرض کنید Ù‡ÛŒ من تمرین نویسندگی بکنم Ùˆ بنویسم “ول نمی‌کرد، ول نمــی‌کرد، ول‌نمی‌کرد، ول نمیکرد، وووول نمی‌کرد، ولنمیکرد، ول نمی‌کرد” ول Ú©Ù† بابا جون، بی‌خیال شو!
آها … Ùراموش نکنیم: این بابا ویولون هم تمرین می‌کرد. Ùˆ خود دانی تمرین ویولون چیست.