دکتر شناسا
خیلی Ø§ØªÙØ§Ù‚ÛŒ Ùهمیدم دکتر Ù…ØÙ…د ØØ³Ù† شناسا چندی پیش Ùوت کردند. خدا رØÙ…ت‌اش کند!
چندان او را نمی‌شناختم؛ نه کلاس‌ای با او داشتم Ùˆ نه ØØªÛŒ برخورد مستقیم‌ای. گاهی چیزهایی از او می‌شنیدم، اما نه بیش‌تر.
این Ø§ØªÙØ§Ù‚ با وجودی Ú©Ù‡ مرا چندان Ù†Ø§Ø±Ø§ØØª نکرد اما به Ùکر ÙØ±Ùˆ برد. نکته‌ی غم‌انگیز ماجرا این است Ú©Ù‡ مرگ وقتی می‌آید Ú©Ù‡ انتظارش را نداری. Ùˆ ØØªÛŒ اگر انتظارش را بکشی، باز هم ÙØ±Ù‚‌ای ندارد. Ø±ÙØªÙ† کس‌ای Ú©Ù‡ دوست می‌داری در هر ØØ§Ù„ غم‌آور است. میزان غم‌اش بستگی دارد به Ø§ØØªÙ…ال دیدار مجدد: جدایی دو دوست هنگام Ø±ÙØªÙ† به دو مدرسه یا دانش‌گاه مختل٠در یک شهر این قدر Ù†Ø§Ø±Ø§ØØªâ€ŒÚ©Ù†Ù†Ø¯Ù‡ است، مهاجرت Ùˆ Ø±ÙØªÙ† به کشوری دیگر ایــــن‌قدر Ùˆ مردن با توجه به میزان باور به آخرت بین ایــــــــــــــن‌قدر تا ایــــ………….. Ù†Ø§Ø±Ø§ØØªâ€ŒÚ©Ù†Ù†Ø¯Ù‡ است (مقیاس‌ها لگاریتمی است).
بگذریم … با این‌که مرگ یکی از مهم‌ترین دل‌نگرانی‌های‌ام است، اما دوست ندارم درباره‌اش چیزی بنویسم. می‌ترسم با نوشتن از او تصور کند Ú©Ù‡ به استقبال‌اش Ø±ÙØªÙ‡â€ŒØ§Ù…. دل‌ام می‌خواهد او مرا Ùˆ هر Ú©Ù‡ من می‌شناسم از یاد ببرد!
به هر ØØ§Ù„ … همه‌ی این‌ها را Ú¯ÙØªÙ… تا برسم به این نکته Ú©Ù‡ Ú†Ù‡ خوب می‌شود پیش از آن‌که زیاد دیر شود خاطره‌هایی درباره‌ی آدم‌هایی بنویسیم Ú©Ù‡ به نظرمان باید بیش‌تر ازشان ØØ±Ù زده شود. آدم‌هایی Ú©Ù‡ در زندگی‌مان تاثیرگذار بوده‌اند، خیلی وقت‌ها به یادشان هستیم، اما کم‌تر خاطره‌ی مکتوب‌ای از آن‌ها وجود دارد. برنامه‌ای دارم برای نوشتن از بعضی از آن‌ها. Ú©ÛŒ برآورد شود، نمی‌دانم!
شما هم در وبلاگ‌ها Ùˆ Ø¯ÙØªØ±Ù‡Ø§ÛŒ خاطرات‌تان بنویسید!