گاهی روی اعصاب‌ام می‌رود از بس این‌ خارجی‌ها(!) وسط دعوت‌نامه‌های‌شان به Ùلان یا بهمان سمینار Ù‡ÛŒ ذکر غذای مجانی می‌کنند.
مثلا ببینید طر٠چه نوشته Ú©Ù‡ Ú©ÙØ± مرا در آورده‌: «شرکت در این تجمع عالی‌مرتبه ÙØ±ØµØª بسیار خوبی برای ملاقات با دیگر داوطلبان Ùˆ رهبران کارهای Ø¹Ø§Ù…â€ŒØ§Ù„Ù…Ù†ÙØ¹Ù‡â€ŒÛŒ دانش‌گاه است Ùˆ غذا هم بسیار عالی است!».
جدا! یعنی بین دو جمله ØØªÛŒ یک نقطه هم نگذاشته Ù…ØØ¶ خنده. یعنی شرکت کنید Ú©Ù‡ آدم‌های خوبی می‌آیند Ùˆ غذا هم بسیار عالی است. همین!
بعد بگویید شکم‌پرستی‌ی غرب توهم است Ùˆ کتاب‌های دینی‌مان چرت Ù…ÛŒâ€ŒÚ¯ÙØªÙ†Ø¯.
—
Ù¾.Ù†.Û±: ØØ§Ù„ا نه Ú©Ù‡ Ùکر کنید در این مجالس شامپاین باز می‌کنند Ùˆ خاویار میل می‌کنند. دیگر خیلی همت به خرج دهند Ùˆ جیب مبارک‌شان را غم‌زده کنند یکی دو برش پیتزا گیر آدم می‌آید!
Ù¾.Ù†.Û²: ØØ§Ù„ا نه این‌که بقیه‌ی ملت‌ها هم خیلی بزرگ‌منش‌اند Ùˆ به هیچ‌وجه «قابلمه به دستی» به گوش‌شان آشنا نمی‌زند.
Ù¾.Ù†.Û³: Ùˆ خب … Ú†Ù‡ اشکال‌ای دارد؟ کیست Ú©Ù‡ ادعا کند هیچ‌وقت گشنه‌اش نمی‌شود؟ مثلا خود٠من روزی چند بار گشنه می‌شوم Ùˆ ØØªÛŒ بیش‌تر! (می‌دانم؛ این جمله قرار بود بشود بخش‌ای از سخنرانی‌ی جرج بوش Ú©Ù‡ موقعیت‌اش پیش نیامد.) به هر ØØ§Ù„ این عصبانیت‌ام زیاد هم جدی نیست.
Ù¾.Ù†.Û´: ما یک سمینار Ù‡ÙØªÚ¯ÛŒ در دپارتمان‌مان داریم به اسم AI Seminar. Ú¯ÙØªÙ† ندارد کسانی Ú©Ù‡ روی هوش مصنوعی کار نمی‌کنند این سمینار را به اسم Pizza Seminar می‌شناسند
ØªÙˆØ¶ÛŒØ Ø¶Ø±ÙˆØ±ÛŒ: من Ù…Ø®Ø§Ù„ÙØªâ€ŒØ§ÛŒ با غذای مجانی ندارم – خیلی هم خوب است! مشکل جار زدن وجود غذای مجانی Ùˆ گاهی Ù‡Ù…â€ŒØ³Ø·Ø Ø®ÙˆØ¯ برنامه‌ی اصلی جلوه‌دادن‌اش است.