می‌گوید:
“It seems that you are too busy, which is unusual during PhD studies abroad. Take a look at being too busy as a symptom and try to find the cause :-)”
به Ùکر ÙØ±Ùˆ می‌روم. مشکل دقیقا چیست؟ این؟ آن؟ این Ùˆ آن؟ آیا واقعا مشکل‌ای هست؟
Ú¯ÙØªÙ‡â€ŒÙ‡Ø§ÛŒ بعضی‌ها را قبول دارم – ØØªÛŒ اگر خیلی زود متوجه نشوم Ú©Ù‡ باید قبول داشته باشم.
—
داشتم درباره‌ی ارتباط متاÙیزیک با سیاست این دنیایی Ùکر می‌کردم Ú©Ù‡ عوارض ناخوش‌آیند این دنیای مادی بر من نازل شد. Ú©Ù…ÛŒ سعی کردم تلقین کنم Ú©Ù‡ من در مرکز دنیای آیده‌الیست‌ی سولیپسیستیک‌ای هستم Ùˆ این وقایع ماهیت‌ای خارج از ذهن من ندارد. خیلی موثر نبود. بعد Ùکر کردم شاید همین شاهد بدی نیست برای این‌که قبول کنیم چنین نوع ÙلسÙه‌های ایده‌آلیستی‌ای نگوییم غیرمنطقی ولی باورناپذیرند. در همین ØÛŒÙ† یاد ابوعلی سینا (Ø§ØØªÙ…الا!) Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù… Ùˆ مثال این‌که Ù…ØÚ©Ù… طر٠را زد تا جبر Ùˆ اختیار را به او ØØ§Ù„ÛŒ کند (Ø´Ú© دارم ابوعلی سینا بوده باشد. اما ÙØ±Ø¶ می‌کنیم او بوده!). Ùˆ البته باز به این Ùکر کردم Ú©Ù‡ شاید برای همین است Ú©Ù‡ آدمیان می‌روند دنبال شغل‌هایی Ú©Ù‡ دنیا را برای‌شان بخرد. Ùˆ باز …
—
گاهی وقایع ناخوش‌آیند کم‌تر از تاثیر غیرمستقیم‌شان ناخوش‌آیندند. یا جوری دیگر: Ú†Ù‡ بسیار اوقات‌ای Ú©Ù‡ شرور قلیل به تالم کبیر منجر می‌شود در ØØ§Ù„ÛŒ Ú©Ù‡ شرور کبیر به تالم کثیر خاتمه نمی‌یابند (بگذریم از این‌که آیا Ù…Ùهوم شر معنادار هست یا نه).
بعضی وقت‌ها Ùکر می‌کنی چرا گاهی اوقات ÙØ±Ø¹ بر اصل (آن‌گونه Ú©Ù‡ خود تعریÙ‌اش می‌کنی) غلبه می‌کند. تÙکر عقل‌گرا گاهی پاسخ‌ای برای این سوال دارد، اما Ú©Ù‡ Ú¯ÙØªÙ‡ است انسان‌ها از چنان نوع تÙکری Ø§Ø³ØªÙØ§Ø¯Ù‡ می‌کنند؟
—
گویا بایسته است به این وبلاگ، به کوله‌ام، به کتاب‌های‌ام Ùˆ به هر چیز مربوط دیگری خرمهره آویزان کنم! می‌توانید از این پس خرمهره‌های Ùیروزه‌ای برای‌ام -به انضمام بقیه‌ی چیزها- هدیه Ø¨ÙØ±Ø³ØªÛŒØ¯.