Browsed by
Category: ضدخاطرات

ضدخاطراتی نوشتن چگونه است؟

ضدخاطراتی نوشتن چگونه است؟

امروز جمعه است. تا به اين حد را ميتوانم اعتراف كنم. امروز چه كارهايي ميخواهم بكنم؟
امروز فوتبال بازي نخواهم كرد.
كوه نميروم.
شنا هم نخواهم كرد.
روي روبات كار نميكنم.
كنكور آزمايشي نميدهم.
با FE ور نخواهم رفت و چيزهايي از اين دست.
اين چه بود: نگاهي به تيتر اين صفحه بيندازيد. اينجا Anti-Memoirs من هست و نه دفتر يادداشتهايم. اينجا قرار نيست خاطره بنويسم. پس قرار است چه كاري بكنم؟

مطمئن نيستم: از لحاظ منطقي بيان نقيض چيزها (مثلا كارهايي كه من انجام ميدهم.) به فرض دانستن ابرمجموعه معادل همان بيان خود چيزهاست. اما يك ضد يادداشتها يا ضد خاطرات قرار نيست چنين چيزي باشد. قرار است همه چيز را به هم بريزد. اول از بايد سلامت عقلي من را زير سوال ببرد. نه! نفي نكند … نفي كردن يا تاييد كردن يك امر معلوم است. دنيا بايد مبهم باشد. به قول يكي (كه اگر وبلاگ داشت حتما ميگفتم كيست ولي فعلا كه دارد شديدا مطالعه ميكند درباره زمينه هاي مختلفي كه در نهايت به الكترونيك قرار است بينجامد) “همه آدمها بايد” مبهم باشند. پيش به سوي دنياي پر از ابهام با شالوده هايي پالوده!

بنویسم یا ننویسم؟

بنویسم یا ننویسم؟

هنوز هم شك دارم كه در اين مخمصه (چه اخلاقي و چه غير آن!) بمانم يا نه. از ديگر متهمان اين پرونده كه حتما ميبايست اسمش را اينجا بنويسم (وگرنه فكر ميكند بيگناه است) رامين است با اين وبلاگ مشكوكش! نيرنگ بازان!

وبلاگ‌نویساندن: بحث‌ای اخلاقی

وبلاگ‌نویساندن: بحث‌ای اخلاقی

گزاره 1: كساني كه من را به وبلاگ نويسي تشويق كرده اند عملي غيراخلاقي انجام داده اند.
گزاره 2: كساني كه من را به وبلاگ نويسي تشويق كرده اند عملي اخلاقي انجام داده اند.

كدامش درست است؟
اولي؟ دومي؟ هر دو يا هيچ كدام؟

پاسخ: اولي) آنها امري غيراخلاقي انجام داده اند چون باعث شده اند در چند روز اخير من كلي به وبلاگ نوشتن/ننوشتن فكر كنم و هم چنين به ميزان قابل توجهي از وقت اينترنت من را گرفته اند (و كسي بيخود اسم اختيار را نياورد اينجا!) و شايد مهمتر از آن تهديدي شده اند براي دفتر انديشه هاي من (كه اسم آن يكي برخلاف اين يكي Memoirs هست) و علاوه بر آن باعث شده اند بخشي از صحبتهاي چند روزه اخير من با دوستانم به اين موضوع اختصاص يابد و از اين قبيل چيزها كه خودتان خوب بلديد.

پاسخ: دومي) آنها امري اخلاقي انجام داده اند چون بدين وسيله دنياي جديدي را بر من گشوده اند: دنيايي كه در آن مخاطبان ام بيش از چند نفر خواننده گهگاه يادداشتهايم هست و به قول ركسانا باعث ارضاي حس انتشار يافتن ميشود.

پاسخ: سومي) آنها هم امري اخلاقي انجام داده اند و هم غيراخلاقي. اخلاقي به دلايل يك وجب بالاتر و غيراخلاقي به دلايل دو وجب بالاتر. (وجبتان بزرگتر از اين حرفهاست؟!)

پاسخ: چهارمي) آنها نه امري اخلاقي انجام داده اند و نه غيراخلاقي چون امر اخلاقي وجود ندارد.

اين هم لابد از آن

اين هم لابد از آن

اين هم لابد از آن اعتيادهاي جديد است كه هر چند وقت يكبار استكبار جهاني به سراغ آدم ميفرستد Ùˆ معلوم نيست بعدي اش Ú†Ù‡ چيزي خواهد بود تا اعتيادزدايي شويم از اين يكي. فعلا كه خوب زير دندانهايم مزه كرده است – قرچ قرچ! ماجرا از پويان شروع شد كه گفت سرگرمي جديدش شده وبلاگ خواني Ùˆ بعد هم اين حسين درخشان كه بعد از چند سال نديدن مرا به شدت تشويق كرد به اين يكي. دوست ناباب داشتن بهتر از اين نميشود.