“پیش‌ترها دانش‌مندان خشونت بی‌Øد Ùˆ Øصر را ویژگی‌ی یک‌تای انسان‌ها می‌دانستند. تا این‌که در تاریخ Ù‡Ùتم ژانویه Û±Û¹Û·Û´ØŒ هیلالی ماتاما (Hilali Matama)ØŒ دست‌یار ارشد گروه پژوهشی‌ی جین گودال (Jane Godall) در پارک ملی‌ی گومبه (Gombe) در تانزانیا، گروه‌ای از شامپانزه‌ها را مشاهده می‌کند Ú©Ù‡ مخÙیانه به Øریم گروه‌ای دیگر وارد شده Ùˆ شامپانزه‌ی مذکری را Ú©Ù‡ به تنهایی برای خودش مشغول غذاخوردن بوده است می‌کشند. به همین ترتیب٠برنامه‌ریزی‌شده، بقیه‌ی مردهای گروه رقیب در سه سال بعد کشته می‌شوند.
چه بر سر زن‌ها آمد؟
دو Ù†Ùر از زن‌ها به قبیله‌ی جدید منتقل می‌شوند، یکی شاهد کتک‌خوردن مادرش تا سر Øد مرگ می‌شود، Ùˆ چهار زن دیگر ناپدید می‌شوند.
بهت‌انگیزتر این‌که این دو گروه پیش از این در ابتدا یک گروه بوده‌اند.”
به نقل از کتاب Human: The science behind what makes us unique به نوشته‌ی Michael Gazzaniga،‌ صÙØه‌ی Û¶Û¸.
در ادامه‌ی کتاب می‌آید Ú©Ù‡ با وجود این‌که «بچه‌کشی»‌ بین گونه‌های مختل٠Øیوان‌ها -از خانواده‌ی پرندگان گرÙته تا Øشرات Ùˆ جوندگان Ùˆ نخستیان- متداول است، اما بزرگ‌سال‌کÙØ´ÛŒ پدیده‌ی نادری است.
سپس از Richard WranghamØŒ استاد انسان‌شناسی‌ی زیستی در هاروارد، نقل می‌کند Ú©Ù‡ «کم Øیوان‌ای است Ú©Ù‡ در جوامع پدرسالاری زندگی کند Ùˆ روابط اجتماعی‌اش مرد-Ù…Øورانه باشد (یعنی Ø´Ú©Ù„ اصلی‌ی روابط داخلی اجتماعی متکی بر روابط مردان جامعه است) Ùˆ زنان برای کاهش شانس جÙت‌گیری‌ی درون‌گروهی مرتب به جوامع هم‌سایه بروند. Ùˆ تنها دو گونه از Øیوانات چنین کاری را با شدت Ùˆ Øدت‌ای انجام می‌دهند Ú©Ù‡ شامل زمین‌گشایی‌های خشونت‌آمیز مردان جامعه Ùˆ Øمله به جوامع هم‌سایه Ùˆ یاÙتن اÙراد ضعی٠آن‌ها Ùˆ قتل‌شان باشد. از بین چهار هزار پستان‌دار Ùˆ ده میلیون یا بیش‌تر از دیگر گونه‌های Øیوانات، این رÙتار خاص شامپانزه‌ها Ùˆ انسان‌هاست.»
این کتاب جذاب بعدتر می‌گوید چرا چنین ویژگی‌ای در ما و شامپانزه‌ها وجود دارد. به طور خلاصه و نه الزاما با همه‌ی جزییات:
این‌که چرا Ùقط انسان Ùˆ شامپانزه چنین رÙتاری دارند خیلی تعجب‌آور نیست اگر توجه کنیم Ú©Ù‡ نزدیک‌ترین گونه به ما در درخت تکامل شامپانزه‌ها هستند.
Øالا چرا خشونت؟
موضوع هم به این باز می‌گردد Ú©Ù‡ به خاطر Ú©ÛŒÙیت بالای غذایی‌مان نمی‌توانیم یک جا بنشینیم Ùˆ خوش باشیم، بلکه مجبوریم به دنبال غذای خوب بگردیم Ùˆ از طر٠دیگر زورمان هم می‌رسد(!)‌ Ú©Ù‡ با هم بجنگیم (هر دو گونه مشت‌زن‌های قابلی هستند). هم‌چنین اØساسات‌مان تاثیر زیادی در تصمیم‌گیری‌مان دارد Ùˆ تنها با بررسی‌ی عقلانی‌ی گزینه‌ها تصمیم نمی‌گیریم. Ùˆ Øالا نکته‌ی مهم این است Ú©Ù‡ اØساس‌ای Ú©Ù‡ باعث می‌شود رÙتار خشونت‌بار نشان دهیم،‌ اØساس «اÙتخار» (pride) است. این اØساس Ùˆ داشتن مقام بالا در جامعه باعث اÙزایش شانس جÙت‌گیری برای مردان می‌شود Ùˆ در نتیجه به خاطر sexual selection به ویژگی‌ی غالب‌ای در می‌آید.
Ùˆ البته اÙتخار Ùˆ داشتن مقام بالا در جامعه برای شامپانزه‌ها کار سختی است Ùˆ دست‌یازیدن به آن خشونت را ایجاب می‌کند. انسان‌ها نیز تÙاوت چندان‌ای ندارند.
این بØØ« طولانی است Ùˆ بخش زیادی از کتاب راجع به همین است. اما چیزی Ú©Ù‡ می‌خواستم به آن اشاره کنم این است Ú©Ù‡ خشونت‌ورزی‌های انسانی -Ú©Ù‡ نمودش را هم در جنگ‌ها دیده‌ایم Ùˆ هم این روزها در کشور خودمان شاهدیم- بسیار پدیده‌ی نادری است (به پشه Ùˆ مگس کاری ندارم، آن چهار هزار پستان‌دار دیگر را به خاطر بیاورید).
اگر جزو آن گروه‌ای هستید Ú©Ù‡ دوست دارید «تک» باشند Ùˆ Øاضر نیستید این مقام مهم را با شامپانزه‌ها قسمت کنید، یا جزو آن دسته‌ی خوش‌بین‌ای هستید Ú©Ù‡ تصور می‌کنید Ú†Ù‡ خوب است Ú©Ù‡ در این خشونت‌ورزی تنها نیستید، اجازه دهید ویژگی‌ای را معرÙÛŒ کنم Ú©Ù‡ تا جایی Ú©Ù‡ می‌دانم خاص٠خاص٠انسان‌هاست:‌ اعتراÙ‌گیری!
کدام گونه‌ای را می‌شناسید Ú©Ù‡ این‌چنین پیچیده بیاندیشد Ùˆ رÙتار کند؟
- من می‌دانم تو به چیزی باور داری.
- تو می‌دانی من به چیز دیگری باور دارم.
- من می‌دانم تو به چیزی که من باور دارم باور نداری.
- تو می‌دانی من به چیزی که تو باور داری باور ندارم.
- من می‌خواهم تو به چیزی که من باور دارم و تو باور نداری باور داشته باشی.
- تو می‌دانی من می‌خواهم تو به چیزی که من باور دارم و تو باور نداری باور داشته باشی.
- من می‌دانم که تو به شیوه‌ی من برای این‌که تو به چیزی که من می‌خواهم تو به آن باور داشته باشی و تو باور نداری باور کنی باور نداری.
- ولی من می‌دانم اگر شیوه‌ی مناسب‌ای را انتخاب کنم با وجودی Ú©Ù‡ من می‌دانم Ú©Ù‡ تو به شیوه‌ی من برای این‌که تو به چیزی Ú©Ù‡ من می‌خواهم تو به آن باور داشته باشی Ùˆ تو باور نداری باور Ú©Ù†ÛŒ باور نداری ولی تو در آینده نه تنها به باور من معتر٠خواهی شد بلکه شیوه‌ی باوراندن مرا به خود دوستانه،‌ تÙکربرانگیز Ùˆ معنوی خواهی خواهی خواند Ú©Ù‡ همان چیزی است Ú©Ù‡ رییس‌ام از من خواسته است.
چنین نوع اندیشه‌ای نیاز به Theory of Mind پیش‌رÙته‌ای دارد Ú©Ù‡ در چنین سطØØ´ تا جایی Ú©Ù‡ می‌دانیم منØصر به انسان است.
خوش‌Øال باشیم Ùˆ غم بخوریم Ùˆ نگران باشیم Ùˆ به وضع خنده‌دار خود بخندیم!
—-
پدرسالار را به جای patrilineal استÙاده کرده‌ام. نمی‌دانم ترجمه‌ی درستی یا نه. شما می‌دانید؟
به جای male-bonded از عبارت طولانی‌ی «شکل اصلی‌ی روابط داخلی اجتماعی متکی بر روابط مردان جامعه است» استÙاده کردم! این‌ها جوامع‌ای است Ú©Ù‡ مردان دور هم جمع می‌شوند، روابط دوستی معمولا بین مردان است Ùˆ اکثر جوریدن (grooming) هم منØصر به مرد-مرد می‌شود. پیش‌نهاد به‌تری دارید؟!
ØªÙˆØ¶ÛŒØ ØªÚ©Ù…ÛŒÙ„ÛŒ: با تشکر از Talented Moron Ú©Ù‡ عبارت «مرد-Ù…Øور» را به جای male-bonded پیش‌نهاد کرد.