Browsed by
Category: متفرقه

دهه‌ی فجر مبارک!

دهه‌ی فجر مبارک!

یادم رفت پیروزی‌ی شکوه‌مند انفجار نور را به شما عزیزان تبریک بگویم. دی‌روز بود به وقت حکومتی دیگر، نه؟!
به هر حال می‌خواستم بگویم که گویا آرمان‌های انقلاب هم‌چنان به خوبی پا بر جا است. البته منظورم آرمان‌های انقلاب انقلابیون نیست، آرمان‌های انقلابی‌ی آرمان‌های انقلاب است که مشخص است برتری دارد بر آرمان‌های انقلاب انقلابیون!
راستی نوشته‌های این وبلاگ را بخوانید. نقل قول‌هایی دارد که شاید نخوانده باشید.

500 Years of Women in Western Art

500 Years of Women in Western Art

نظرتان درباره‌ی تکامل چیست؟
چیز خاص‌ای را احساس می‌کنید جز تکامل لباس پوشیدن؟ (البته اگر کارها دالی و پیکاسو و یکی دو نفر دیگر را کنار بگذاریم).
قبلی‌ها خوش‌گل‌تر بوده‌اند یا جدیدی‌ها؟
چرا بیش‌تری‌ها سرشان را به سمت راست خم کرده‌اند؟

تکمیلی: آیا تصورم از این‌که بیش‌تر سرها به سمت راست متمایل هستند درست است؟ رامین به‌ام گوش‌زد کرد و من هم رفتم شمردم. در مورد بعضی موارد سخت بود تصمیم گرفتن این‌که سر به سمت‌ای متمایل است یا این‌که مستقیم و راست است. اما به هر حال نتیجه -با احتمالا کمی خطا- این بود که ۴۶ نفر سرشان به راست متمایل بود (راست خودشان؛ چپ بیننده!)، ۲۶ نفر به چپ و ۱۸ نفر مستقیم.

لینک در یوتوب

Read More Read More

سال ۲۰۰۸ و هدیه‌ی من به شما

سال ۲۰۰۸ و هدیه‌ی من به شما


snow
Photo by Mahalie


Mark Knopfler, “Irish Boy,” Cal soundtrack (MP3 – 6.3MB)

سال ۲۰۰۸ مبارک باد! (:

با این‌که هنوز نسبت به تغییر سال‌های میلادی حسِ غریبِ نو-بودگی را ندارم، اما دیگر آن‌چنان نیز نسبت به آن بی‌تفاوت نیستم. به هر حال کم‌ و بیش نقطه‌ی شروع سالِ دنیای اطراف‌ام است.

راستی این موسیقی و عکس هم مثلا هدیه‌ی سالِ نوی شما!

ترور بی‌نظیر بوتو

ترور بی‌نظیر بوتو

بی‌نظیر بوتو (Benazir Bhutto) ساعاتی پیش به قتل رسید.
امروز صبح که بیدار شدم در خبرهای اول یاهو! دیدم که نوشته شده که نخست‌وزیر سابق پاکستان و کاندیدای ریاست جمهوری‌ی انتخابات در پیش روی آن کشور، توسط یک تیراندازِ انتحاری به قتل رسیده است.
ناراحت شدم. با این‌که نمی‌دانم او چگونه آدمی بوده، اما کمینه جزو همان سیاست‌مدارانی بوده است که از کودکی نام‌اش را مدام می‌شنیدم و حس‌ای مثبت به او داشتم. جدا از این، از حکومت شبه‌نظامی‌ی سر کار بر پاکستان به فرماندهی‌ی پرویز مشرف خوش‌ام نمی‌آید و به همین دلیل بوتو به عنوان یک مخالف سیاست‌های مشرف برای‌ام قابل تقدیر بوده و هست.

اطلاعات زیر را از ویکی‌پدیای انگلیسی می‌آورم:
بی‌نظیر بوتو، متولد ۱۹۵۳ میلادی، اولین زن حاکم بر کشوری اسلامی بوده است.
نخستین دوره‌ی نخست‌وزیری‌ی او در سال ۱۹۸۸ آغاز شد ولی ۲۰ ماه بعد توسط رییس جمهور وقت، غلام عشاق‌خان، برکنار شد. بار دیگر، در سال ۱۹۹۳ به نخست‌وزیری برگزیده شد ولی باز هم در سال ۱۹۹۶ از کار برکنار شد.
بی‌نظیر بوتو در سال ۱۹۹۸ به دوبی رفت و تا یکی دو ماه پیش (اکتبر ۲۰۰۷) به پاکستان بازنگشت.
او فرزند ذوالفقار علی بوتو و بیگم نصرت بوتو (نصرت اصفهانی) است.
پدر او، ذوالفقار علی بوتو، خود نیز سیاست‌مدار بوده است و بین سال‌های ۱۹۷۱ تا ۱۹۷۳ ریاست جمهور پاکستان را بر عهده داشته و از سال ۱۹۷۳ تا ۱۹۷۷ نخست‌وزیر آن کشور بوده است. پدر او به جرم فرمان قتل مخالف‌اش اعدام شد.
مادر او، نصرت بوتو (نصرت اصفهانی)،‌ پدری ایرانی داشته است.

لینک:
خبر در یاهو!
بی‌نظیر بوتو در ویکی‌پدیای انگلیسی
بی‌نظیر بوتو در ویکی‌پدیای فارسی

تغییرات تازه در ضدخاطرات

تغییرات تازه در ضدخاطرات

در این چند روز ضدخاطرات چندین تغییر داشته است:

۱) رنگ زمینه‌اش عوض شده:‌ آبی بیش‌تر به زمستان می‌خورد تا صورتی.
اگر یادتان باشد، ضدخاطرات در ماه اکتبر صورتی شد تا نشان دهد که می‌داند سرطان پستان چیست و از عواقب آن آگاه است و دوست دارد که خواننده‌های‌اش هم مطلع باشند. لوگو را هم‌چنان نگه می‌دارم، اما رنگ زمینه را عوض کردم.

۲) بخش‌ای به نام I Share, You Read به سمت راست ضدخاطرات اضافه کرده‌ام. در این بخش به نوشته‌های وبلاگی‌ی جالب‌ای که در حین وبلاگ‌خوانی‌های روزانه‌ام به آن‌ها برمی‌خورم لینک می‌دهم.
در این بین سعی می‌کنم به وبلاگ‌های فارسی‌زبان لینک بدهم و هم به وبلاگ‌های انگلیسی‌زبان. مطالب انگلیسی هم در بیش‌تر موارد -ولی نه همیشه- علمی خواهد بود.
فعلا این بخش به کمک Google Reader به راه خواهد بود، اما شاید به نظرم استفاده از ابزارهای دیگر مناسب‌تر بیاید.

مشکل فارسی‌نویسی

مشکل فارسی‌نویسی

چند سوال راجع به فارسی‌نویسی داشتم. اگر پاسخ‌اش را می‌دانید، ممنون می‌شوم پاسخ‌ام بدهید.

۱) اگر از Firefox و WordPress استفاده می‌کنید، آیا مشکلی برای راست به چپ‌کردن جهت نوشتن ندارید؟ اگر دارید، لطفا بگویید مشکل را چگونه حل می‌کنید. در هر حال بگویید از چه سیستم‌عاملی استفاده می‌کنید.
من از MacOS 10.4 استفاده می‌کنم و همیشه با این مورد مشکل داشته‌ام.

۲) جدیدا Safari 3 را نصب کرده‌ام و همین مشکل برای‌ام دوباره پیش آمده است. پیش‌تر این مشکل نبود و textbox مربوط در WordPress جهت‌اش عوض می‌شد، اما با نصب Safari 3 دوباره گیر همان مشکل‌ام با Firefox افتاده‌ام.

۳) فکر کنم این مشکل تنها محدود به WordPress نیست و خیلی از textboxهای دیگر هم این‌چنین‌اند. مثلا GMail نیز با فارسی‌نویسی مشکل دارد در این وضعیت جدید (پیش‌تر نیازموده بودم).

هزارتوی روشن‌فکری

هزارتوی روشن‌فکری

هزارتوی روشن‌فکری در آمد. قرار بود نوشته‌ای داشته باشم در باب روشن‌فکری و این‌که چرا که چه!
نوشته، البته، تا یک سوم آن‌چه می‌خواستم بنویسم پیش رفت (و همان یک‌سوم‌اش هم خود دو سه صفحه‌ای شد) ولی نه به هزارتو رسید و نه حتی در روزهای بعدی‌اش کامل شد.

روشن‌فکری برای من مفهوم‌ای غریب است. دقیق نمی‌دانم به چه نوع رفتاری روشن‌فکرانه می‌گویند. به نظرم مفهوم‌اش آن‌قدر گسترده است که خیلی چیزها را می‌توان زیر چترش جای داد. بعید می‌دانم مشکل از نادانی‌ی من باشد. مفهوم روشن‌فکری در زبان فارسی، مفهوم‌ای خوش‌تعریف نیست. مثلا کلمه‌ی روشن‌فکر در سطح ساختار زبانی، کلمه‌ای مثبت است اما خیلی وقت‌ها به مفهوم‌ای منفی به کار می‌رود. در نتیجه کمینه می‌توان گفت که بین افراد مختلف در جامعه، معنای روشن‌فکری چندگونه است و توافق فکری بر سرش نیست (برخلاف چیزی مثل آخوند، معلم،‌ یا کلمات معنایی از این دست).

به هر حال از دید من روشن‌فکری، کلمه‌ای با بار معنایی مثبت است. روشن‌فکری را -آن‌گونه که به آن باور دارم- فعل‌ای لازم برای جامعه می‌دانم. جدا از این، از روشن‌فکر به معنای فحش استفاده نمی‌کنم. و خیلی چیزهای دیگر که قرار بود (است؟) در آن نوشته‌ام بیاید و نیامد.

راستی بگویم Ùˆ بروم Ú©Ù‡ پس از درآمدن شماره‌ی جدید هزارتو، دو سه مقاله‌اش را خواندم (مثلا مقاله‌ی پویان، یا مقاله‌ی میرزا پیکوفسکی – Ú©Ù‡ شرمنده‌اش شدم با نفرستادن مقاله) Ùˆ بعد این سوال‌ام برای‌ام پیش آمد Ú©Ù‡ معنای روشن‌فکری (به راستی) چیست؟ آیا روشن‌فکری معنایی بومی Ùˆ مختص به زبان فارسی Ùˆ جامعه‌ی ایران دارد؟ وقتی یک فرانسوی راجع به روشن‌فکری حرف می‌زند، به Ú†Ù‡ چیزی می‌اندیشد؟
یک راه‌اش نگاه کردن به این ویکی‌پدیا بود. شما هم نگاه کنید.

تکمیلی:

در کامنت‌ها بحث‌ای درگرفته است با رامین درباره‌ی این‌که مقایسه‌ی روشن‌فکری با چه اسم معنایی معنادار است. دلیل اصلی این است که آیا روشن‌فکر حرفه‌ای است چون معلمی؟ یا وظیفه‌ای اجتماعی است چون ریش‌سفیدی.
پویان، اتفاقا، در همین‌باره نوشته است.

خودکشیده‌شدن

خودکشیده‌شدن

گاهی نیز،
هدفِ گفتمان،
نه اثبات خود به خود، و نه حتی اثبات خود به آن‌ها،
که تلاشی [مذبوحانه] برای حفظ بقاست؛ افسوس که آن را نیز برنمی‌تابند.

«خبرهای رسیده از زندان اوین حاکی است یکی از دانشجویان بازداشت شده در زندان اوین، با زدن رگ دست خود اقدام به خودکشی کرده است. …» (+)


منبع عکس از این‌جا است و به صورت چنین CCای منتشر شده است.

درخواست از خوانندگان

درخواست از خوانندگان

پیش‌ترها به‌ام گفته بودید – Ùˆ چند ماه پیش نیز خود به شخصه دیدم- Ú©Ù‡ weblog.sologen.org فیـلـتر شده بوده است.
می‌خواستم بدانم آیا هنوز این بخش (یعنی weblog.sologen.org) از سایت‌ام فیـلـتر است؟ اگر هست، می‌توانید بگویید از چه ISPای استفاده می‌کنید؟
و سوال‌ای کلی‌تر: آیا هیچ بخش‌ای از سایت‌ام فیـلـتر است؟ مثلا www.sologen.org یا www.sologen.net؟

تکمیلی: به نظر می‌رسد سایت‌ام دیگر فـیـلـتر نیست. آیا کس‌ای می‌داند کی فــیـلـتر برداشته شد؟ تا اردی‌بهشت که فیـلـتر بود.

تکمیلی ۲:
از همه متشکرم! به نظر می‌رسد وضعیت کمی خنده‌دار باشد:‌ بعضی جاها فیـلـتر است، بعضی جاها نیست.
جاهایی که مرا فیـلـتر کرده‌اند این‌های‌اند:
سپنتا
شاتل
داتک
پارس آنلاین

اگر از ISPی دیگری استفاده می‌کنید که weblog.sologen.org را فیـلـتر کرده است، ممنون می‌شوم به‌ام بگویید.

بیاید با هم دعا بکنیم: خداوندا! همه‌ی این شرکت‌های ذکر شده را ورشکست بفرما!

چه کس‌ای نامزدها را انتخاب می‌کند؟

چه کس‌ای نامزدها را انتخاب می‌کند؟

گویا تنها هم‌وطنان ما نیستند که با مقامات عالیه ارتباطات خفیه دارند!

نباید از چنین شوخی‌هایی به سادگی گذشت وگرنه چندی بعد جدی شده، خِرمان را بدجوری می‌گیرد (همین‌طور که قرن‌ها است گرفته است).

[این ویدئو را نخستین بار در وبلاگ Cosmic Variance دیدم.]

توصیه‌هایی برای جوانان یا کرم ضد آفتاب فراموش نشود

توصیه‌هایی برای جوانان یا کرم ضد آفتاب فراموش نشود



Advice, like youth, probably just wasted on the young

سس اضافه:
۱) گفته شده است که این‌ها سخنان کرت ونه‌گات بوده است. این‌چنین نیست.
۲) دیر وقت است ولی حوصله‌ی خوابیدن ندارم. مطابق این گفتار آیا جوانان می‌توانند شب‌زنده‌داری کنند؟ فکر کنم بشود.
۳) وبلاگ‌ام پینگ نمی‌شود. گمان‌ام blogrolling باز هم مشکل دارد. اکثر افراد هم که از سیستم‌های RSS استفاده نمی‌کنند (و به نظر حق هم دارند). پس خودتان هر دو سه روز یک‌بار سر بزنید دیگر!
۴) هفته‌ی شلوغ و پر مشغله‌ای بود! خیلی هم حس رضایت ندارم نسبت به‌اش.

لینک پراکنی

لینک پراکنی


کمینه برای این چند روز باقی‌مانده (ممنون از جادی به خاطر یادآوری)

* هزارتوی خیانت هم در آمد! در این شماره برادران و خواهران ما درباره‌ی خیانت و لابد حواشی سخن گفته‌اند. خیانت هم البته چیز جالبی است برای خودش اما به دلیل غیرلطیف(!)بودن موضوع از گفتگوی بیش‌تر درباره‌اش خودداری می‌کنم.

*تکبر
از این کار مشترک “از پروست، سعدی Ùˆ دیگران” Ùˆ پروردگار درباره‌ی تکبر خوش‌ام آمد. مخصوصا اشاره‌اش به این‌که مشکل پیش‌آمده، نادرستی‌ی استدلال ابلیس نیست، بلکه تکبر ورزیدن او در آن شرایط بود. چرا در درگاه جهان‌آفرین نمی‌توان تکبر ورزید؟

* وطن یعنی …
چند وقت پیش بعضی از وبلاگ‌نویسان درباره‌ی وطن نوشته بودند. من اینک نمی‌خواهم چیزی درباره‌ی آن بنویسم. تنها می‌خواهم بگویم که از این نوشته‌ی رسول نمازی خوش‌ام آمده بود. (+)

* آینده در گذشته: در وب‌گردی‌های‌ام به این نقاشی‌هایی Ú©Ù‡ درباره‌ی آینده کشیده‌شده بودند برخوردم. نکته‌ی جالب درباره‌شان این است Ú©Ù‡ این عکس‌ها حدود یک قرن پیش کشیده شده بودند. مقایسه‌شان با آن‌چه اینک در “آینده” مشاهده می‌کنیم جالب است (+).

* کلینیک حاجی واشنگتن: یا چگونه جلوی نابودی‌ی استخوان‌های‌تان را بگیرید.

* STAND BY YOUR MAN – The strange liaison of Sartre and Beauvoir

شکار اسپمرها

شکار اسپمرها

می‌خواهم در این نوشته چند نفر آدمِ نابخرد را به‌تان معرفی کنم. اسم‌شان -یا حداقل اسم‌ای که ادعا می‌کنند- این‌ها است:

بیتا کریمی (‌‌Bita Karimi)
سهیل داوودی (Soheil Davodi)
کمال رفیعی (Kamal Raffii)

این افراد اسپمر هستند Ú©Ù‡ معادل این است Ú©Ù‡ بگوییم این‌ها نامسوولِ نشریه‌ی بی‌صاحب “زیر خط فقر” هستند.
این اسپم‌نامه -Ú©Ù‡ توسط جنبش بی‌نام Ùˆ نشانِ “دانشجویان مستقل سراسری” منتشر می‌شود- درباره‌ی مشکلات اجتماعی‌ی ایران می‌نویسد؛ غافل از این‌که نامسوولان آن خود بخش‌ای از مشکل‌اند! مشکل‌ای به نام بی‌احترامی به حقوق دیگران.
هیپوکرات‌هایی که پس از چهار پنج بار تقاضای این‌که دیگر برای‌ام این نشریه را نفرستید هم‌چنان بی‌خیالانه اسپم‌نامه‌ی غیرحرفه‌ای‌شان را برای‌ام می‌فرستند به‌تر است به شغل‌ای غیر از مصلح اجتماعی‌بودن روی بیاورند (خنده‌دار این‌که در آخرین نامه‌ی عمومی‌ای که فرستاده‌اند به پینگلیشِ غلط نوشته‌اند که اگر این نشریه را ناخواسته دریافت کرده‌اید باید آن‌ها را ببخشاییم چون سیستم اتوماتیک بوده است و خودش می‌فرستاده! فعالان اجتماعی‌ای که نمی‌تواند فهرست دریافت‌کننده‌های نشریه‌شان را تغییر دهند به‌تر است سکوت اختیار کنند.).
از نظر من این افراد در حد همان نوجوانان Û±Ûµ یا Û±Û¶ ساله‌ی کلاشینکف به دست‌ای هستند Ú©Ù‡ به خود اجازه می‌دهند جلوی زنان Ùˆ مردان بس بزرگ‌تر از خویش بایستند Ùˆ ارشادشان کنند – غافل از این‌که خود سخت نیازمند هدایت‌اند!

من فهرست ای‌میل‌هایی را که توسطشان این نشریه به دست‌ام رسیده است این‌جا می‌نویسم. شاید کس‌ای خواست تا عضو این اسپم‌نامه شود:

yalda47aa@yahoo.com
soheil31dd@yahoo.com
bita27ka6@yahoo.com
az_456az@yahoo.com
bita2006aa@yahoo.com

اگر شما هم تجربه‌ی مشابه‌ای داشته‌اید، لطفا در کامنت‌ها بنویسید.
اگر شما یکی از این اشخاص هستید می‌توانید در کامنت‌ها عذرخواهی کنید و قول دهید که از اسپم‌پاشی توبه می‌کنید؛ آن‌گاه آدرس ای‌میل‌تان را از این‌جا پاک خواهم کرد؛ وگرنه این پست سر جای‌اش خواهد ماند.

اسپمر نباشید

اسپمر نباشید

چون ممکن است کشته شوید! (+)

تکمیلی: به نظر می‌رسد این خبر یک hoax بوده باشد. اما به هر حال اسپمرها مواظب باشند که ممکن است بلایی سرشان بیاید.

قطب‌نمای سیاسی: لیبرال‌تر و چپ‌تر

قطب‌نمای سیاسی: لیبرال‌تر و چپ‌تر

دقیق به خاطر ندارم که چه شد امشب دوباره رفتم سراغ این آزمون جهت‌گیری سیاسی. سه سال پیش درباره‌اش نوشته بودم. این آزمون از دو نظر جهت‌گیری‌ی سیاسی‌ی شخص را مشخص می‌کند: باورها شخص درباره‌ی آزادی‌ی فردی و باورهای او درباره‌ی آزادی‌ی اقتصادی.

نتیجه‌ی آزمون سه سال پیش‌ام چنین چیزی شده بود:



June 24, 2004

و نتیجه‌ی آزمون امشب‌ام نیز این:


Economic Left/Right: -5.12
Social Libertarian/Authoritarian: -6.21

October 13, 2007

برای مقایسه، موقعیت سیاست‌مداران مشهور را نیز ببینید:



دو نکته قابل ذکر است:

Û±) من با دیده‌ی Ø´Ú© به چنین نمودارهایی می‌نگرم. یک دلیل‌ام این است Ú©Ù‡ مطمئن نیستم تست‌های چند گزینه‌ای موافق/مخالف برای نظرسنجی چندان مناسب باشند. به عنوان نمونه اگر کس‌ای از من بپرسد “نظرت درباره‌ی سقط جنین در شرایطی Ú©Ù‡ برای مادر خطری نداشته باشد چیست؟” دوست ندارم پاسخ‌ام در رده‌ی “موافق‌ام/مخالف‌ام” باشد. علت هم این است Ú©Ù‡ این نگاه یک بعدی -Ú©Ù‡ موافق Ùˆ مخالف در دو سوی‌اش قرار دارد- بیش از حد محدود است. حدس می‌زنم باور انسان‌ها نسبت به گزاره‌ها نه یک بعدی Ú©Ù‡ چند بعدی باشد.
نوعِ پاسخ صحیح برای چنین سوال‌ای، توصیف شرایط ممکن‌ای که شخص با چنین گزاره‌ای موافق یا مخالف است خواهد بود: یک درخت یا چیزی شبیه به آن.
با این همه نمی‌دانم چگونه می‌توان آزمون‌های به‌تری برگزار کرد و داده‌ها را هم معنادار تحلیل کرد.

۲) نتایج این آزمون به وضوح نشان می‌دهد که چپ‌تر و لیبرال‌تر از دو سال پیش شده‌ام. مطمئن نیستم چقدرش نویز بوده است و چقدرش به تغییر باورهای‌ام بستگی داشته اما حدس می‌زنم تغییر بی‌معنایی هم نبوده است. اثر نویز می‌توان این باشد که مثلا من آزمون اخیر را در نیمه‌شب دادم و قبلی را -اگر درست به خاطر داشته باشم- در روز. شاید شب‌ها آدم لیبرال‌تری باشم (یا به‌تر بگویم: رادیکال‌تر!). تغییر معنادار هم به خاطر این است که مدتی است در کشور دیگری زندگی می‌کنم،‌ تجربه‌ام از زندگی بیش‌تر شده است و از این قبیل. اثر هر کدام چقدر است؟ نمی‌دانم.

انتظار خودم پیش از آزمون‌دادن این بود که لیبرال‌تر شده باشم (اثر سن است گمان‌ام!) ولی تغییر واضح‌ای را در باورهای اقتصادی‌ام تصور نمی‌کردم. باید قبول کرد که اشتباه می‌کردم. اگر بیش‌تر فکر می‌کردم، می‌توانستم ریشه‌های چپ‌تر-شدن‌ام را پیدا کنم. در واقع از لحاظ اقتصادی به این دلیل چپ‌تر می‌نمایم که این روزها بیش‌تر از شرکت‌های بزرگِ پول‌چپان بدم می‌آید، وگرنه از نظر میزان قابل قبول مشارکت دولت در اقتصاد چندان تفاوت‌ای نکرده‌ام (و این یکی از جاهایی است که از لحاظ اقتصادی باورهای سازگاری ندارم: موافق دولت رفاه و خدمات اجتماعی هستم ولی موافق بازار آزاد کنترل‌شده نیز هستم و در نتیجه موافق جلوگیری از گسترش بیش از حد کپیتالیسم. تناقض دارند تا جایی که می‌فهمم.).

شما چه؟ در کجای این نمودارید؟ اگر پیش‌تر جهت‌گیری‌تان را انجام داده‌اید، اینک تغییری کرده‌اید؟

*آزمون جهت‌گیری سیاسی