Browsed by
Category: طبقه‌بندی‌نشده

جالبيش اينه که محبت رو

جالبيش اينه که محبت رو

جالبيش اينه که محبت رو نمي‌شه خريد، حالا اينش اشکالي نداره، زورکي هم نمي‌شه ايجاد کرد،‌ بازم اگر فقط همين باشه بازم اشکالي نداره، مي‌دوني که يک روش‌هايي وجود داره براي ايجاد چنين چيزي که از به‌ترين‌هاش زمان محسوب مي‌شه و اين خيلي خوبه، اما مشکل از اون‌جايي پيش مي‌آد که ايجاد و تغيير سطح چنين چيزي خيلي اتفاقيه (دقيق‌تر بگويم، آشوبيه) و بعد تو مي‌موني و کلي کار خوبي که کرده‌اي و يک تغيير بزرگ در سطح دوستي‌اي که داشته‌اي. و اين‌جاست که بخش خاصي از تو (مثلا بخش بدجنس‌ات، در حالي که واقعا بخش بدجنس نيست) مي‌خواهد از روش زورکي استفاده کنه براي ايجادش و خب، طبيعي‌ست که خراب‌کاري مي‌شه. من، اما، جديدا الگوي ديگه‌اي رو انجام مي‌دم: لگد مي‌زنم به همه چيز! و خب، طبيعيه اين اصلا جواب نمي‌ده، اما عوض‌ش مطمئني که نتيجه‌اش رو از قبل مي‌دوني. با اين‌که هميشه به طور احتمالي برنامه‌ريزي مي‌کنم اما از وقايع اتفاقي به شدت بدم مي‌آد!
Ú†ÙŠ شد Ú©Ù‡ اينو نوشتم؟ Ú†ÙŠ شد Ú©Ù‡ اين به فکرم اومد؟ Ú©ÙŠ مي‌دوني، کي‌ مي‌دونه …

امروز، 8 مي، شروع يک

امروز، 8 مي، شروع يک

امروز، 8 مي، شروع يک تجربه‌ي جديد! اميدوارم ادامه پيدا کنه (اين سوال خيلي اساسي پيش مي‌آد که چرا من چنين چيزي را اين‌جا مي‌نويسم؟ مردم‌آزاري؟! شايد هم تنها يک گره‌افکني‌ داستاني).

امينه به نظرم قبلا در

امينه به نظرم قبلا در

امينه
به نظرم قبلا در مورد امينه نوشته بودم. بدون هيچ تغييري، اين مطلب را از وبلاگ سوسک‌نامه براي‌تان نقل مي‌کنم – برويد Ùˆ امضا کنيد!

Ø­Ú©Ù… سنگسار «امينا لوال» زن نيجريه ای روز سوم ماه ژوئن به اجرا در خواهد آمد… «امینا»‌ باید مرگ را ببوسد Ùˆ از زندگی Ùˆ کودک شیرخوارش برای همیشه خداحافظی کند… این Ø­Ú©Ù… تا پایان زمان شیرخوارگی کودک ÙˆÛŒ بیشتر به تعویق نیفتاد. لازم به توضیح است Ú©Ù‡ وجود این کودک به عنوان مدرک این اتهام محسوب شده Ùˆ پدر کودک نیز همه چیز را از ترس دردسر انکار کرده.

تا چهارم مارس حدود Û²Û¶Û°Û°Û°Û°Û° امضا برای اعتراض به سنگسار «امینا»‌ جمع آوری شده است. بياييد باهم نامهء ‌اعتراض به اين Ø­Ú©Ù… غير انسانی را در اینجا امضا کنيم… هرچند Ú©Ù‡ شاید اینبار نیز کسی صدایمان را نشنود!

توضیح در مورد این فرم:
این فرم به زبان اسپانیولی تهیه شده، چون شعبهء اسپانیایی ادارهء عفو بین المللی در صدد جمع آوری امضا برای نجات جان این زن است… Ùˆ این زن هم مثل همهء موجودات حق زنده بودن Ùˆ حتی اشتباه کردن دارد…
برای ارسال امضایتان در اين فرم در قسمتی که نوشته شده «Nombre» نام، در قسمتی که نوشته شده «Apellidos» نام خانوادگی، در قسمت «Provincia» شهر یا استان محل سکونت، و در قسمت «Pais» نام کشور محل سکونت خود را وارد کرده و روی «Seguir» کلیک کنید. سپس آدرس Email خود را وارد کرده و روی «Aceptar» کلیک کنید تا امضایتان اضافه شود.

برای دوستانی که از سابقهء‌ این خبر مطلع نیستند، لازم به توضيح است که دليل مجازات «امينا» عمل زنا است.

احتمال زياد، امروز مي‌روم نمايش‌گاه

احتمال زياد، امروز مي‌روم نمايش‌گاه

احتمال زياد، امروز مي‌روم نمايش‌گاه کتاب. اگر کسي خواست مرا ببيند،‌ يا قبل‌اش خبرم کند تا قرار مختصري بگذاريم يا اين‌که در ساعت‌خيلي روندي (گردي!) مثل 14 و 16 در جاي‌گاه کنار درياچه باشد (من حدود آن ساعت‌ها به آن طرف‌ها خواهم رفت). کساني که مرا تا به حال ديده‌اند که نبايد مشکل خيلي خاصي داشته باشند، کساني هم که نديده‌اند، شايد بشود با از پيش هم‌آهنگي يک کاري‌اش کرد (گرچه تجربه‌ي پارسال با اميد ميلاني مي‌گويد چنين کاري چندان راحت نيست). خبرم کن!

هي! کي دي‌شب به‌ام زنگ

هي! کي دي‌شب به‌ام زنگ

هي! Ú©ÙŠ دي‌شب به‌ام زنگ زده؟ هر Ú†Ù‡ حدس زدم،‌ درست نبود – به گمان‌ام پسر بوده. خبرم Ú©Ù† اگر هنوز اعتقاد داري Ú©Ù‡ لازمه باهام حرف بزني.

اين هم فقط به خاطر

اين هم فقط به خاطر

اين هم فقط به خاطر رامين و خودم که توي خيابان ولي‌عصر دو ساعت دنبال کافي‌شاپ بوديم و آخرسر يک جاي درپيتي رفتيم: غذاياب يا معرفي‌ي مختصر تعدادي رستوران و کافي‌شاپ و ديگر قضايا.
.

ديوونه شدم! مدتيه خواب‌هام رو

ديوونه شدم! مدتيه خواب‌هام رو

ديوونه شدم! مدتيه خواب‌هام رو به صورت فضاي حالت مي‌بينم در حالي که هيچ دليلي نداره اين به‌ترين بازنمايي ممکن باشه.

نمي‌دونم رفتن خاصيت اردي‌بهشت‌ه يا

نمي‌دونم رفتن خاصيت اردي‌بهشت‌ه يا

نمي‌دونم رفتن خاصيت اردي‌بهشت‌ه يا اين خيلي اتفاقي‌ه Ú©Ù‡ خيلي از رفتن‌ها مي‌افته براي اين موقع سال، اما بعد از رنگين‌کمان، دو وبلاگ خوب ديگر هم تعطيل کردند. يکي‌ دل‌تنگي‌هاي نقاش خيابان چهل Ùˆ هشتم است Ú©Ù‡ البته اين اواخر خيلي کم‌تر مي‌نوشت Ùˆ ديگري هم ImMortalي‌ست Ú©Ù‡ اتفاقا Ú©Ù… هم نمي‌نوشت Ùˆ ÙŠÚ©ÙŠ دو ماهي‌ست خواننده‌اش شده‌ام. چرا رفتند؟ نمي‌دانم … شايد لازم بود رفتن‌شان …

مرثيه‌اي براي انسان‌ها
که نيامده‌ مي‌ميرند
مرثيه‌اي براي تو،
براي من،
براي پنجره‌هاي بسته‌ي رابطه‌هاي هميشه توخالي
و براي همه‌ي ما انسان‌هاي‌ نيامده، رفته‌
ما رفته‌ايم ..
رفته‌ايم …

بي‌فاصله نويسي خيلي‌ها تا به

بي‌فاصله نويسي خيلي‌ها تا به

بي‌فاصله نويسي
خيلي‌ها تا به حال از من پرسيده‌اند که چرا اين‌گونه مي‌نويسم و نه مشابه بقيه آدمها آنگونه! اين ماجرا که به بي‌فاصله‌نويسي مشهور است و گويا توسط دار و دسته‌ي ايرج کابلي افتاده است به جان‌مان، البته چيز خوبي‌ست که دليل‌اش را از طريق همين سايت بخوانيد.
(از پرهام متشکرم به خاطر اين‌که عمل “الوعده الوفا” (همين است ديگر عربي‌اش؟) را به خوبي انجام داد!)

رنگين کمان قصد رفتن دارد،

رنگين کمان قصد رفتن دارد،

رنگين کمان قصد رفتن دارد، بخوانيد نوشته‌ي پاياني‌اش را.
(اميدوارم اگر مي‌رود، زود بازگردد. کم هستند چنين وبلاگ‌هايي.)