يلدا!
يلدا!
يلدا!
سايت رامينيا، منتقل شد به اين‌جا! بريد ببينيد نتيجه‌ي ÙŠÚ© Ø±ÙØªØ§Ø± سنت‌شکنانه‌ي من تا کجاها داره نتيجه مي‌ده!
خوبي‌اش اينه که کوه معادل‌هاي زيادي دارد:
کوه مي‌تواند يک روز، تختخواب گرم و نرم باشد،
کوه مي‌تواند روزي ديگر، درس‌هاي عقب مانده باشد (البته ÙŠÚ©ÙŠ نيست بيايد Ùˆ بگويد مگر اين‌ها جلو Ø§ÙØªØ§Ø¯Ù‡ هم مي‌توانند باشند؟!)ØŒ
Ùˆ صد البته جاي‌گزين مناسبي براي کوه، KNTست (Ú©Ù‡ البته اين ÙŠÚ©ÙŠ در اغلب موارد جز ÙŠÚ©ÙŠ دو Ù‡ÙØªÙ‡â€ŒÙŠ Ø§Ø®ÙŠØ± آرامش بخش نبوده)ØŒ
و در نهايت اين‌که نمايشگاه کتاب هم بايد گزينه‌ي مناسبي به جاي کوه باشد!
امروز به جاي کوه Ø±ÙØªÙ† (آن در بر٠و بوران Ú©Ù‡ لابد خوب نيست (Ùˆ Ú†Ù‡ کسي ارزش‌ها را تعيين مي‌کند؟! بقا؟!)) مي‌روم نمايشگاه کتاب! يعني مي‌خواهم بروم. آخي،‌ آخي! کلي لباس‌هاي‌ام را زير Ùˆ رو کرده بودم Ú©Ù‡ ببينم Ú†Ù‡ ترکيبي از نظر گرمايي مناسب است. 🙁
آره! اين‌طوري شد Ú©Ù‡ ØØ³Ù†ÙŠ Ø¨Ù‡ مکتب مي‌خواست بره‌ها -گيريم جمعه- اما خود مکتب کنسل شد!
ØØ³Ù†ÛŒ به مکتب Ù†Ù…ÛŒâ€ŒØ±ÙØªØŒ وقتي Ù…ÙŠâ€ŒØ±ÙØªØŒâ€Œ جمعه Ù…ÙŠâ€ŒØ±ÙØª!
اين‌طوريه!
ولي يک سوال مهم: آيا برنامه‌ي مکتب‌روي، کنسل نمي‌شه؟!
کي‌ مي‌دونه، کي مي‌دونه؟!
اصلا Ú©ÙŠ Ú¯ÙØªÙ‡ آدم نبايد بدجنس باشه؟! از خوش‌جنسي Ú©Ù‡ به نتيجه‌اي نرسيدم!‌ (البته رسيدم، ولي به اين:‌ دوست‌هاي خوب مخملي Ú©Ù‡ دوست‌ات دارند، گاهي ازت تعري٠مي‌کنند اما نهايت‌شان اين است: ماست!)
اين را داشته باشيد براي شروع: چرا سه بيت کاÙي‌ست؟
(دوست‌ها شروع کردند به اعتراض؟! بدجنسي بود کارم؟! خب!‌ من Ú©Ù‡ Ú¯ÙØªÙ….)
مي‌دانم ديگر،‌ اگر بخواهم صبر کنم،‌ هيچ وقت انجام نمي‌شود! چي؟! صبر کنيد!
لرد شارلون به طور ساختاري عوض شده است – سايت‌اش البته (از نظر ديوانگي وضعيت‌اش ÙØ±Ù‚ÙŠ نکرده است). سر بزنيد ØØªÙ…ا! (ÙŠÚ© چيز ديگر هم بود Ú©Ù‡ مي‌خواستم بگويم ولي چون آرشيوش ÙØ¹Ù„ا در دست تعميرات است (ÙŠÚ© جور Ùيوز سوزاندن) از خيرش مي‌گذرم. تنها اين‌که نظريات مشعشعي در مورد بعضي از گونه‌هاي موجودات زنده دارد Ú©Ù‡ لازم است آدم‌ها بدانند. من با اين‌که تاکيد مي‌کنم به طور کامل قبول ندارم‌اش ولي تا ØØ¯ زيادي هم قبول دارم!)
اين Ø¨ØØ« خودسوزي‌ي اخير، انگار خيلي جالب شده! ÙŠÚ© کسي Ø±ÙØªØ§Ø± عجيبي کرده Ùˆ ØØ§Ù„ا ما مانده‌ايم Ùˆ نظريات مختلÙ‌مان درباره‌ي او! بعضي‌ها او را اØÙ…Ù‚ مي‌دانند Ú©Ù‡ به خاطر ÙŠÚ© دختر خودش را کشت، بعضي‌ها به او ØÙ‚ مي‌دهند Ú©Ù‡ چنين کاري کرد، بعضي‌ها او را متهم مي‌کنند Ú©Ù‡ چرا ØÙ‚ارت‌اش را با انتقامي براي آن دختر نمايان کرد Ùˆ بعضي‌ها هم لابد بعضي عقايد ديگر را دارند. [1 Ùˆ 2 Ùˆ 3 Ùˆ 4]
نمي‌خواهم نظري درباره‌ي کار او بدهم،‌ نمي‌خواهم درباره‌ي خودکشي بنويسم Ùˆ اين‌که آيا آدم‌ها ØÙ‚ دارند خودکشي کنند يا نه (Ùˆ اصلا چرا چنين کاري مي‌کنند)،‌ ولي تنها مي‌خواهم بگويم Ú©Ù‡ نبايد خيلي ساده به قضيه نگاه کرد Ùˆ او را متهم، تبرئه يا … کرد! راست‌اش ÙŠÚ© مقدار Ø±ÙØªØ§Ø± دوستان‌ام (همين بالايي‌ها لابد!)‌ درباره‌ي چنين چيزي به مذاق‌ام خوش نيامد!
هاه! جدي جدي امشب زده به سرم. بعد از اين‌که نتوانستم داستان‌ام را بنويسم امشب، وصل شدم به اينترنت و به طور ناخودآگاهي دارم مردم‌آزاري مي‌کنم! بيچاره مهسا! راستي مهسا دوست جديد وبلاگي‌ي ماست، خوش‌ آمدي!
برÙ!
خوبه! با اين‌که برخلا٠بارون بار رومانتيک نداره، ولي عوض‌اش تا دل‌ات بخواد برام نوستالژي ايجاد مي‌کنه!
آره … ÙŠÚ© چيزهايي مضØÚ©â€ŒØ§Ù†Ø¯ØŒ خنده‌دارند Ùˆ نشان از ناپختگي Ù…ÙØ±Ø· دارند. قبول دارم! قبول دارم!
ولي همين‌ها باعث ايجاد تراژدي مي‌شوند، نمي‌شوند؟
آره! خطا ممکن است خنده‌دار باشد ولي نتايج‌اش Ù…ØªØ§Ø³ÙØ§Ù†Ù‡ اصلا خنده‌دار نيست. اگر من اشتباهي بکنم، ممکن است بعدا با هم به آن کلي بخنديم ولي خاطره‌ي لرزه‌هاي آن براي من باقي خواهد ماند.
هري پاتر 2!
قشنگ بود، خيلي خوش‌ام اومد! روز به روز بيش‌تر وسوسه مي‌شوم که کتاب‌هاي‌اش را هم بخوانم.
راستي به هرميون: هممم … واقعا داري بزرگ مي‌شي! Ø®ÙˆØ´â€ŒØØ§Ù„‌ام!
زمان مي‌گذرد
و ثانيه‌ها سخت مي‌ترسند.
از چه چيز هواي سرد بايد ترسيد
قبل از آن‌که ساعت‌ها را بي‌شمار پريده باشي؟
پريده‌اي، درست نمي‌گويم؟
تو پريده‌اي؟ تو ثانيه‌ها را، ساعت‌ها را، روزها را Ùˆ به طرز خنده‌داري مضØÚ©ØŒ سال‌ها را گذرانده‌اي Ùˆ الان در اين روزگار ايستاده‌اي Ùˆ به اÙÙ‚ مي‌نگري Ùˆ ديروز را مي‌بيني Ùˆ ÙØ±Ø¯Ø§ را مي‌بيني Ùˆ Ú†Ù‡ مي‌دانم، هر Ù„ØØ¸Ù‡ را مي‌بيني در ØØ§Ù„ÙŠ Ú©Ù‡ مي‌داني همه‌اش مه‌ايست زودگذر Ú©Ù‡ ÙØ±Ø¯Ø§â€ŒÙŠâ€ŒØ§Ø´ از شب تاريکي آغاز مي‌شود. بگذريم، بگذريم، مواÙقي؟ ترسناک است ماجرا!
نظریه‌هاي بزرگ، معمولا بنيادي‌اند،
نظريه‌هاي بنيادي، معمولا از ÙŠÚ© ØªÙØ§ÙˆØª اساسي با ساختارهاي Ù¾ÙŠØ´â€ŒÙØ±Ø¶â€ŒØ´Ø¯Ù‡ برمي‌آيند،
ØªÙØ§ÙˆØªâ€ŒÙ‡Ø§ÙŠ Ø§Ø³Ø§Ø³ÙŠ در آن ساختارها معمولا باعث اختلاÙ‌هاي اساسي بين طرÙ‌داران آن نظريه‌ها مي‌شوند،
Ùˆ در نهايت اين اختلاÙ‌هاي اساسي بهترين بهانه براي بدترين جنگ‌ها هستند!
مواظب نظريه‌هاي بزرگ‌تان باشيد، کم کم اين‌که باعث سازگاري بيش‌تر آدم‌ها با هم نمي‌شود.
ولي بايد قبول کرد که گيجي هم بعضي وقت‌ها هيجان‌انگيزه!
شايد اين‌طوري باشه:
-مي‌خواهي کمي ØØ±Ù نزنيم؟
سرش را به نشانه تاييد تکان مي‌دهد. ساکت مي‌شويد. او را نمي‌داني ولي غوغا تازه در تو آغاز شده است: ØØ±Ù‌ها Ùˆ Ùکرها