ÙŠÚ© ÙØµÙ„ ناب زيبا در
ÙŠÚ© ÙØµÙ„ ناب زيبا در “اگر شبي از شب‌هاي زمستان Ù…Ø³Ø§ÙØ±ÙŠ” (ايتالو کالوينو) [نوشته‌ي پويان را هم ببينيد] هست Ú©Ù‡ درباره تلÙÙ† Ùˆ زنگ تلÙÙ† است. ايده‌ي اين –با تغيير البته- همان موقع به ذهن‌ام رسيد. من هم با تلÙÙ† کلي مساله داشته‌ام. کسي مي‌Ùهمد؟ خودم! چقدر؟ چقدر تلÙÙ† براي‌ام مهم بوده است؟ زياد. مهم. انتظار. خيلي به انتظارش بوده‌ام. خيلي عصبي‌ام کرده است. مهم‌تر از آن، بسيار ØØ³Ø§Ø³ بوده‌ام نسبت به ان. يادم مي‌آيد. يادم مي‌آيد